معرفی و دانلود رایگان کتاب صوتی لالایی نیروانا
برای دانلود قانونی کتاب صوتی لالایی نیروانا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی لالایی نیروانا
مجموعهای از داستانهای کوتاهی که به قلم آزاده جمشیدپور نوشته شدهاند. نویسنده در داستانهای کتاب صوتی لالایی نیروانا به سراغ برخی از مهمترین معضلات اجتماعی همچون فقر، طلاق و اعتیاد رفته است.
دربارهی کتاب صوتی لالایی نیروانا
آزاده جمشیدپور در مجموعه داستان کوتاه لالایی نیروانا از دریچهی روایت زندگی شخصیتهای داستانهایش به معضلات فرهنگی و اجتماعی روز میپردازد. فقر، اعتیاد، بزهکاری و طلاق از جمله موضوعاتی هستند که آزاده جمشیدپور در آثار خود در این مجموعه به سراغ آنها رفته است. همچنین شخصیتهایی که روایت برههای از زندگیشان را در داستانهای کتاب صوتی لالایی نیروانا میشنویم، با مسائل و مصائب روحی-روانی بسیاری همچون رنج، تنهایی، مالیخولیا و عصیان دستوپنجه نرم میکنند.
«کاکتوس»، «قمری و قابها»، «گناهکار»، «هزارخط»، «سنگ سبز مرمری»، «کی باور میکنه؟»، «لالایی نیروانا»، «مرگ موش برای شرلوک هلمز»، «نیمکت»، «داغی عصر خنک» و «عروسیای که نرفتیم» عناوین داستانهای کوتاه این کتاب صوتی هستند. زنی که سرپرستی خانوار را به عهده دارد و همسرش به جرم چاقوکشی در زندان بهسر میبرد، سنگتراشی که روزی نامی آشنا را بر سنگ مرمر قبری میتراشد، پزشکی که در بستر بیماری دچار نوعی وهم و جنون شده است، دختر نوجوانی که بهسبب اعتیاد پدرش روزگار سخت و پررنجی را پشت سر میگذارد؛ این شخصیتها چند تن از افرادی هستند که روایت زندگیشان را در کتاب صوتی لالایی نیروانا میشنوید.
لهجهی منحصربهفرد برخی شخصیتها که نویسنده بهخوبی در گفتار متن نیز از پس آن برآمده است، شیرینی شنیدن این داستانها را دوچندان کرده است. این کتاب به همت نشر صوتی کانون فرهنگی چوک منتشر شده است و آن را با صدای خود نویسنده، آزاده جمشیدپور، میشنوید.
کتاب صوتی لالایی نیروانا برای چه کسانی مناسب است؟
علاقهمندان به داستانهای کوتاه ادبیات معاصر ایران را به شنیدن کتاب صوتی لالایی نیروانا دعوت میکنیم.
در بخشی از کتاب صوتی لالایی نیروانا میشنویم
حمام بخار غلیظی گرفته بود. قطرههای آب از پشت شیشهی هواکش سر میخوردند و میچکیدند روی قاب کوچک پنجره. کاتر را از جیب حولهی صورتی رنگورورفتهای که آویزان بود به جارختی درآورد. محکم فشردش توی دستش. انگشت شست لرزانش تیغ را از غلاف بیرون کشید. صدای قرچقرچ دندانههای کاتر پیچید توی حمام. از جا پرید و گوش تیز کرد. صدایی جز شرشر آب نشنید. چشمهایش را فشرد و ساعد چپش را بالا آورد. کیانا چقدر راحت انجامش میداد: «من از اولش هم هیچ نترسیدم. اصلاً خون که میآد آروم میشم.» گره بغض را بلعید. لب پایین را به دندان گرفت. تیغ کاتر را گذاشت روی ساعدش اما نکشید. دستش آویزان شد. از پشت پلکهای فشرده و لب گزیده، گریهی بیصدا همهی تنش را تکان داد. مادهمار تتو روی مچ آن دست زل زده بود به چشمهاش. دستی که با انگشت کوچکش، انگشت کوچک رضا را گرفته بود. دخترک آدامس میجوید. با نگاه مسخرهآمیزی سرش را تکان میداد تا چتری صورتیاش را از روی ابرو کنار بزند.
- مگه نگفتی مامانت تو آرایشگاه کار میکنه؟ خب بهش بگو موهاتو رنگ کنه ببینم چهشکلی میشی.
- خودمم دوست دارم ولی مامانم میگه بابات اجازه نمیده.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی لالایی نیروانا |
نویسنده | آزاده جمشیدپور |
راوی | آزاده جمشیدپور |
ناشر صوتی | خانه داستان چوک |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۲ ساعت و ۱۷ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |