معرفی و دانلود کتاب سفر به دوزخ
برای دانلود قانونی کتاب سفر به دوزخ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب سفر به دوزخ
کتاب سفر به دوزخ مجموعهی بیست داستان کوتاه از یکی از نویسندگان برجستهی ایتالیایی، دینو بوتزاتی، است. پرویز شهدی داستانهای این مجموعه را از سه کتاب او به نامهای «کا»، «شبهاى دشوار» و «رؤیاى پلکان» انتخاب و ترجمه کرده است.
دربارهی کتاب سفر به دوزخ:
دینو بوتزاتی (Dino Buzzati) را بیشتر با کتاب «بیابان تاتارها» میشناسند. این نویسندهی برجسته که بسیاری از آثارش به زبانهای مختلف ترجمه و از آنها اقتباس سینمایی شده، خالق مجموعهای از داستانهای کوتاه نیز هست. پرویز شهدی در کتاب سفر به دوزخ مجموعهای از داستانهای او را برگزیده و آنها را به فارسی برگردانده است.
نویسندهی کتاب سفر به دوزخ را بیش از هر چیز با سبک خاصش میشناسند؛ استفاده از طنز مخصوص به خودش که به فرهنگ ایتالیایی نزدیک است و ایجاز و اختصار داستانهایش. داستانهای کوتاه بوتزاتی معمولاً کمتر از ده دوازده صفحهاند و همین مسئله باعث شگفتی مخاطب میشود، چرا که این نویسندهی توانا قادر است موضوعی بااهمیت را تنها در چند صفحه بگنجاند. علاوهبر این، بسیاری از منتقدان بوتزاتی را با کافکا مقایسه میکنند، زیرا هر دو این نویسندگان انسانهایی را به تصویر میکشند که با خود نگرانی، خطاکاری، خشم و حرص و آز را حمل میکنند.
داستانهای کتاب سفر به دوزخ از سه کتاب بوتزاتی به نامهای «کا»، «شبهاى دشوار» و «رؤیاى پلکان» انتخاب شدهاند. همانطور که پرویز شهدی، مترجم کتاب، در مقدمه میگوید، وی تلاش کرده تا زیباترین و شگفتترین آثار بوتزاتی را انتخاب کند تا نام این نویسندهی برجسته در میان فارسیزبانان فراموش نشود.
کتاب سفر به دوزخ برای چه کسانی مناسب است؟
اگر دوست دارید با یکی از بزرگان ادبیات ایتالیا آشنا شوید و داستانهایی بخوانید که در عین کوتاه بودن شما را درگیر خود میکنند، مجموعه داستان سفر به دوزخ پیشنهاد مناسبی برای شماست.
با دینو بوتزاتی بیشتر آشنا شویم:
این نویسندهی ایتالیایی پس از تحصیل در رشتهی حقوق به ادبیات روی آورد. از جوانی به سرودن شعر مشغول بود و در بیستودوسالگی خبرنگار روزنامهی معروفی در اتیوپی و پس از آن، خبرنگار جنگی در نیروی دریایی ایتالیا شد. علاوه بر این، دینو بوتزاتی به نقاشی نیز اشتغال داشت.
مشهورترین کتاب بوتزاتی «بیابان تاتارها» است که ترجمهی فرانسوی آن موفقیت بزرگی برای این نویسنده به ارمغان آورد. از این اثر درخشان، فیلمی نیز ساخته شده که بسیاری از صحنههای آن در ارگ بم فیلمبرداری شده است.
از این نویسنده کتابهای بسیاری به فارسی برگردانده شده که از میان آنها میتوان به «تصویر بزرگ»، «آسانسور»، «شصت داستان» و... اشاره کرد.
