معرفی و دانلود کتاب لطفا پدرم باش

برای دانلود قانونی کتاب لطفا پدرم باش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب لطفا پدرم باش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب لطفا پدرم باش

منصور یوسف زاده شوشتری در کتاب لطفا پدرم باش داستان دختر جوانی به نام فریبا را روایت می‌کند که مرگ ناگهانی پدرش بر زندگی او تأثیری عمیق از خود بر جای می‌گذارد. اما فریبا می‌کوشد از این تجربه‌ی تلخ برای تعالی و رشد فردی خود کمک بگیرد.

درباره‌ی کتاب لطفا پدرم باش

مرگ و فقدان والدین می‌تواند در آن دسته از تجربیاتی طبقه‌بندی شود که تأثیرات عمیقی را روی ذهن و روان فرد از خود بر جای می‌گذارند. تأثیراتی که ممکن است تا پایان عمر در شکل و شمایلی متنوع با فرد همراه باشند. این تجربه می‌تواند باعث ایجاد احساس تنهایی، اندوه، اضطراب و یا حتی افسردگی شود. فریبا، شخصیت اصلی کتاب لطفا پدرم باش، دختر بیست‌وهفت ساله‌ای است که طی اتفاقی غیرمنتظره پدر خود را از دست می‌دهد. منصور یوسف زاده شوشتری در طول این کتاب شیوه‌ی مواجهه‌ی فریبا با این واقعه‌ی دردناک و ناگریز را در قالب داستانی خواندنی به رشته‌ی تحریر درآورده است.

با وجود رنج غیرقابل وصفی که مرگ پدر فریبا برای او به همراه دارد، او درصدد آن برمی‌آید که از خلال این تجربه به انسانی سرسخت و تاب‌آور تبدیل شود و در شخصیت خود تغییری بزرگ و اساسی به وجود بیاورد. فریبا دوران کودکی سخت و سراسر چالشی را پشت سر گذاشته است. اکنون و با وقوع این اتفاق، او از همیشه بیشتر شکننده است. اما ققنوس‌وار از خاکستر ناملایمتی‌های زندگی سر برمی‌آورد و می‌کوشد پیوندهای خود را با جهان پیرامونش بازیابد و از نو رج بزند. در همین مسیر است که او به تدریج رشته‌ی اتصال خود را با تمامی کسانی که در روان خود از آن‌ها زخمی به یادگار دارد، می‌گسلد و به شناختی تازه از خویش دست پیدا می‌کند.

انتشارات بنیاد فرهنگ زندگی دیجیتال کتاب لطفا پدرم باش را به چاپ رسانده است و اکنون نسخه‌ی الکترونیکی آن در دسترس شما قرار دارد.

کتاب لطفا پدرم باش برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به داستان‌های روانشناسانه علاقه دارید، خواندن کتاب لطفاً پدرم باش را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

با منصور یوسف زاده شوشتری بیشتر آشنا شویم

منصور یوسف زاده شوشتری در سال 1338 چشم به جهان گشود. او دانش‌آموخته‌ی مکتب کارل گوستاو یونگ است و در حوزه‌های شعر، داستان و ادبیات نمایشی فعالیت‌های بسیاری را به ثمر رسانده است. او در نگارش آثار خود از آراء فکری یونگ بهره‌ی بسیاری گرفته است. از میان آثار منتشرشده‌ی منصور یوسف زاده می‌توان به عناوینی همچون «زنی که دیگر نمی‌خواست مرد باشد»، «با من سخن بگو»، «لولو خرخره» و «سفر قهرمانی مرد» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب لطفا پدرم باش می‌خوانیم

یک ماهی که با ماشین مرد همسایه به مدرسه می‌رفتم، بارها مورد اذیت و دستمالی پسران هم‌سرویس خودم قرار می‌گرفتم؛ ولی انگار وضعیت من در ماشین برای راننده کوچک‌ترین اهمیتی نداشت. همیشه با آدامسی که در دهانش داشت، در آینه به من لبخند و گاهی چشمک می‌زد. یک روز وقتی در اتاقم را باز کردم، دنبال من داخل اتاق آمد و در را پشت سرش بست. شانسی که آوردم آن بود که در میان جیغ و دادم، مادرم سر رسید. با کیف خود به سروروی راننده کوبید و او را از اتاق بیرون انداخت. سپس بدون آنکه مرا آرام کند، گفت: «خودتو جمع کن! نمی‌بینی که همۀ مردا شکارچی هستن؟» خودم را به آغوش او انداختم و گریه کردم. او سرم را بین دو دستش نگه داشت و مثل پرستارهای خشک و عبوس بیمارستان، به شیون من گوش می‌کرد تا از گریه ایستادم. این تمام حمایتی بود که می‌توانستم از او انتظار داشته باشم.

