معرفی و دانلود کتاب ساعت گرگ و میش
برای دانلود قانونی کتاب ساعت گرگ و میش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب ساعت گرگ و میش
کتاب ساعت گرگ و میش تالیف محمدرضا پورجعفری، از محکومی میگوید که در یک قدمی مرگ قرار گرفته است و در این فرصت ذهن او به گذشته بازمیگردد و زندگیاش را مرور میکند. فراز و فرود زندگی را میکاود و صداهای بیرون از روزمرگی را میشنود.
محکوم به اعدام میداند که پیش از مرگ باید تمام زندگی را در ذهن داشت، تمام زندگی را در مشت گرفت و لمس کرد و فشرد. و وقتی این چنین باشد اعدام، مرگ یک لحظه نیست، بلکه مرگ یک زندگی کامل است، مرگ گذشته و حال و آینده. هر انسان جهانی را در ذهن و روح خود دارد. پس کسی که بمیرد جهان هم با او میمیرد. مرگ هر انسان مرگ دنیاست.
ساعت گرگ و میش در پی آگاهی و روشنایی است. میدانیم که انسان میخواهد سرانجام دست کم به خودآگاهی دست یابد. اما در مهلکه میافتد، نگاه و ترکیب بندی تازهای را میآفریند تا از کهنگی بگریزد شاید به پاسخی فقط برای خود دست یابد.
انسان میخواهد دست کم زیر پوسیدگی، یا جشنواره کلمهها و رنگ نگاه، چیزی تازه بیافریند. آنچه آفریده و شکفته میشود، میبالد، خوب یا بد نیست. شکل تازه درماندگی است. نغمهها و نواها و موسیقی جنگل نشانههایی از جان و روان نویسنده را مینماید که چگونه در خود و دیگران، در قلمرو پهناوری که پیش میرود، احساسها و هیجانهایش را به هر سو پرتاب میکند. سرانجام، هرچه هست پرهیز از ستمبارگی را دوست دارد. به مرگ دیگران که فکر نکنی مزه، صداها و بوی گیج کنندهای را میشنوی که نامش زندگی است.
چندان او را بستهاند که به تلافی، شکل نوشته از هرگونه قیدی رها میشود. چشمهای نگران، چشمهای میانسال نگران و نگاه چشمهای عبرت مرگ، که تماشا میکنند، چندان سیلان نیرو و توان را در ما بر میانگیزند که میخوانیم و نمیشنویم. انگار برای دیگری میخوانیم تا عبرتآموز و پندآمیز ننماییم. در خاموشی و تنهایی و در بیکرانگی و بخشندگی صداهای طبیعی و طبیعت، ما نیز خواهیم مرد بیآنکه این داستان را برای خودمان تمام کرده باشیم. حسرت بار نگاه میکنیم و انگشت حیرت به دهان، این داستان تمام شدنی نیست.
محمدرضا پورجعفری برنده جایزه ادبی منتقدان و نویسندگان مطبوعات و جایزه ادبی یلدا است. پورجعفری در سال 1324 در تالش به دنیا آمد. تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاه تربیت معلم گذراند. وی داستاننویسی را با انتشار داستانهایی در مجله خوشه شروع کرد و اکنون همزمان با کارهای ترجمهاش داستان هم مینویسد.
لحن داستان حاضر شعرگونه است و زمان و مکان در آن مطرح نیست و فقط رفت و برگشتهای ذهن راوی است که داستان را میسازد.
پورجعفری تمام داستان «ساعت گرگ و میش» را به همین شکل شعرگونه، بدون نقطه و ویرگول و علامات دستوری دیگر مینویسد. انگار مرگ آمده باشد و راوی، باقیمانده آنچه را میخواسته بگوید، بعد از مرگش میگوید.
در بخشی از کتاب ساعت گرگ و میش میخوانیم:
در ایوان مینشیند جاده را نگاه میکند
چشمانش از گریه سرخ شده
مرا که میبیند پابرهنه به سوی جاده میدود با لپهای گُل انداخته به من میرسد
بغلم میکند میگوید دستکم تو آمدی
میگویم آمدم
یکی رفته یکی آمده من آمدهام مراد رفته
نمیتوانستم برای مراد کاری بکنم کسی نمیتوانست
آن زندانهای بزرگ و کوچک که برای ما ساخته بودند برای مراد سرود خواندند افشان میگفت که سرود به درد نمیخورَد خدا
خدا حتمن این طور خواسته همانطور که خواسته تو بیاییُ من کمی از بارِ دوشم را به تو بدهم
و من بگویم کمرم شکست داغ برادر کمر آدم را مثل کمر یابوی پیر دایی ایوب میشکند که با چهار گونی برنج نتوانست از پُل بگذرد دایی با چوب بدان کلفتی به کپل اسب میزد که برود نرفت کمرش خم شد
شکست
همانطور خمیده ماند
دایی ناچار طناب را شل کرد تا بار یابو سبک شد
یکی ازگونیها کنار رودخانه غل خورد افتاد توی آب عزیز پسرخالهی مادرم گفت با شلکن سفتکن درست نمیشود
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب ساعت گرگ و میش |
نویسنده | محمدرضا پورجعفری |
ناشر چاپی | نشر میم |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 116 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-8619-77-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |