معرفی و دانلود کتاب قصر آبی

عکس جلد کتاب قصر آبی
قیمت:
۳۹۰۰۰ ۱۹,۵۰۰ تومان ۵۰%
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب قصر آبی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب قصر آبی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب قصر آبی

کتاب قصر آبی نوشته‌ی لوسی مود مونتگمری، داستان به یادماندنی دیگری از خالق آن شرلی است که از ماجرای عاشقانه‌ی دختری به نام والنسی می‌گوید که زندگی خشک و بدون عشقی داشته و تصمیم می‌گیرد این روند را تغییر دهد. این رمان دومین اثر مشهور لوسی مود مونتگمری محسوب می‌شود.

در رمان قصر آبی (The blue castel) والنسی یک دختر بیست و نه ساله‌ی مجرد است که هیچ عشقی را در زندگی‌اش نداشته و همه او را به چشم یک پیر‌دختر نگاه می‌کنند. او تمام سال‌های زندگی‌اش را در یک خانواده‌ی خشک و مقرراتی همراه با یک مادر غرغرو و خرافاتی و دختر عموی مزخرفش زندگی کرده و هیچ‌گاه از دستورات آن‌ها سرپیچی نکرده است.

یک روز به خاطر حمله‌های قلبی مکررش به دکتر مراجعه کرده و متوجه می‌شود که مبتلا به یک بیماری قلبی خطرناک است و بیشتر از یک سال زنده نخواهد ماند و از آنجا که هرگز معنای واقعی زندگی را نفهمیده و هیچ لذتی را در زندگی‌اش تجربه نکرده، تصمیم می‌گیرد که به زندگی بی‌روح و کسل کننده‌ای که همیشه به او تحمیل شده خاتمه دهد‌ و روزهای باقیمانده‌ی عمرش را آنگونه که دوست دارد زندگی کند و عشقی واقعی را تجربه نماید.

لوسی مود مونتگمری (Lucy Maud Montgomery) را بیشتر بشناسیم:

لوسی مود مونتگمری نویسنده‌ی شهیر کانادایی که عموماً با نام ال. ام. مونتگمری شناخته می‌شود در سال 1874 در کلیفتون واقع در جزیره‌ی پرنس ادوارد چشم به جهان گشود. شهرت او بیشتر به خاطر مجموعه رمان‌هایی است که با انتشار «آنشرلی در گرین گیبلز» در سال 1908 آغاز شد و مونتگمری را به شهرتی جهانی رساند.

او در طول زندگی‌اش یک دیوان شعر، بیست رمان، سی مقاله و پانصد و سی داستان کوتاه منتشر کرد. مونتگمری در سال 1911 با یوئن مک دونالد کشیش کلیسای پرسبیتری ازدواج کرد و به ‌دنبال انتقال همسرش به کلیسای لیزکدیل به انتاریو نقل مکان کرد و یازده کتاب بعدی‌اش را در عمارت کلیسای لیزکدیل نوشت. او در 24 آوریل 1942 بر اثر ایست قلبی در تورنتو درگذشت.

در سال 1943 به عنوان شخصیت برجسته‌ی تاریخ ملی توسط دولت کانادا شناخته شد. همچنین در ماه می 1975 پست مرکزی کانادا تمبر یادبودی به نام لوسی مود مونتگمری منتشر کرد. در تورنتو پارکی را به احترام او به پارک لوسی مود مونتگمری لقب دادند و در سال 1983 خانه‌ای را که طی سال‌های 1942 تا 1953 یعنی تا زمان مرگش در آن زندگی می‌کرد به عنوان مکان تاریخی ثبت کردند.

در بخشی از کتاب قصر آبی می‌خوانیم:

وقتی دخترعمو استیکلس در می‌زد، والنسی می‌دانست که ساعت هفت و نیم است و باید بیدار شود. تا جایی‌که یادش می‌آمد دخترعمو استیکلس، همیشه ساعت هفت و نیم درِ اتاقش را می‌زد. دخترعمو استیکلس و خانم فردریک استرلینگ از ساعت هفت صبح بیدار می‌شدند اما والنسی چون لاغر و ضعیف بود به خاطر یک سنت خانوادگی می‌توانست نیم ساعت بیشتر بخوابد. والنسی ‌که امروز از بیدار شدن در صبح امروز بیش از هر صبح دیگری متنفر بود از خواب بیدار شد. چه دلیلی برای بیدار شدن وجود داشت! یک روزِ کسل‌کننده‌ی دیگر مثل بقیه‌ی روزها. پر از کارهای بی‌ارزش و بی‌معنی‌ که هیچ سودی برای کسی نداشت. اما اگر فوراً بیدار نمی‌شد، نمی‌توانست تا ساعت هشت خود را برای صبحانه آماده کند. در خانه‌ی خانم استرلینگ قوانین سختی برای وعده‌های غذایی وجود داشت. در طول همه‌ی این سال‌ها، صبحانه ساعت هشت، نهار ساعت یک، شام ساعت شش سرو می‌شد و هیچ بهانه‌ای برای دیر کردن پذیرفته نمی‌شد بنابراین والنسی با ترس و لرز بیدار شد.

اتاق به خاطر درزها و سرمایِ آن صبح بارانی در ماه می به شدت سرد شده بود. خانه در طول روز سرد بود. یکی از قانون‌های خانم فردریک این بود که از بیست و پنجم ماه می به بعد دیگر نیازی به روشن کردن هیچ اجاقی در خانه نبود. و غذاها با اجاق نفتی در حیاط پشتی پخته می‌شدند. حتی اگر در ماه می هوا سرد بود و در ماه اکتبر هم یخبندان می‌شد، طبق تقویم، هیچ اجاقی تا بیست و پنجم اکتبر روشن نمی‌شد. در بیست و یکم اکتبر خانم فردریک در آشپزخانه شروع به آشپزی می‌کرد. او عصرها اجاق اتاق نشیمن را روشن می‌کرد. این‌گونه که در فامیل می‌گفتند، سرما خوردگی آقای فردریک استرلینگ که باعث مرگ او در اولین سال تولد والنسی شد مربوط به همین موضوع می‌شد. چون خانم فردریک در بیست و یک اکتبر اجاق روشن نکرده بود و آن را روز بعد روشن کرده بود، اما آن روز، دیگر برای آقای فردریک استرلینگ خیلی دیر شده بود.

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب قصر آبی
نویسنده
مترجممریم دلیخون
ناشر چاپیانتشارات سفیر قلم
سال انتشار۱۳۹۸
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات352
زبانفارسی
شابک978-600-7435-36-6
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان عاشقانه خارجی
قیمت نسخه الکترونیک
۳۹۰۰۰ ۱۹,۵۰۰ ت ۵۰%
خرید کتاب الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب قصر آبی

swiftie done
۱۳۹۹/۰۱/۱۲
یکی از بهترین کتاب‌هایی بود که تو کل عمرم خونده بودم. بیل گیتس میگفت: هرگاه یک خبر منفی رو نه به یک خبر بد بلکه نیاز به یک تغییر پذیرفتید اونجاست که شما ازش شکست نخوردید ازش چیزی یاد گرفتید. به نظرم کتابم داستانش اینطوری بود چون دختره والنسی وقتی فهمید بیماری قلبی داره و تا یکسال دیگه زنده نمیمونه رفت تا یک تغییر خوب و اساسی تو زندگیش بده. و از همونجا هم داستان هیجان انگیزتر و مهیج تر شد. واقعااااا حرف نداشت.
زهرا جاهد
۱۴۰۳/۰۵/۰۶
من اهل خواندن کتاب نیستم سال‌ها میشه بیشتر از چند صفحه نتونستم کتاب بخونم. دلم میخواد ولی حوصله‌ام نمیشه مخصوصا رمان! اما این کتاب از موقعی که شروع کردم نتونستم زمین بگذارم واقعا خودم باورم نمیشه تو یک روز بیشتر از نصف کتاب حوصله کنم بخونم. شاید چون خیلی با شخصیت اصلی داستان هم زاد پنداری کردم و از زندگی اون خیلی شبیه وضعیت الان منه. میتونم بگم بهد سال‌ها بهترین رمانی بود که خوندم. در کل داستان راجب دختری هست که تمام عمر در چهارچوب‌ها و عقاید سنتی و مذهبی و بعضا کورکورانه خانواده‌اش زندگی کرده و همیشه مطیع بوده و ناگهان بعد از اتفاقی که می‌افته تصمیم میگیره رویه‌اش رو تغییر بده.
تینا نادری
۱۴۰۱/۰۷/۰۷
بسیار زیبا و تاثیر گذار و لذت بخش. داستان دختری که بخاطر هم رنگ شدن با دنیای مقرراتی و بی‌روح و کسل اطراف خود روح آبی خود را در سینه پنهان میکند تا دستی که گمان میبرد سایه مرگ است ناگهان اورا بیدار می‌کند و بیادش میآورد که تنها یکبار فرصت تجربه زندگی را دارد پس پوسته ظاهری را کنار می‌گذارد و دنیای درون خود را به نمایش میگذارد طوریکه اطرافیان را بشدت مضطرب و مستأصل میکند ولی در پایان زیبایی درون او همه را تسلیم میکند و دنیای خاکستری بیرون هم رنگ آبی میگیرد.
Yegii ..
۱۴۰۱/۱۲/۱۹
کتاب راجع دختری در خانواده سنتی و طبقه متوسط کانادا می‌باشد و نشان میدهد چگونه دختر داستان توسط افکار خانواده کنترل می‌گردد و همیشه از تمایلات خود صرف نظر کرده است و این گونه هیچ گاه در زندگی چیز خاصی تجربه نکرده است اما از یک جایی به بعد بر حسب اتفاق تصمیم نهایی خودش را میگیرد و میخواهد که زندگی و را متفاوت تر از انچه که هست تجربه کند با جلوی مخالفت اطرافیان می‌ایستد و این گونه نویسنده به ما نشان میدهد چگونه از سلطه افکار دیگران در زندگی خارج شویم.
Bahar
۱۴۰۱/۰۹/۰۸
خیلی کتاب جذابی بود
و اینکه شخصیت اصلی به حسب یه اشتباه فرصت میکنه زندگی رو تجربه کنه بنظرم خیلی دلچسب بود واقعا باعث میشه آدم با خودش فکر کنه اگر قرار به زودی مرگ سراغم بیاد واقعا اونجوری که باید و میخواستم زندگی کردم؟
خیلی زیبا و متفاوت مناظر رو و همچنین با جزئیات ظریفی شخصیت و ظاهر افراد رو
توصیف کرده بود که باعث میشه آدم به راحتی بتونه همه چیز رو به زیبایی تصور کنه
پایان داستان گرچه رویایی تموم شد ولی به نظر من باز هم تا حدودی غیر قابل حدس بود
Nafisseh AB
۱۴۰۱/۰۷/۲۵
کتاب دلنشینی بود، ولی حیف که خیلی کوتاه بود. حس میکنم فصل‌های آخر سرعتش خیلی بیشتر شد و بهتر بود لحظات بیشتری رو از زندگی جدید والنسی در فصل‌های آخر گفته می‌شد. عاشقانه دلنشین و جذابی بود از اینکه این کتاب رو خوندم احساس خوبی دارم و پشیمون نیستم؛ اگر به رمان‌های عاشقانه نه خیلی سنگین و کوتاه علاقه دارین، رمانی مناسب و قشنگیه. ارزش حداقل یک بار خوندن رو داره. من مطمئنم بیشتر از یک بار این کتاب رو خواهم خواند.
مهساد
۱۴۰۱/۱۱/۲۰
هشدار: خطر اسپویل!
من عاشق مونت گومری هستم، آن شرلی، قصه‌های جزیره و امیلی در نیومون، این کتاب را هم به همین دلیل خریدم، برخلاف اون ۳تای قبلی که داستان یه دختر یتیم بود، این کتاب قصه‌ی خیلی متفاوتی داره، دختری که از زندگیش راضی نیست و ناگهان برحسب اتفاق و فکر اینکه فرصت کمی براش مونده تصمیم میگیره کل مسیر زندگیش رو تغییر بده ک اتفاقات خوب از اون به بعد براش پیش میان، کتابی عالی و تاثیرگزار
