معرفی و دانلود رایگان کتاب مجوز

عکس جلد کتاب مجوز
قیمت:
رایگان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب مجوز و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب مجوز و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب مجوز

کتاب مجوز، به تالیف لوئیجی پیراندلو، نمایشنامه‌ای است که در آن دعوایی بین کیاکیارو که مردی شور چشم است و پسر شهردار و دادیار شهر، اتفاق افتاده است. کیارکیارو قصد دارد مجوزی برای کار خود داشته باشد اما...

شخصیت‌های نمایشنامه:
روزاریو کیارکیارو
روزینلا، دخترش
قاضی دادگاه داندرآ
سه قاضی دیگر
مارانکا، پیشخدمت

شور‌چشمی یا چشم‌زخم یکی از واقعیات تلخ زندگی است که روزمرّه و مداوم اتفاق می‌افتد. اما بسیاری از افراد، شور‌‌چشمی را امری واهی و خرافی پنداشته و از توجّه به آن و راه‌های پیشگیری آن غافل مانده‌اند. به‌نظر می‌رسد که شور‌چشمی یک پدیده روحی و نفسانی است که در افراد شور چشم وجود دارد و هر گاه امری در نظرشان جالب یا عجیب جلوه کند، آن نیروی نفسانی، اثری تخریب کننده از خود به‌جا می‌گذارد و به گفته خود این افراد، هر گاه چیزی در نظرشان زیبا و حیرت‌انگیز جلوه کند، گویا موجی از چشم‌شان، ساطع می‌شود و برای آن چیز یا صاحب آن بلایی فراهم می‌آورد.

در کتاب مجوز می‌خوانیم:

سرتاسر دیوار انتهائی اطاق را قفسه بزرگ، پر از پرونده‌های سبز رنگ بایگانی، پوشانده است، که بنظر انباشته از مدارک است. در سمت راست، میز‌کار با انبوهی از پرونده‌ها، در کنار آن قفسه کوچک دیگری روی دیوارسمت راست، صندلی چرمی بزرگ برای قاضی پشت میز کارو صندلی‌های قدیمی دیگر. اطاق، رنگ و رو رفته است. در سمت چپ آن پنجره پهن بلندی است با شیشه‌های کوچک قدیمی، ارسی مانند. درمقابل پنجره، چهار پایه بلندی است که قفس بزرگی روی آن قرار دارد. دریچه‌ی مخفی دوطرفه‌ای درسمت چپ اطاق تعبیه شده است.

بزرگتر از یک مشت در دست دارد وارد دفتر کار می‌شود. به مقابل قفس بزرگی می‌رود که روی چهار پایه است. درش را باز می‌کند و بعد در کوچک قفس کوچک را باز می‌کند و سهره‌ای را از آن بیرون می‌آورد و وارد قفس بزرگ می‌کند.
داندرآ. زودباش بیا تو! یالا تنبل اوه! بالاخره. حالا طبق معمول ساکت باش، بگذار عدالت را در مورد این انسان‌های حقیر بیچاره وحشی اجرا کنم.

پالتو را از تنش بیرون می‌آورد و با کلاهش به رخت‌آویز آویزان می‌کند. پشت میز‌کار می‌نشیند، پرونده‌ای را که باید بررسی کند بر می‌دارد، بیصبرانه در هوا تکان می‌دهد، آهی می‌کشد: مرد بیچاره!

اندکی به فکر فرو می‌رود، زنگ را به صدا در می‌آورد و مارانکا، پیشخدمت، در دفترکار حاضر می‌شود!

