معرفی و دانلود کتاب فرایند پیشرفت: چگونه شیفته مراحل مختلف پیشرفت شویم

معرفی کتاب فرایند پیشرفت: چگونه شیفته مراحل مختلف پیشرفت شویم

کتاب فرایند پیشرفت تألیف جاشوآ مدکاف به شما می‌آموزد که با تمرکز بر آنچه که در آن توانایی دارید، به موفقیت دست یابید. کتاب حاضر با نثری ساده و روان مراحل مختلف پیشرفت و خودسازی را در اختیار شما قرار می‌دهد تا به فردی موفق در زندگی تبدیل شوید.

درباره‌ی کتاب فرایند پیشرفت

شما هم جزء کسانی هستند که می‌خواهند به اهداف و آرزوهایشان در زندگی دست یابند، اما نمی‌دانند چگونه؟ شما هم فکر می‌کنید به جایگاهی که لیاقتش را دارید نخواهید رسید و از اتفاقاتی که در زندگی‌تان رخ داده، خسته شده‌اید؟ جاشوآ مدکاف (Joshua Medcalf) در کتاب فرایند پیشرفت (Chop Wood Carry Water) راهکار این مسائل را در قالب داستان زندگی پسری به نام جان به شما ارائه می‌دهد.

در اثر حاضر جان، قهرمان اصلی داستان، برای رسیدن به بزرگ‌ترین آرزو و هدف زندگی‌اش که تبدیل شدن به یک کماندار سامورایی است، به ژاپن سفر می‌کند. او در این سفر تحت آموزش استاد آکریا قرار می‌گیرد و تلاش می‌کند با پشتکار و انگیزه‌ درس‌ها را به‌سرعت یکی پس از دیگری بگذراند تا بتواند خیلی زود به یک جنگجوی سامورایی تبدیل شود؛ اما در همان ابتدا استاد آکریا تنها یک درس به نام «هیزم بشکن و آب بیاور» را بارها و بارها با او تمرین می‌کند. جان در ابتدا از این تمرین تکراری خسته و عصبی می‌شود، اما وقتی به این فرایند ادامه می‌دهد می‌تواند با راهنمایی‌های استاد از بزرگ‌ترین چالشی که در مسیرش ایجاد می‌شود با موفقیت عبور کند.

در کتاب فرایند پیشرفت نوشته‌ی جاشوآ مدکاف یاد می‌گیرید که چگونه با تمرکز بر اموری که روی آن‌ها تسلط دارید به موفقیت دست پیدا کنید. این اثر در بیست‌وهشت فصل نوشته شده که در هر فصل با مراحل مختلف پیشرفت آشنا می‌شوید و می‌آموزید که چگونه در مسیر موفقیت قدم بردارید، در زندگی خود تغییر ایجاد کنید و به آن اهدافی که در زندگی می‌خواهید دست یابید.

انتشارت شادن پژواک نسخه‌ی حاضر از این کتاب را با ترجمه‌ی طاهره مهرانی برای علاقه‌مندان به کتاب‌های حوزه‌ی موفقیت و خودسازی به چاپ رسانده است.

کتاب فرایند پیشرفت برای چه کسانی مناسب است؟

اگر می‌خواهید به فردی موفق در زندگی تبدیل شوید و به اهدافی که در سر می‌پروانید دست یابید، مطالعه‌ی این کتاب را از دست ندهید.

جملات برگزیده‌ی کتاب فرایند پیشرفت

• برچیزی متمرکز شو که می‌توانی کنترلش کنی.
• همه تا زمانی می‌خواهند بزرگ باشند که به بزرگ‌منشی نیازی نباشد.
• راز موفقیت در این است که هیچ چیز را امتحان ندانی و فقط آنرا فرصتی برای یادگیری و رشد ببینی.
• واقعیت آن است که ارزش تو ثابت است، گرانبهاست و هرگز با نتایج یا عملکردت بالا یا پایین نمی‌رود. ارزش تو به خاطر وجود خودت است نه کاری که انجام می‌دهی.

