معرفی و دانلود کتاب صوتی مردم شیلدا
برای دانلود قانونی کتاب صوتی مردم شیلدا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی مردم شیلدا
اریش کستنر در کتاب صوتی مردم شیلدا، داستان مردمان شهری را روایت میکند که به خاطر مشکلات فراوانی که داشتند، تصمیم گرفتند تا روزی خود را به خنگی بزنند و به سبک و سیاق انسانهای کودن زندگی کنند. این تصمیم پرریسک و پیشبینینشده، باعث به وجود آمدن مشکلات فراوانی میشود که در نوع خود خندهدار و طنازانهاند.
دربارهی کتاب صوتی مردم شیلدا
اگر در زندگی نه گفتن را بلد نباشید، به مشکلات فراوانی دچار میشوید که شما را تا مرز احمق شدن پیش میبرند. این اتفاقی است که برای مردم شیلدا افتاد و اریش کستنر (Erich Kästner) در کتاب صوتی مردم شیلدا (Les gens de schilda) آن را برای شما تعریف میکند.
قصه از این قرار است که سالیان قبل، در شهر شیلدا مردمانی زندگی میکردند که به هوش و فراستشان شهره بودند. آنها آنقدر باهوش بودند که پادشاهان و ملکهها و وزیران از سرزمینهای دور و نزدیک، پیکهایی را نزد آنها میفرستادند تا به سرزمین آنها بروند و برای حل مشکلات به آنها کمک کنند. شیلداییها هم میپذیرفتند و مهاجرت میکردند؛ به این ترتیب صاحب مشاغل پرقدرت و پرافتخاری در کابینهی پادشاهان میشدند و ثروت زیادی هم به دست میآوردند که بخشی از آن را برای همسران و فرزندانشان در شیلدا میفرستادند. اما مشکل اینجا بود که دیگر مردی در شیلدا باقی نمانده بود که کارهای سخت را انجام دهد و طبق آنچه اریش کستنر ادعا میکند، زنان از پس انجام برخی کارهای مهم برنمیآمدند.
این شد که بعد از مدتی، وضع شیلدا به هم ریخت و شهر به هرجومرج کشیده شد. برای همین زنان به مردان نامه نوشتند و از آنها خواستند که به شیلدا برگردند. مردان هم فوراً بار سفر بستند و خودشان را به شیلدا رساندند. خرابیها تعمیر و کارهای سخت یکییکی انجام شد. اما مشکل اینجا بود که هنوز هم از سرزمینهای مختلف، پیکهایی جهت دریافت کمک، به دنبال آنها فرستاده میشد. انگار که این پادشاهان و ملکههای گرفتار، هیچجوره بیخیال مردمان شیلدا نمیشدند!
بهاینترتیب مردم شیلدا برای حل این مشکل، تصمیم عجیبی گرفتند. آنها بعد از شور و مشورت فراوان، تصمیم گرفتند که دیگر باهوش نباشند! آنها میخواستند خودشان را به خنگی بزنند تا دیگر هیچکس از آنها کمک و مشاورهای نخواهد. همین هم شد، از فردای آن روز، آنها تصمیم گرفتند که دیگر فکر نکنند، معنای هیچ حرفی را نفهمند و جوری خودشان را به خنگی بزنند که برای حل مشکلات خودشان هم نیازمند دیگران شوند...
کتاب صوتی مردم شیلدا کاری از نشر صوتی پرسون و انتشارات محراب قلم است. سپیده خلیلی این کتاب را به فارسی ترجمه کرده و شما آن را با صدای الهه پرسون میشنوید.
کتاب صوتی مردم شیلدا برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب را به کودکان و نوجوانان علاقهمند به داستانهای انتقادی طنزآمیز پیشنهاد میکنیم.
در بخشی از کتاب صوتی مردم شیلدا میشنویم
برای مردم شیلدا وضع ناجوری بود؛ چون نان کرهای بینمک، سیبزمینی بینمک و سوپ بینمک اصلاً نه به دهن خودشان مزه میداد و نه بچههایشان. بنابراین برای چارهجویی، باید مشورت میکردند. چون حالا ساختمان شهرداریشان پنجرههای نورگیر داشت، فوری فکر درخشانی به سرشان زد. یکی گفت از آنجایی که شکر در مزرعه به عمل میآید، دلیلی ندارد که نمک در مزرعه سبز نشود. بنابراین فقط لازم است نمک را در مزرعهای بپاشیم که زمینش آمادهی کشت است. بقیهاش خودش درست میشود. همین کار را هم کردند. نصف ذخیرهی نمکشان را در مزرعه پاشیدند. نگهبانهایی هم استخدام کردند تا با لولههایی که در آنها سنگریزه میگذارند و فوت میکنند در اطراف مزرعه نگهبانی بدهند و مواظب باشند پرندهها نمکها را ندزدند.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی مردم شیلدا |
نویسنده | اریش کستنر |
مترجم | سپیده خلیلی |
راوی | الهه پرسون |
ناشر چاپی | انتشارات محراب قلم |
ناشر صوتی | نشر صوتی پرسون |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۱ ساعت و ۴ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان طنز نوجوان |