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب مجوز
نویسنده
مترجمسید ابوالحسن هاشمی نژاد
ناشر چاپی خانه داستان چوک
سال انتشار۱۳۹۶
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات15
زبانفارسی
موضوع کتابکتاب‌های داستان کوتاه خارجی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب مجوز

سما جعفری
۱۴۰۳/۰۸/۰۸
داستان جالبی درباره خرافه و باورهای عجیب که متاسفانه در خیلی از کشورهای جهان رایج است. افرادی که این اعتقادات خرافی را دارند، تقریبا هر اتفاقی را به میل خود و مطابق خرافات تعبیر می‌کنند. در این قصه، مردم شخصی را اصطلاحا چشم شور میپندارند که همین مسئله باعث میشود او چنان این قضیه را جدی بگیرد که کار تقاضای مجوز برای و کسب درآمد از این طریق دارد! به نظرم پرداختن به این موضوع آن هم با زبان طنز بسیار موثر و جذاب است.
مجیدناجی
۱۴۰۳/۰۹/۲۲
داستان حکایت بیسوادی و جهل جامعه‌ای خرافاتی است. که یک انسان را بابت خرافات و نادانی محکوم و محاکمه میکنند. به امید روزیکه این گونه افکار در ایران برچیده شود و فکر کردن با ذهن باز جای اینگونه خرافات شود. ممنون از کتابراه
محمدرضا
۱۴۰۱/۰۵/۰۲
این کتاب به خوبی خرافات و جهل را که از قدیم بر بسیاری از مملکت‌ها بوده است را به تصویر میکشد و سر انجام به این نتیجه می‌رسد که تمام خرافات به خاطر نادانی مردم از حقیقت است.
Melika
۱۴۰۳/۰۱/۰۵
خرافاتی که باعث جهل و نادانی می‌شه و متاسفانه خیلیم رواج پیدا کرده، داستان اصلی همین بود که البته مورد مهمیم هست و واقعاً باید قابل توجه باشه.
F.Namazi
۱۴۰۱/۰۸/۲۷
وای این کتاب محشره حتما بخونید
شاید تا وسطای کتاب یکم گیج و غیر معقول به نظر برسد اما در انتها پرده‌ی شفافی از حقانیت برای شما آشکار میشود
عااااااالی بود
رامین کرمی
۱۳۹۶/۰۶/۲۱
نمایشنامه عجیب و پرمعنایی بود. دقیقا منظورش این بود که این پلیدی حاصل رفتار خود مردم شهر بود.
شادیه بنی اسد
۱۴۰۳/۰۹/۱۷
این داستان جالب بر گرفته از تخیلات و خرافات خیلی آموزنده اس چه زیان‌ها که انسان از خرافات ندیده
ditto
۱۴۰۲/۱۰/۱۷
اوایل برام گنگ و مجهول بود، اما وقتی به خوندن ادامه دادم متوجه شدم واقعا کتاب زیبایی هست
z
۱۴۰۱/۰۶/۱۶
نمایشنامه عجیبی بود ولی به هرحال جالب بود
ممنون که این کتاب را رایگان در اختیار ما قرار دادید
Mohammad Bagheri
۱۳۹۸/۰۹/۲۰
خیلی از خرافات وقتی شکل می‌گیره یا قوت که با یک حادثه طبیعی همراه بوده.
Karimi Karimi
۱۳۹۶/۱۲/۱۳
حماقت وقتی تبدیل به باور شود دیگر حماقت نیست سلاحی دهشتناک است.
مرتضی ظهیری
۱۴۰۳/۰۷/۱۸
کتاب عالیه و پیشنهاد میکنم حتما حتما سعی کنید بخونید ممنون از کتابراه
سیّدمحمّد زعفرانچی
۱۴۰۲/۱۲/۲۲
بسیار پسندیدم. نثر روان و گرایی مناسب داشت
فرهاد نیاپرست
۱۳۹۶/۰۶/۳۰
خرافات همه جاهست
Mosi Phonix
۱۴۰۱/۰۱/۱۳
نمایش کوتاه و پرمعنایی بود.
مشاهده همه نظرات 16

راهنمای مطالعه کتاب مجوز

برای دریافت کتاب مجوز و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.