معرفی و دانلود کتاب قلب شاعر میسراید
برای دانلود قانونی کتاب قلب شاعر میسراید و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب قلب شاعر میسراید
شعر، پاکترین شکل ابراز احساس شاعران است که با هنرمندی و زیبایی، از عمق جان آنها بیرون میآید. کتاب قلب شاعر میسراید اثر نسرین بازیان است که مجموعهای از اشعار او را دربرمیگیرد و همه علاقهمندان به شعر و ادبیات از خواندن آن لذت خواهند برد.
درباره کتاب قلب شاعر میسراید
شعر ازجمله دیرینهترین و جذابترین اشکال هنر است که بهطور خاص در میان ایرانیان جایگاه ویژهای دارد. اگر نگاهی به تاریخ ادبیات ایران بیندازید میتوانید اهمیت و جایگاه شعر را در دوران گوناگون ببینید. گواه این مدعا نیز وجود شاعران بینظیر و کمیابی همچون شیخ اجل، لسانالغیب حافظ شیرازی، احمد شاملو، هوشنگ ابتهاج و... در آسمان شعر و ادبیات ایران است.
شاعران از عمیقترین نقطه احساس خود، کلمات را با وسواس و موشکافی در کنار یکدیگر قرار میدهند و لطیفترین معانی را از دل آن بیرون میکشند. باید گفت که شعر، آیینه تمامنمای احساسات شاعر است که در عین پاکی، لطافت و زیبایی آن را میسراید.
کتاب قلب شاعر میسراید مجموعه اشعار نسرین بازیان است که از خواندن آن لذت خواهید برد. این کتاب همدم شما برای گذراندن روزهای دلتنگی، بیحوصلگی و تنهاییست که جانتان را تازه میکند.
کتاب قلب شاعر میسراید برای چه کسانی مناسب است؟
همه کسانی که از خواندن شعر لذت میبرند و به ادبیات علاقهمندند، مخاطبان این کتاب هستند.
در بخشی از کتاب قلب شاعر میسراید میخوانیم
در پیچ و تاب زندگی، گم شد جوانیام
پیر زمانه گشتم و از زمانه عاصیام
دلم زخمی و بیقرار شد از این پیچ و تاب
شادی ز من دور و خسته از زندگانیم
حلقه شد در گلوی من رنجهای روزگار
اسیر و سیر گشته بیچاره این دلم
دیدهام در این جهان نامهربانیها بسی
در میان این جهان، دلزده از نامهربانیام
فهرست مطالب کتاب
سخن شاعر
دل و تنهایی و غم
خود را تماشا میکنم
تو خود جام شرابی
بخند
امان
راستی، عشق و عدالت، مهربانی
همراهم نبودی
عاشقتم
ناز مکن
شایسته نباشد بسیار
مشو مایوس
گشتم
شور نوشتن
غربت نشین تنهاییم
مونس و یار من تویی
بی بهانه
خداوندا ببخش
مردم با صفا و با ایمان ایران
تو را خواهم دید
تو انسانی و میدانم
خستهام از هر نگاهی
لحظهی دیدار
ببار باران
درد دل
بی تابی مکن
دل و دیده
سرگذشت
غم دلدار
ناشکری
افکار نیک
سنگ خارا
خاک پاک وطنم
خواب خوش
روزگار
وقت نوشتن
عاشق زار
خداوندا کَرم داری خدایی
تنهاترین یاور و یارم
سکوت
امر و نهی
روزهای تلخ و سرد
نشد پیدا جوانی
گفتگو با خدا
جانان من
جام بی غمی
در دل شب
عشق رویایی
اندیشه نیکان و نااهلان
تو را بهانه میکنم
خداوندا تو معبودی
صدایم کن
مرور خاطرات
مهربان شدی
عشق سفر کرده
خسته از زندگانیم
زنجیرهی عشق
خداوندا به دور تو بگردم
زود پیدا کن مرا
سپاس از تو
میهن خود را بسازیم
مهر خدایی
ذوق و شوق کودکانه
به کنارم بنشین
مادرم
همچون غبارم
فاصله فرسنگ میشود
ای همدم من
یار محبوبم
آمد نوبهار
بی تو
بارش باران
عاشق و شیدا بوده ام
درد دل با خدا
من ایرانیم
میشود شاد شد
انتظارت میکشم
باد بهمنم
غرور من باز شکست
من غریبی آشنایم
سکوت شب
نیکنامی
ای قلم، ای راز دار
گوش به فرمان تو اند
پسرمای نور چشمانم
غم دل باید شست
زیبایی دنیا
دختر زیبای شهر
کاتب و ادب
لطفا فضولی ممنوع
ایزد نگهدارت شود
به تو میاندیشم
غم و دردم دوا کن
ماه قشنگ خفته
عمر ز دست رفته
محو دنیا گشته ام
شیشه و سنگ شده
بی پروا
مهربانی را فراموشت مکن
آی خوشبختی
خیال روی تو
مجبور کردی
چه میدانی
غرق در رویا شدم
گوش کو
عشق اشتباهی
بی تو
زندانی نگاه
حسرت دیروز
عشق زمینی
نمیخواهم
جوانی
شکایت نامه دل
رفتی از دنیای من
فصلهای عمر من
پنجره
خدا تنها تو را دارم
جانم خدا
دنیای خالی از احساس
خطا رفت
شعرهای عاشقانه
وقت سربازی
احساس خوشبختی
قاب عکس ساده
چراغ روشنی بخش جهانم
شب و ماه
افسوس ندانی
صدای ضرب و سنتور
به تو دلبستم
نور خدا
هوای پائیز
روزنهی نور
بی صدا تنها شکستم
خدا و عرش کبریا
زمان کودکی
خداوندا دلم بگرفته است
دربند
عمر ما کوتاه است
ای منجی افتادگان
هر دو زیر قرص ماه
نقاب خنده
شب یلدا
فاصله ها
من زمستانیام
بار غمت
کار دشواری نیست
رد خاطره
یاد خدا و پادشاهی
خداوندا تو میدانی
بی قراری
مهربانی را ز سر گیرید
هر لحظه کن یادم
دل پردرد
مهربانو مادر من
می داند همی
عرش اعلا
خداوندا، محرم رازی به دنیا
نای گلو
شب آرزوها
همسرم تاج سرم
جان و جهانم بود
خدا میداند
پدر، دردت به جانم
پا بند ایرانم
خوش به اقبالم من زنم
این کجا و آن کجا
شب عید است
از کنارم نرو
ای کاش دروغ نبود
سر سودایی
صدایم کن
تحقیر و تهدید
پسرم، روز میلادت رسید
هوای بوسه
کودکی تا امروز
شعرم ترانه نشد
لبخند اجباری
سوخته دلم
پنجره کوچک قلبم
سپاست میکنم هر دم
غم در دلم کم میشود
به دیدارم بیا
شمارش معکوس
عاشق زارت شدم
خندید با مهربانی
نتوانم پرده از کار جهان بردارم
عید آمد، طبیعت گل کرد
ضامن آهو، طلب ما را
درد دل بسیار است
آسمان و مهتاب
از تو ممنونم قلم
رفته ای
غم مخورید
حریری از دوستی
چه غمگینم
به یاد تو
به مهرت زنده ام
آب و مهر
دُر گران
با تو
اول دفتر شعرم نام توست
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب قلب شاعر میسراید |
نویسنده | نسرین بازیان |
ناشر چاپی | انتشارات ویکتور هوگو |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 216 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7497-39-7 |
موضوع کتاب | کتابهای شعر معاصر |