در بخشی از کتاب فرایند پیشرفت می‌خوانیم

جان، یکی از قدرتمندترین نیروها که در زندگی با آن روبرو می‌شوی، ناامیدی است. ناامیدی می‌تواند به شکل‌های بسیار متفاوتی ظاهر شود؛ بعضی وقت‌ها صدایی درون مغزت است که می‌گوید به قدرکافی خوب نیستی، اما گاهی هم ممکن است بدلیل تلاش بسیار زیاد و موفق نشدن باشد. گاهی وقت‌ها هم به شکلی در تو می‌خزد که شاید حتی از وجودش مطلع نشوی. اما همیشه مطمئن شو که از خودت محافظت می‌کنی و باامید قلبت را تغذیه می‌کنی.»

جان سرتکان داد و پرسید، «چطور قلبم را تغذیه کنم؟»

آکریا لبخندی زد. «سوال خوبی پرسیدی. تو قلبت را با شش چیز تغذیه می‌کنی: چیزی که می‌بینی، چیزی که می‌خوانی، چیزی که می‌شنوی، کسی که کنارت است، چیزی که به خودت می‌گویی و چیزی که تصور می‌کنی. بگذار سوالی از تو بپرسم: تا به حال لامبورگینی دیدی که در باکِ آن آب ریخته‌ باشند؟ "

جان با تعجب نگاهی کرد. «البته که نه! این کار موتور را از بین می‌برد!»

آکریا گفت، «دقیقاً، اما بیشتر آدم‌ها این کار را با قلب‌شان می‌کنند. من و تو دقیقاً مثل آن لامبورگینی آفریده شده‌ایم، اما اگر سوخت اشتباهی در مخزن گاز قلب‌مان بریزیم، آن‌طور که دوست داریم نمی‌توانیم برانیم. افسرده و ناامید می‌شویم چون در اعماق وجودمان می‌دانیم که برای چیز بسیار بارارزشی آفریده شدیم. تو بنا به هدفی کامل و بی‌نقص آفریده شدی، جان، اما اگر در مخزن گازت سوخت اشتباهی بریزی در گذر از مسیر زندگی راحت ناامید می‌شوی و درهم می‌شکنی.»

فهرست مطالب کتاب

فصل اول: هیزم بشکن، آب بیاور
فصل دوم: خانه‌ی خودت را بساز
فصل سوم: به کارهای کوچک وفادار بمان
فصل چهارم: یک چشم به مسیر
فصل پنجم: هیچ‌چیز را امتحان‌ ندان
فصل ششم: هویت خودت را در کجا پیدا می‌کنی؟
فصل هفتم: آب نمک را سربکش
فصل هشتم: بهترین سلاح شیطان
فصل نهم: چه چیزی خوب پیش رفت؟
فصل دهم: شبکه‌های اجتماعی- همه‌چیز
فصل یازدهم: چشمان جستجوگر
فصل دوازدهم: سمت ناهموارِکوه
فصل سیزدهم: کنترلِ قدرت
فصل چهاردهم: نوشابه‌ی رژیمی
فصل پانزدهم: مسیر استادی
فصل شانزدهم: با همه‌چیز هدف‌گیری می‌کنم
فصل هفدهم: بامبو
فصل هجدهم: علائم راهنمایی در مسیر استادی
فصل نوزدهم: جایی باش که پایت درآن است
فصل بیستم: هدف دربرابر ماموریت
فصل بیست‌ویکم: تسلیم ‌شدن
فصل بیست‌ودوم: شکست‌های معروف
فصل بیست و سوم: ظاهر گول‌زننده‌ی اهداف نسبتاً دست‌یافتنی
فصل بیست‌وچهارم: دعوا
فصل بیست‌وپنجم: قواعد به جای احساسات
فصل بیست‌وششم: شماره‌ی جنگاوری
فصل بیست‌وهفتم: “آن‌ها”
فصل بیست‌وهشتم: یک نام جدید
ملاحظات پایانی
با کل زمانی که در اختیار داری چه می‌کنی؟