معرفی و دانلود کتاب صوتی مامان و من و مامان

معرفی کتاب صوتی مامان و من و مامان

کتاب صوتی مامان و من و مامان زندگی‌نامه‌ای تحسین شده از مایا آنجلو، شاعر، نویسنده و فعال حقوق مدنی آمریکایی است. آنجلو در این کتابِ پر فروش نیویورک تایمز با صراحت به شرح ناگفته‌های ارتباط پیچیده‌ی خود با مادرش پرداخته است.

درباره‌ی کتاب صوتی مامان و من و مامان

کتاب صوتی مامان و من و مامان (Mom & Me & Mom) هفتمین و آخرین جلد از مجموعه‌ی هفت جلدی کتاب‌های خودزندگی‌نامه‌ای است که مایا آنجلو (Maya Angelou) به رشته‌ی تحریر درآورده است. آنجلو، بازیگر، خواننده، فعال اجتماعی، شاعر، نویسنده و از نمادین‎‌ترین زنانِ سیاه‌پوست در جهان است. شهرت آنجلو در نویسندگی به‌دلیل نگارش اتوبیوگرافی‌های اوست. تمرکز مایا آنجلو در نوشته‌هایش بر رویدادهای زندگیِ شخصی و تحولات اجتماعی زمانه‌اش است. او از این مهارت فوق‌العاده برخوردار است که رویدادهای معمولی زندگی‌ را با زبانی شاعرانه و تأثیرگذار بازآفرینی کند.

مایا آنجلو در کتاب صوتی مامان و من و مامان به بیان فرازونشیب‌های رابطه‌ با ویوین باکستر، مادرش، می‌پردازد و گویی، جاهای خالیِ رویدادهایی را که آنجلو در زندگی‌نامه‌های قبلی‌اش، ناگفته گذاشته بود، پر می‌کند. مامان و من و مامان، همچنین مروری‌ست بر زندگی آنجلو. برخی از رویدادها و خاطراتی که او در کتاب‌های قبلی از آن صحبت کرده، در این کتاب هم آورده شده است. مایا آنجلو شرح می‌دهد که چگونه مادر، او و برادر بزرگ‌ترش را در سن کودکی رها کرده است. آنجلو از سال‌های پیش از هفده سالگی‌اش می‌گوید، از آزردگی و بی‌اعتمادی به مادر و ناتوانی‌ در پذیرش عشق و حمایت او. پس از کمک به تولد نوزادِ مایا است که مادر بالاخره بخشیده می‌شود و آنجلو از «بانو» خطاب کردن او دست برمی‌دارد و مامان صدایش می‌کند. ویوین به دخترش کمک می‌کند تا به زنی تبدیل شود که همیشه می‌خواسته است: شناخته‌شده، قابل احترام و تأثیرگذار!

کتاب صوتی مامان و من و مامان نیز مانند اتوبیوگرافی‌های پیشینِ مایا آنجلو، نقدهای مثبتی را دریافت کرده است. تصویری که آنجلو از مادرش ارائه داده کامل و بی‌نقص است. با شنیدنِ کتاب، ویوین را زنی باهوش، دلسوز، پذیرا و حامی می‌یابیم که بیدارکننده‌ی تمام توانایی‌های خفته و بالقوه‌ی دخترش بوده است. مامان و من و مامان داستانی از جدایی و پیوند مجدد است.

مامان و من و مامان را یگانه وصالی به فارسی برگردانده و انتشارات مروارید نسخه‌ی متنی آن را به چاپ رسانده است. این کتاب را نشر صوتی موج کتاب با خوانش سمانه مبلغ حسینی در اختیار مخاطبان و علاقه‌مندان قرار داده است.

