معرفی و دانلود کتاب صوتی دری وروجک 4: دندان لق

معرفی کتاب صوتی دری وروجک 4: دندان لق

ابی هنلن در کتاب صوتی دری وروجک 4: دندان لق، داستان دخترک وروجکی را تعریف می‌کند که کلی دوست واقعی و خیالی برای خود دارد و با آن‌ها برای نجات دنیا برنامه‌ریزی می‌کند! دُری، دخترک بانمک مجموعه‌ی «دری»، در این داستان قصد دارد تا به پری دندان کمک کند...

درباره‌ی کتاب صوتی دری وروجک 4: دندان لق

دری، دختر کوچک و شیطانی است که از دیوار راست بالا می‌رود! دختر کوچولوی قصه‌ی ما یک خواهر و برادر بزرگ‌تر از خودش دارد و به مدرسه می‌رود. از نظر دیگران او خیلی عجیب است، برای همین هم در اغلب مواقع تنهاست. اما این برای دری کوچولوی پرانرژی که با دنیایی از خلاقیت به دنیا آمده مشکل بزرگی نیست! او همیشه می‌تواند با قوه‌ی تصور و خیال‌پردازی‌اش، برای خودش دوست‌های خیالی خلق کند و برای آن‌ها اسم بگذارد، با کمک آن‌ها مشکلات جهان را حل کند و حتی برای خودش دشمنی بتراشد که از دیدنش متنفر است! ابی هنلن (Abby Hanlon) در کتاب صوتی دری وروجک 4: دندان لق (Dory Fantasmagory: Head in the Clouds: 4) داستان زمانی را تعریف می‌کند که دری برای اولین بار، لق شدن دندانش را تجربه می‌کند.

برای اینکه بدانید دری تا چه حد لجباز است و چه رفتارهای شیطنت‌آمیزی دارد، بد نیست از قصه‌ی ژاکت پفکی باخبر شوید. البته دری بچه‌ی بدی نیست،‌ ولی گاهی شیطان گولش می‌زند و کارهای اشتباه می‌کند. مثلاً یک بار چون مادر از او خواسته بود ژاکتی که برایش خریده بود را بپوشد، و او از آن ژاکت پف‌پفی که انگار تویش بالش قایم کردی خوشش نمی‌آمد، مجبور شد دروغ‌های زیادی بگوید! چون ژاکت مثل کنه به او چسبیده بود و هر وقت سعی می‌کرد دور از چشم دیگران آن را جایی بیندازد و عمداً گمش کند، یکی آن را پیدا می‌کرد و فوراً به او پسش می‌داد! البته که دری موفق شد از دست این ژاکت نفرین‌شده خلاص شود، ولی نه با گم کردن و دور انداختن و دروغ گفتن.

در یکی دیگر از قصه‌های کتاب صوتی دری وروجک 4: دندان لق، داستان وقتی را می‌شنویم که دندان دری لق شده بود. این اولین بار بود که دری لق شدن دندان را تجربه می‌کرد و برای همین ذوق زیادی داشت. او دندانش را به همه نشان می‌داد و خوشحال بود که قرار است پری دندان، بابت افتادن دندانش به او جایزه دهد. آخر هر کس دندان شیری‌اش را زیر بالشش بگذارد، شب وقت خواب از پری دندان یک دلار جایزه می‌گیرد. اما به نظر می‌رسد این بار برای پری دندان مشکلی به وجود آمده. او دیگر نمی‌تواند مأموریتش را به درستی انجام دهد. حالا این وظیفه‌ی دری است که پری دندان را نجات دهد و به او کمک کند تا همه‌ی بچه‌های دنیا را به جایزه‌ی افتادن دندان شیری‌شان برساند...

کتاب صوتی دری وروجک 4: دندان لق با تلاش شیدا رنجبر به فارسی ترجمه شده و الهه پرسون گویندگی آن را به عهده داشته. نشر صوتی پرسون و انتشارات محراب قلم، ناشرین این کتاب هستند.

درباره‌ی مجموعه‌ی دری

داستان‌های خنده‌دار و جذاب مجموعه‌ی دری در مورد یک دختر کوچولو و بامزه است که همه او را وروجک صدا می‌کنند. دری به شدت خیال‌پرداز است و به علاوه‌ی دنیای واقعی، یک دنیای خیالی و دوست‌های زیادی در آنجا برای خودش دارد. اوایل که مدرسه‌ها شروع شده بود، او اصلاً حاضر نبود دوست‌های خیالی‌اش را رها کند و به مدرسه برود، اما وقتی پا به مدرسه گذاشت یک دوست واقعی پیدا کرد و داستان‌ها و ماجراهای مختلف و شیرینی برایش اتفاق افتاد.

نکوداشت‌های کتاب دری وروجک 4: دندان لق

• جریان‌هایی که برای خانواده پیش می‌آید کاملاً قابل باور است و خوانندگان بزرگسال و کودک از طنز آن لذت خواهند برد. (Kirkus Reviews)
• زمان صرف‌شده با دری وقتی است که به خوبی صرف شده است. (Publishers Weekly)
• خوانندگان به ماجراهای سرگرم‌کننده‌ی او خواهند خندید. (School Library Journal)
• این کتاب هوشمندانه است. (Travis Jonker)
• دری یک قهرمان کوچک دوست‌داشتنی است. (The Boston Globe)
• هنلن سبک جذابی برای خلق شخصیت‌های داستان (واقعی و خیالی) و دیالوگ‌ها دارد. (Booklist)

کتاب صوتی دری وروجک 4: دندان لق برای چه کسانی مناسب است؟

بچه‌های 6 تا 12 ساله از شنیدن این کتاب لذت خواهند برد.

در بخشی از کتاب صوتی دری وروجک 4: دندان لق می‌شنویم

وقتی می‌رسیم خونه، مامان می‌گه باید یه نامه‌ی معذرت‌خواهی برای خانم معلم بنویسم. لوک می‌گه: «فقط نامه؟ همین؟!» ویولت می‌گه: «آره ولی من اگه به معلمم دروغ می‌گفتم، باید یک ماه تمام توی اتاقم می‌موندم.» لوک می‌گه: «وروجک اگه قرار باشه فقط نامه بنویسه همیشه بد می‌شه.» مامان می‌گه: «وروجک بد نیست. فقط اشتباه کرده. خب... یعنی... چندتا اشتباه.» لوک به من می‌گه: «تو بدی!» ویولت می‌گه: «بد تا مغز استخون!» مامان می‌گه: «بس کنید!» و بغلم می‌کنه و از پیش اونا می‌بره. یواش به ویولت و لوک می‌گم: «به خاطر طلسم شیطانی بود. من رو طلسم کرد.» ولی این عصبانی‌ترشون می‌کنه. لوک می‌گه: «چون این خیال‌بافی‌های مسخره رو داری.» ویولت می‌گه: «ولی نمی‌شه که از تنبیه شدن در بری.» به مامانم می‌گم: «برای تنبیه می‌تونم برم تو اتاقم؟ اگه تو اتاقم برم می‌تونم با میدی بازی کنم.»

فهرست مطالب کتاب صوتی