معرفی و دانلود کتاب قلب نیایش: اشتیاق ما به خدا، محبت خدا نسبت به ما است

معرفی کتاب قلب نیایش: اشتیاق ما به خدا، محبت خدا نسبت به ما است

جملات کتاب قلب نیایش شما را به سفری عمیق و روحانی در درونتان می‌برد و همگان را به تأمل وامی‌دارد. سفری که در آن ماهیت «بودن»، «خدا» و «خود» را بهتر درک می‌کنید و به صلح ابدی و خوشبختی نائل می‌شوید. روبرت اسپیرا، هنرمند و معلم معنوی انگلیسی، در این کتاب باز هم از عرفان و مراقبه بهره می‌گیرد تا واقعیت هستی را به شما بنمایاند.

درباره‌ی کتاب قلب نیایش

بیشتر مردم برای کم کردن آلام روحی‌شان به درمانگران مراجعه می‌کنند. درمانگران مراجعان را در یافتن علت مشکلاتشان یاری می‌دهند و به آن‌ها کمک می‌کنند به حل این مشکلات بپردازند. ما با کمک تراپیست افکار و احساسات آزاردهنده‌مان را تحلیل می‌کنیم و با رویکردی جدید، رنج‌هایمان را روزبه‌روز کاهش می‌دهیم. در درمان‌های مرسوم، پیش‌فرض این است که ما یک «خود» جدا داریم و باید نیازها و مشکلات آن «خود» را رفع کنیم. اما این روش با وجود مزایای بسیار، حس جدایی را در ما تقویت می‌کند. روپرت اسپیرا (Rupert Spira)، یکی از درمانگران معنوی، از روشی جدید برای حل مشکلات روحی‌مان بهره می‌گیرد. روشی که به آن «غیردوگانگی کلاسیک» گفته می‌شود. در این روش با ماهیت «من» آشنا می‌شویم و به درک جدیدی از خودآگاهی می‌رسیم. آرامش و شادی‌ای که قبلاً از طریق فعالیت‌ها و روابط متعدد به دنبال آن بودیم و امید داشتیم درمانگرمان ما را دوباره به آن برساند، در قلب خود می‌یابیم. کتاب قلب نیایش (The Heart of Prayer)، درباره‌ی همین طرز تفکر است: از خود بطلب هر آن‌چه خواهی که تویی.

روپرت اسپیرا در سن 17 سالگی درباره‌ی ماهیت واقعیت،‌ صلح ابدی و خوشبختی سؤالات زیادی داشت و مسیر مطالعه و تمرین در حوزه‌ی سنت ویدانته ادویته را از 20 سالگی آغاز کرد. اما سفر معنوی او در 15 سالگی و مطالعه‌ی اشعار مولانا جلال‌الدین رومی آغاز شده بود. او سال‌ها فلسفه و عرفان ادیان مختلف را مورد مطالعه قرار داد و در کارگاه‌های مدیتیشن خود، روش‌های رسیدن به صلح و خوشبختی را به افراد زیادی آموخت. فرانسیس رولز، کریشنا مورتی، رابرت آدامز، شانتاناندا ساراسواتی و فرانسیس لوسیل، از استادان اسپیرا بودند و او را در تکمیل این مسیر یاری دادند. محفل‌های مراقبه‌ی او در اروپا و آمریکا برگزار می‌شوند و شرکت‌کنندگان در این مجلس، به تأملاتی جدید دست می‌یابند. میان سال‌های 2020 تا 2022، این تأملات جمع‌آوری شدند و به صورت کتاب قلب نیایش درآمدند.