افتخارات و جوایز کتاب صوتی مامان و من و مامان

• نامزد جایزه‌ی بهترین خودزندگی‌نامه‌ی گودریدز در سال 2013
• نامزد جایزه‌ی تصویر NAACP در سال 2014
• حضور در لیست پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز

نکوداشت‌های کتاب صوتی مامان و من و مامان

• شوخ‌طبعی و خوش‌بینی مایا آنجلو را می‌توان به‌وضوح در کتاب مامان و من و مامان دید. اگر بخشی از زندگی شخصیت‌ها با تمام جزئیات تلخِ آن، آشکار نمی‌شود، به‌دلیل طرحِ داستانِ خاص نویسنده است. مامان و من و مامان کتابی بسیار غیرقابل مقاومت است. (The Washington Post)
• کتاب مامان و من و مامان پرتره‌ای قابل‌توجه از دو روح شجاع است. (People)
• مامان و من و مامان را مایا آنجلو با همان صراحت همیشگی خودش نوشته است و خواننده بدون زحمت دنبال او می‌رود. درس‌ها و عشقی که در این کتاب ارائه می‌شود، به کسانی که می‌خواهند راه خود را در جهان پیدا کنند، کمک می‌کند. (Publishers Weekly)
• مامان و من و مامان کتابی محسور کننده است. آنجلو به شیوه‌ای خیره‌کننده و منحصربه‌فرد از کلمات استفاده می‌کند و سوژه‌اش یعنی مادرش را در هیئت یک زنِ جادویی و یک الهه به تصویر می‌کشد. (Essence)

کتاب صوتی مامان و من و مامان برای چه کسانی مناسب است؟

دوست‌داران ادبیات معاصر آمریکا و علاقه‌مندان به آثار اتوبیوگرافیک از شنیدن کتاب صوتی مامان و من و مامان لذت خواهند برد.

در بخشی از کتاب صوتی مامان و من و مامان می‌شنویم

وقتی بالاخره به سانفرانسیسکو رسیدم مادرم گفت: «می‌دونی که دیر اومدی و الان دیگه نمی‌تونی مدرسه بری. اما چون یک ترم و نیم از بقیه جلوتری می‌تونی این ترم نری مدرسه اما در عوض باید بری سر یه کار.» گفتم: «می‌رم سر کار.» «چه کاری دوست داری؟» گفتم: «دوست دارم مأمور بلیت تراموا بشم.» قبلاً زن‌هایی را دیده بودم که با کیف کوچک پول خرد و کلاه‌های جیب‌دار و یونیفرم‌های زیبا، توی تراموا کار می‌کردند البته در نظر نگرفته بودم که همه‌ی آن‌ها سفیدپوست بودند. خیلی ساده به مادرم گفته بودم دوست دارم مأمور بلیت تراموا شوم. گفت پس برو و اقدام کن.

رفتم به اداره‌ی شرکت حمل‌ونقل اما کسی حاضر نبود حتی فرم تقاضا به من بدهد. برگشتم خانه و به مادرم گفتم. از من پرسید: «چرا؟ می‌دونی چرا بهت فرم ندادند؟» گفتم: «چون من سیاه‌پوستم.» پرسید: «حالا تو واقعاً اون کار رو می‌خوای؟» گفتم بله، و او گفت: «پس به‌دستش بیار. بلدی چطور توی یک رستوران خوب غذا سفارش بدی. من بهت پول می‌دم. قبل از اینکه منشی‌ها سر برسند برو توی اداره. وقتی داخل شدی، برو داخل و بنشین. یکی از اون کتاب گنده‌های روسی‌ات رو هم با خودت ببر.» آن روزها تولستوی و داستایوفسکی می‌خواندم. «بعد وقتی آن‌ها رفتند واسه ناهار، تو هم برو اما بگذار اون‌ها اول بروند. بعد سریع یک ناهار درست و حسابی بخور. سریع برگرد و صبر کن تا منشی‌ها برگردند.» من به حرفش عمل کردم. این کار یکی از انزجاربرانگیزترین، وحشتناک‌ترین و آزاردهنده‌ترین تجربه‌هایی بود که یادم می‌آید.

فهرست مطالب کتاب صوتی