Sahar K
۱۳۹۹/۰۴/۲۴
کتاب خوبی بود میتونست بهتر بنویسه پایان داستان به نسبت شروع و بدنه داستان خیلی سریع اتفاق افتاد با این حال موضوعات خوبی رو انتخاب کرده بود اینکه خیلی از ادما بخاطر حرف مردم و ترس از پذیرفته نشدن توسط اطرافیانشون خود واقعیشونو مخفی میکنن، در حالی که همین مردم وقتی چیزی به نفعشون باشه عقایدشون عوض میشه و حتی یادشون نمیاد چرا زمانی یک نفر رو پذیرفتن و یکی دیگه رو طرد کردن.
پروانه حسینی
۱۳۹۹/۰۷/۲۳
سلام
من هنوز نتونستم نسخه کاملشو بخونم و چون نسخه نصفش رو میتونستم ببینم
یه سوال آخرش والنسی بعد از یک سال میمیره؟
اما در کل دایتان خیلی عالی هستش بهترین داستان در طول عمرم خوندم بسیار اخلاق و رفتار شخصیت‌ها رو بیان کردهبود و همچتین موضوعش خیلی قشنگه که یک دختر بعد از اون رندگی کسالت بارانه‌ای که داشت تصمیم گرفت از آن پس تبق چیزی که خودش دوس داره رفتار کنه😍
سکوت ۱۳۰۰
۱۴۰۳/۰۴/۲۸
کتاب جالب و دوست داشتنی بودقلم روان و خوبی داشت و داستان جالبی بودای کاش ازش فیلم بسازنو اینکه جرئت کنی تا زندگی کنی واقعا سخته وقتی دیواری از ترس و انتظارات بقیه دور خودت ساختی عاشقانه خوبی داشت دوست داشتم دیالوگ بیشتری زوج داستان داشته باشن از بعد از ازدواجش همش راجب درختا و طبیعت حرف میزد دیگه کمتر دیالوگ داشت در کل کتاب خوبی بود و از خوندنش لذت بردم
الهه حسنی
۱۴۰۲/۰۵/۱۱
ای کاش میشد بیشتر ستاره بدم. یه روزه تمومش کردم انقدر که داستانش کشش و جذابیت داشت. شاهکار دیگه‌ای از خانم مونت گومری!
چیزی که زندگی رو قشنگ میکنه و بهش معنی میده، مرگه. جملات قصاری که در قالب داستان توی متن گنجانده شده بودن رو دوس داشتم. هرچند بنظر رویاگونه است شخصیت‌ها و فضای داستان ولی چرا که نه؟! میتونه واقعیت باشه و من باهاش ارتباط برقرار کردم
Zahra
۱۴۰۱/۰۳/۰۸
خیلیییی قشنگ بود من حس کردم بخشی از منه این کتاب و عالی و پرفکت بود 🥺❤ این کتاب و به تمام دخترانی که حس ناامیدی یا احساس کم بودن میکنن و دیگران اونهارو بخاطر خودشون تحقیر میکنن پیشنهاد میکنم و همچنین میخوام به تمام دختران جهان بگم که ارزش شما به چیز‌هایی که دیگران میگن نیست ارزش شما به چیزیکه خود واقعیتون هست و دیگران سرکوبش کردنه.
شهرزاد منصوری
۱۴۰۲/۰۲/۰۲
کتاب زیبایی بود. یک داستان با مضمونی واقعی و بسیار نزدیک به جامعه سنتی ما، که با نگاهی روان شناسانه به افکار متعصبانه و پیامدهای اون توجه کرده و با بیانی ساده و طنزی خاص بیان شده
تنها ایراد داستان به نظر من پایان فانتزی قصه بود.
نیازی نبود یک دفعه همچین اتفاق غیر قابل باوری بیفته! شبیه فیلم هندی یا سریالای ترکی تموم شد!
عطی
۱۴۰۱/۰۸/۱۴
کتاب خیلی جالبی بود. جریان داستان خیلی زیبا و لذتبخش بود، فراتر از انتظاری که داشتم. تنها مشکلی که به نظرم متن داستان داشت و اگر بهتر نوشته میشد خیلی کتاب زیباتری خلق میشد، راجب پایان داستان بود! خیلی سریع داستان تموم شد! یه مقدار حالت غیر طبیعی داشت آخر داستان! اگر بیشتر شبیه واقعیت و یه مقداری پیچیده تر نوشته میشد، زیبا تر بود.
فاطمه سعیدی
۱۴۰۱/۰۱/۲۱
سلام ممنونم ازتون خیلی قشنگ بود شجاعت و جسارتی که والنسی از خودش نشون داد و زندگیش رو عوض کرد توصیف قصر آبی و جزیره‌ای که در اونجا زندگی میکردن خیلی قابل درک و جذاب بود و پایان خیلی خوبی داشت و چیزهای زیادی میشد ازش یاد گرفت یک ستاره کم کردم فقط متاسفانه تعداد صفحات از تعداد صفح‌های نسخه اصلی کمتر بود💙😊
مشاهده همه نظرات 133

راهنمای مطالعه کتاب قصر آبی

برای دریافت کتاب قصر آبی و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.