در کتاب قلب نیایش، روپرت اسپایرا به تفصیل توضیح می‌دهد که آرامش و خوشبختی را در وجود خودمان می‌یابیم. آگاهی از هستی و خود، دو جنبه‌ی ضروری از مراقبه هستند. مراقبه‌ای که در آن با خدا، که هیچ‌وقت از ما جدا نیست، یگانه می‌شویم و از طریق دعا، لحظه به لحظه به این اتحاد نزدیک می‌گردیم. ما در عبادت و دعا، تسلیم خدا می‌شویم و درمی‌یابیم که اشتیاق ما به خدا، محبت خدا نسبت به ماست. روپرت اسپیرا در سراسر کتاب آموزه‌های خود را در طی این سالیان با دعاها و اشعاری از شاعران، عارفان و کتاب‌های مقدس درمی‌آمیزد و تجربه‌ای جدید را برای مخاطبان خویش رقم می‌زند.

جملات، نیایش‌ها و کلمات در کتاب قلب نیایش با فاصله از یکدیگر آمده‌اند تا مخاطبان در سکوتی طولانی، در این عبارات تأمل کنند و جان کلام روبرت اسپیرا را دریابند. نشر ترنگ این اثر را با ترجمه‌ی مرجان نخعی منتشر کرده است.

کتاب قلب نیایش برای چه کسانی مناسب است؟

علاقه‌مندان به عرفان، مراقبه و معنویت از مطالعه‌ی کتاب قلب نیایش نهایت استفاده را خواهند برد.

در بخشی از کتاب قلب نیایش: اشتیاق ما به خدا، محبت خدا نسبت به ما است می‌خوانیم

بودن ما، بودن ما نیست. این فقط هستی است، هستی خدا. این بودن متعلق به ما نیست، شخصی نیست، همان‌طور که فضای اتاق به چهار دیوار آن تعلق ندارد. فضای اتاق زمانی که خانه ساخته شد خلق نشد. فضایی که داخل اتاق در نظر گرفته می‌شود در همان شرایطی است که قبل از ساخت خانه در آن بود. وجود خدا در ما، به‌عنوان ما، اکنون در همان شرایطی است که قبل از تولد هریک از ما به‌عنوان شخص بود. هیچ‌وقت هیچ اتفاقی برای بودن نمی‌افتد. بودن به‌واسطه‌ی تجربه‌ی انسان رنگی می‌شود؛ ولی مشروط به تجربه‌های انسانی نیست. همان‌طور که فضای اتاق بدون توجه به اینکه در آن چه اتفاقی می‌افتد در همان حالت بکر می‌ماند، بدون توجه به اینکه ما چه تجربه‌ای می‌کنیم.

بودن همیشه در همان بی‌گناهی، بی‌سنی و آرامش باقی است. به همین ترتیب وقتی دیوارهای اتاق فرومی‌ریزد، اتفاقی برای فضا نمی‌افتد، با فضای بزرگ‌تر یکی نمی‌شود؛ زیرا در ابتدا هرگز از آن جدا نبوده است و فضا به‌سادگی مانند همیشه باقی می‌ماند. از محدودیت خلاص نمی‌شود؛ زیرا از ابتدا هرگز محدود نبوده است. هیچ فضای فردی در جهان وجود ندارد که از جهان جدا باشد یا با آن متحد شود. همیشه فقط یک فضا وجود دارد. وقتی این بدن می‌میرد، برای بودن اتفاقی نمی‌افتد، ناگهان با وجود خدا یکی نمی‌شود؛ زیرا از ابتدا از آن جدا نبوده است. محدودیت‌های خود را از دست نمی‌دهد؛ زیرا از ابتدا محدود نبوده است. فقط از نگاه ذهن محدود، محدود‌شده به نظر می‌رسیده است. صحبت از جدایی و وصل، دوری و نزدیکی، فراموشی و یادآوری یک ادعای غمخوارانه و دلسوزانه برای خود جدا است.

فهرست مطالب کتاب

ستایش خداوند
یادداشتی برای خوانندگان
بخش اول: بودن ما بودن خدا است
بخش دوم: نام الهی
بخش سوم: بدون «شدن» باش
بخش چهارم: چیزی وجود ندارد، فقط هستی هست
بخش پنجم: شب تاریک روح
بخش ششم: یگانه
نیایش پروردگار