از روز بعد زودتر بیدار می‌شدم و خودم پیاده به مدرسه می‌رفتم. مادرم هیچ اعتراضی به همسایه نکرد و قضیه به فراموشی سپرده شد؛ درحالی‌که آن اتفاق در روان من به زندگی خود ادامه می‌داد. خودم را موجودی بدون قدرت و اختیار می‌دیدم که بر هیچ‌چیزی نمی‌تواند کنترل داشته باشد. پدرم از زندگی ما بیرون رفته بود؛ مادرم در زندگی من هیچ تأثیر مفیدی نداشت؛ فریبا مرا مثل مادر خودش فرض می‌کرد؛ و در خانه‌ای زندگی می‌کردیم که هرکس می‌توانست به بدن من دست‌درازی کند. آیا بودن پدرم در این خانه می‌توانست جلوی تعدی دیگران به من را بگیرد؟ در مورد مادرم چطور؟ شاید او را نیز مردان دوروبر اذیت می‌کردند و سکوت کرده بود! فریبا هنوز آن‌قدر بزرگ نشده بود که به‌عنوان یک طعمه دیده شود، ولی اگر یک روز او را می‌دزدیدند و برای آزادی‌اش پول می‌خواستند، چه!؟ پدرم در زندگی ما غایب بود و این غیبت به من اجازه می‌داد که دیگر او را قهرمان زندگی‌ام ندانم. به‌سمت مادرم می‌رفتم تا رابطه‌ای را که پدر از ما گرفته بود، احیا کنم؛ ولی مادر جوری با من بد رفتار می‌کرد که بیشتر حق شوهرش بود تا من. بنابراین احساس می‌کردم که مادرم مرا با پدرم همسان فرض می‌کند و خشم رو به شوهرش را سر من خالی می‌کند. با وجو این من چطور می‌توانستم بفهمم که در آینده قرار است تبدیل به زنی مثل مادرم شوم یا مردی مثل پدر!؟

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب لطفا پدرم باش
نویسنده
ناشر چاپیانتشارات بنیاد فرهنگ زندگی دیجیتال
سال انتشار۱۴۰۱
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات238
زبانفارسی
شابک978-622-7087-60-4
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان روانشناسی ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب لطفا پدرم باش

مریم بهنام فر
۱۴۰۲/۰۵/۲۹
کتاب به صورت داستان گونه در مورد مضامینی از قبیل عقده‌ی پدر و طردشدگی در کودکی و چگونگی امتداد اون در بزرگسالی نوشته شده که بر پایه روانشناسی به شیوه‌ی یونگ هست. اگر سوالتون اینه که چرا یک سرنوشت تکراری را بارها در روابطتان تجربه میکنید، و رفتارهای ناخودآگاه و از پیش تعیین شده‌ای از شما سر میزنه که انگار کنترلش دست شما نیست، این کتاب جواب سوال شماست. در بخش‌هایی از اون به این اشاره میشه که چطور عقده‌ها از نسلی به نسل‌های بعد منتقل میشن و لازمه که یک جایی با خودآگاهی و خودبسندگی این زنجیره‌ی بیمار رو شکوند و بعد از اون نسل‌های سالمی رو تربیت کرد. پیش از این مطالب زیادی در این موارد خونده بودم، اما این داستان به دلیل مثالهایی که میاره برای مخاطب عام ملموس تر هست. پیشنهاد میکنم هنگام مطالعه‌ی کتاب قلم و کاغذ در دسترستون باشه تا درس‌های کتاب که در قالب جملات کوتاه و کاربردی گفته میشه رو یادداشت کنید و بعدا آنقدر برای خودتون تکرار کنید تا ملکه‌ی ذهن و شیوه‌ی زندگیتان بشه. پیروز باشید
یاسمن زارع
۱۴۰۳/۰۷/۰۹
این کتاب قلبم را لمس کرد. چشم هایم را هم. با این کتاب اشک ریختم پیشنهادش میکنم
مشاهده همه نظرات 2

راهنمای مطالعه کتاب لطفا پدرم باش

برای دریافت کتاب لطفا پدرم باش و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.