معرفی و دانلود کتاب مرگ با افتخار
برای دانلود قانونی کتاب مرگ با افتخار و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب مرگ با افتخار
کتاب مرگ با افتخار نوشتهی جان گونتر، داستان پسر باهوش و فعالی را به تصویر میکشد که به همه از جمله والدین خود درس شجاعت و خوب زیستن میدهد. او در سن هفده سالگی به دلیل داشتن تومور مغزی جان خود را از دست میدهد.
داستان با توضیح جان گونتر (John Gunther) دربارهی پسرش جانی آغاز میشود و شخصیت دوستداشتنی و مهربان او را برای شما توصیف میکند. جانی باهوش، مهربان، فعال و شوخطبع است و علاقهی زیادی به وقت گذراندن با والدین خود دارد. همهچیز در زندگی این خانوادهی کوچک خوب پیش میرفت تا اینکه در سال 1946 وضعیت جسمانی این پسر دوستداشتنی رو به وخامت میرود.
این کتاب داستان تلاشهای یک پدر است که در طول سالها تمام تلاش خود را میکند تا فرزندش با سرطان خود مقابله کند و دوباره به یک زندگی شاد و راحت برگردد، اتفاقی که هیچگاه رخ نمیدهد اما این بدان معنا نیست که تمامی آن تلاشها بینتیجه بودهاند.
جانی علاقهی زیادی به مدرسه داشت و در آخرین ماههای زندگیاش تصمیم میگیرد تا تحصیل در مقطع دبیرستان را کامل کند. صحنهی فارغالتحصیلی او یکی از قدرتمندترین و دلهره آورترین لحظهها در کل کتاب است که نشان میدهد هیچکدام از زحمات این پدر و پسر بیجهت نبوده است و مرگ نمیتواند پایانی بر زندگیِ انسان ارزشمندی همچون جانی باشد. جانی آرامش، شجاعت و شوخ طبعی خود را تا پایان عمر حفظ کرد و در ژوئن 1947 کمتر از یک ماه بعد از فارغالتحصیلیاش از دنیا رفت.
چرا باید کتاب مرگ با افتخار را بخوانیم؟
خواندن کتاب مرگ با افتخار (Death be not proud) صرفاً مطالعهی خاطرات دردناک مرگ یک پسر نوجوان نیست. این اثر به یادمانی شما را با پرسشهای بسیاری روبرو میکند. جانی با اینکه در سن 17 سالگی به شکل دردناکی درگذشت اما تا آخرین لحظه امیدوار بود حتی جایی که مرگ را پذیرفت برای دستیافتن به هدفی که داشت تلاش کرد و برای رسیدن به آن زنده ماند.
درسهای بسیاری وجود دارد که میتوان از این پسر آموخت؛ سالهایی که زندگی میکنید، مهم نیستند مهم کیفیت زندگی شما و تأثیری است که بر دیگران میگذارید. این دقیقاً همان نکتهای است که مادر جانی در پایان کتاب به آن اشاره میکند. او در متن خود پرسشهای بسیاری را دربارهی زندگی مطرح میکند که برای شما هم در طول داستان پیش آمده اما لحن امیدوار این مادرِ داغدار، خوشنودی او از مرگ با افتخار پسرش را نشان میدهد، پسری که تا سالها سال در یاد اطرافیانش زنده میماند و به آنها درس امید، استقامت و خوب زیستن میدهد.
در بخشی از کتاب مرگ با افتخار میخوانیم:
به جانی اجازه دادند تا یکم جون از بیمارستان مرخص شود و با ما به منزل بیاد، اما تا 20 جون میبایست برای معالجه از طریق اشعهی ایکس هرروز صبح به بیمارستان مراجعه میکرد، همچنین به او اجازه داده شد تا او را به خانهی ییلاقی ما در کِنِک تی کات 22 ببریم تا یک تابستان آرامی را در اونجا داشته باشد.
معالجه با اشعهی ایکس خیلی جانی را ضعیف کرده بود، و به نظر میرسید که نمیتونه راه برود حتی از هال خانه تا داخل ماشین. پزشکان هم معالجهی بیشتر را بعد از 20 جون عاقلانه نمیدانستند، درحالیکه برایشان هنوز زود بود تا بفهمند که آیا غده کوچکتر شده یا نه. استفادهی بیشتر از اشعهی ایکس مسلماً سبب از بین رفتن اجزاء تشکیل دهندهی بدن میگردید و قدر مسلم غده را نیز از بین میبرد و همچنین برای خون و استخوان و پوست نیز مضربود. پزشکان میبایست تصمیم میگرفتند که چقدر اشعه به جانی بدهند، همانطوری که دکتر پوت نی تصمیم گرفت که چقدر از غدهی جانی را خارج کند.
صبح دشوار و کسل کنندهای بود، رانندگی در سطح شهر از داخل خیابانهای شلوغ و هدایت با دقت و آهستهی جانی بداخل ساختمان بیمارستان کار سختی بود، پزشکان کمک کردند تا روی میز معالجه قرار بگیرد سپس یک دستگاه برقی را به سرش وصل کردند، پس از اتمام کار با اشعه سر جانی را دوباره باند پیچی کردند و پس از کمی گفتگوی کوتاه جانی با دکترها مجدداً رهسپار خانه شدیم.
جانی در اولین دقایق ورود به خانه همان کاری را کرد که ما انتظارش را داشتیم، رفت سراغ کتابها و یکی از آنها را که در مورد غدهی مغزی بود آورد و شروع به مطالعه نمود، اما خیلی آرام گذاشت کنار چون در آن خوانده بود که غده سبب از دست رفتن بینائی چشمان میگردد. نمیتوانم حقیقت موضوع را که در ذهن و خاطرم بود توضیح بدم، جانی هم برای لحظه ایی عصبانی شده بود ولی تسلیم تصمیمی بود که ما برایش گرفته بودیم.
فهرست مطالب کتاب
بخش اول: سایهی مرگ در چهره
بخش دوم: خیلی از کارهایم مونده که باید انجامش بدم
بخش سوم: مردن با جرأت
بخش چهارم: تلاش برای زنده ماندن
بخش پنجم: خوراک درمانی
بخش ششم: بازگشت به خانه
بخش هفتم: سرطان
بخش هشتم: در آغوش مرگ
بخش نهم: بدرود
بخش دهم: سخنان مادر
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب مرگ با افتخار |
نویسنده | جان گونتر |
مترجم | هرمز خلیلی سوادکوهی |
ناشر چاپی | انتشارات نظری |
سال انتشار | ۱۳۹۵ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 144 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-289-432-8 |
موضوع کتاب | کتابهای خاطرات |
فکر میکردم که احتمالا قراره معجزهای رخ بده یا اینکه تومور پسره قراره باعث شه که پسره انجام کارهای خاصی بکنه و یا حتی فکر کردم شاید قراره بره تو کما و زندگی پس از مرگ رو تجربه کنه و دوباره برگرده.
ولی خیر، یه پدر داستان مریضی پسرش رو نوشته که آخر هم هر چی دوا درمون میکنن افاقه نمیکنه و میمیره.
یه جوری هم اول کتاب اومده بود بر اساس داستان واقعی فکر کردم چی هست حالا.
در ضمن ترجمه و ویراستاری هم واقعا افتضاح بود.
اوکی زندگی نامه بود قبول، ولی خب اصولا زندگی نامهها باید یه جذابیتی کششی داشته باشن ولی برا من اینطور نبود. همش حرفها تکرار میشد همین.
این دکتر اینو گفت، من رفتم مطالعه کردم، جانی این حرف رو زد و.....