در بخشی از کتاب سفر به دوزخ میخوانیم:
از پشت پنجرهى بزرگ سالن، آدم به سراسر شهر غولآسا تسلط داشت. کجا را مىشد پیدا کرد که دوزخ نباشد؟ بیرمینگام؟ دیترویت؟ سیدنى؟ اوزاکا؟ کراسنو یارسک؟ سمرقند؟ میلان؟ مورچهها، میکروبها و آدمها را یک به یک مىدیدم که با شتابى خستگىناپذیر در جنب و جوش بودند: شتاب براى چه کارى؟ چه کارى؟ خوب، مىدویدند، با هم مبارزه مىکردند، مىنوشتند، تلفن مىکردند، بحث مىکردند، مىبریدند، مىخوردند، بازى مىکردند. نگاه مىکردند، همدیگر را مىبوسیدند، هل مىدادند، تمیز مىکردند، کثیف مىکردند، من چینهاى آستینها، تاخوردگى جورابها، خمیدگى شانهها و چروکهاى اطراف چشمهاشان را مىدیدم. چشمهاشان را هم مىدیدم، با آن برق و پرتو خاصشان که ترکیبى بود از نیازها، هوسها، رنجها، نگرانىها، حرص و آزها، سودپرستى و ترسها. پشت سرم، زن مقتدرى که بازداشتم کرده بود، همراه با دخترهاى جوان زیر دستش جلو تابلو فرمان ماشین عجیب ایستاده بودند. خانم فرمانده به من نزدیک شد و پرسید: مىبینى؟ روبهروى من، تا جایى که چشم کار مىکرد، درد و رنجهاى آدمها گسترده شده بود.
آنها را مىدیدم که با هم مشاجره مىکردند، مىلرزیدند، مىخندیدند، از جا برمىخاستند، مىافتادند، مىگریستند، دشنام مىدادند و همگى به امید دقیقهاى که باید فرامىرسید، ماجرایى که باید رخ مىداد، حادثهاى که باید به وقوع مىپیوست، و سعادتى که... زن با لحنى آمرانه به من گفت: خوب نگاه کن. با دست راستش دستگیرهاى را گرفت و به کندى جابهجا کرد. روى صفحهاى درخشان، مثل صفحهى ساعتى دیوارى، عقربهى کوچکى به طرف راست حرکت کرد. بىدرنگ در گروه بىشمار آدمها، که جمعیت شهر را تشکیل مىدادند، جنب و جوشى ناگهانى به وجود آمد. ولى نه جنب و جوشى سالم، بلکه ناشى از اضطراب، تب آلودگى، جنون، شتابى بىامان براى انجام کار، براى جلو رفتن، برنده شدن، کمى خود را بیشتر روى سکوى خیالى خودخواهىها، جاهطلبىها و پیروزىهاى حقیرانه بالا کشیدن، ارتشى که نومیدانه با هیولایى ناپیدا نبرد مىکرد. حرکات تشنجآمیزتر شد، چهرهها عصبىتر، خستهتر، صداها تلختر. خانم فرمانده کمى بیشتر دستگیرهى ماشین را بالا برد. افراد در آن پایین با شور و هیجانى چند برابر افزایش یافته در پى هدفهاى دیوانهوارشان به هر سو مىشتافتند، در همان حال گنبدهاى تیره و بىاعتناى کلیساهاشان با حالتى تهدیدآمیز میان دود و مه شبانه از نظر ناپدید مىشدند.
فهرست مطالب کتاب
پیشگفتار مترجم
زنده بهگور
شکسته نفسى
سلاح سرّى
پسرک بىنوا
صورتحساب
تخممرغ
کت سحرآمیز
خودکشى در پارک
برده
دخترى که سقوط مىکند... سقوط مىکند
حسن شهرت
قوطى کنسرو
سخنرانى سرنوشتساز
کوچهاى به نام سزوستریس
تأثیر ستارگان
تارک دنیا
اتومبیل کهنه
پیرهاى جواننما
همسر بالدار
سفر به دوزخ
1: مأموریتى دشوار
2: اسرار «ام. ام.»
3: فتنهگرها
4: شتابها
5: تنهایىها
6: آنترومپلونگ
7: حیوان درندهاى پشت فرمان اتومبیل
8: باغ
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب سفر به دوزخ |
نویسنده | دینو بوتزاتی |
مترجم | پرویز شهدی |
ناشر چاپی | نشر به سخن |
سال انتشار | ۱۳۹۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 232 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-93940-0-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه خارجی |