معرفی و دانلود کتاب زندگی من همچون بدلکارها

معرفی کتاب زندگی من همچون بدلکارها

کتاب زندگی من همچون بدلکارها، اثر ژانت تاشجیان، داستانی تصویری درباره‌ی پسربچه‌ای به نام درک فالون است. در این جلد از مجموعه‌ کتاب زندگی من، درک با شغل بدلکاری آشنا می‌شود و شانس خود را برای بدلکار شدن می‌آزماید!

درباره‌ی کتاب زندگی من همچون بدلکارها

ژانت تاشجیان (Janet Tashjian)، نویسنده‌ی کتاب‌های کودک و نوجوان است که آثار بسیاری دارد. کتاب‌های او غالباً شکل‌های متفاوتی نسبت به دیگر کتاب‌ها دارند و از این منظر، او نویسنده‌ی بسیار خلاقی است. او در نوشته‌هایش روی مرز میان داستان و ناداستان حرکت می‌کند. کتاب زندگی من همچون بدلکارها (My Life As A Stunboy) یکی از همین آثار متفاوت اوست!

داستان کتاب زندگی من همچون بدلکاره با شرح روز اول مدرسه آغاز می‌شود. درک فالون باید به مدرسه برود و در این میان، توسط فردی با ورزش پارکور آشنا می‌شود و علاقه‌اش به بدلکاری از همینجا آب می‌خورد. همین فرد پارکورباز به خاطر آمادگی‌اش، به او پیشنهاد می‌دهد که در یک فیلم بدلکاری کند و این تازه اول مشکلات درک است. درک فالون حالا فرصت بسیار مهمی به دست آورده. او می‌تواند در یک فیلم بزرگ که ستاره‌ای زیبا نیز در آن بازی می‌کند، بدلکار باشد. پس از پذیرفتن شغل، درک می‌فهمد که باید برای ایفای نقش در فیلم کلاه‌گیس بر سرش بگذارد. اما همه چیز به همین سادگی نیست. چون دوستانش این اجازه را به او نمی‌دهند و هشدار می‌دهند که از گذاشتن کلاه‌گیس بر سرش منصرف شود. اما مشکل فقط این نیست؛ والدینش هماو را تهدید می‌کنند که میمون محبوبش را از او خواهند گرفت و وسط این شلوغی‌ها بهترین دوستش ویدیویی شرم‌آور از او در یوتیوب منتشر کرده! درک خیال می‌کند که زندگی دیگر بدتر از این نمی‌شود، اما هنوز هم می‌تواند کنترل همه‌چیز را به دست بگیرد و شرایط را مدیریت کند.

کتاب زندگی من همچون بدلکارها ساختاری تکه‌تکه دارد. ژانت تاشجیان هر واقعه را در قالب یک تکه روایت کرده است. البته این تکه‌ها به صورت متوالی خوانده می‌شوند و روایت کتاب نسبتاً خطی است، اما به هرصورت در این کتاب با داستانی منسجم و پشت سر هم سروکار نداریم. بلکه با پاره‌هایی از وقایع به هم پیوسته روبه‌رو هستیم که نهایتاً یک روایت کامل را به دست می‌دهند. هر پاره از روایت، با تصویری همراه است که حس درک فالون را بازمی‌نمایاند. این تصاویر به خوانندگان جوان کمک می‌کند که هر چه بیشتر با درک و حال و هوای روحی‌اش همراه شوند و احساس نزدیکی کنند. شخصیت درک در این مجموعه، احساساتش را در قالب نقاشی‌های بسیار ساده روی کاغذ منتقل می‌کند. این نقاشی‌ها در اصل کار پسر نویسنده، جیک تاشجیان (Jake Tashjian) است. نقاشی‌های کتاب بسیار ساده و در عین حال کاملا گویا هستند. ترکیب متن با نقاشی، معنای کاملی را از آنچه در ذهن نویسنده وجود دارد، به خواننده منتقل می‌کند.

ویژگی دیگر این کتاب آمیختگی متن آن با لحن طنز است. این طنز بیشتر از آنجا ناشی می‌شود که انگار متن داستان واقعاً از ذهن یک کودک بیرون آمده. هنگام خواندن داستان، مخاطب به این فکر می‌کند که هیچکس به این شکل کتاب نمی‌نویسد، چون این متن براساس شیوه‌ی تفکر یک کودک نوشته شده. همین مسئله است که ماجرای کتاب زندگی من همچون بدلکارها را برای کودکان و حتی نوجوانان جذاب می‌کند.

کتاب زندگی من همچون بدلکارها نوشته‌ی ژانت تاشجیان با تصویرگری جیک تاشجیان، توسط سارا رنجبران ترجمه و در انتشارات کتاب کوله‌پشتی منتشر شده است.

درباره‌ی مجموعه‌ی زندگی من

ژانت تاشجیان از سال‌ها پیش به‌دنبال این بود که کتاب طنزآلود و مصوری برای کودکانی که در خواندن مشکل دارند بنویسد، که به آثار بیل واترسون، خالق مجموعه‌ی کالوین و هابز (Calvin and Hobbes) شبیه باشد. موفقیت مجموعه کتاب‌هایی چون «خاطرات یک بچه‌ی بی‌عرضه»، باعث شد ژانت تاشجیان کتاب زندگی من همچون کتاب (My Life as a Book) را بنویسد و تصویرگری آن را نیز به پسر نوجوانش، جیک تاشجیان بسپارد. از دیگر عناوین این مجموعه، می‌توان به کتاب‌های «زندگی من همچون کتاب» و «زندگی من همچون تصویرگرها» اشاره کرد.

نکوداشت‌های کتاب زندگی من همچون بلدکارها

• این بسته‌ی بسیار مناسبی برای کودکان است، خصوصاً کودکانی که مانند درک فکر می‌کنند مطالعه را دوست ندارند. (بوک لیست)
• طرفداران جلد اول، از این ادامه خوشحال خواهند شد و مشتاق خواهند بود بدانند جیک در جلد بعدی چه می‌کند. (Bulletin of the Center for Children's Books)

کتاب زندگی من همچون بدلکارها برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب حاضر برای کودکان 6 تا 12 سال که به داستان‌های تصویری و طنز علاقه دارند مناسب است.

در بخشی از کتاب زندگی من همچون بدلکارها می‌خوانیم

فرانک یک میمون کاپوچین است. والدینم چند ماه پیش، وقتی دیگر از دستم ذِله شده بودند، بالاخره اجازه دادند او را به سرپرستی بگیریم. (به تمام کسانی که فکر می‌کنند استراتژی خوبی نیست که برای رسیدن به خواسته‌تان شبانه‌روز پاپیچ پدر و مادرتان شوید، اعلام می‌کنم این روش امتحانش را پس داده و در 99 درصد مواقع، موفقیت‌آمیز است.) حالا مامان یک دلیل همیشگی برای غر زدن دارد: روزی ده بار بهم می‌گوید فرانک «حیوانِ خانگی» ما نیست، ما او را موقتاً به سرپرستی گرفته‌ایم، و او تا زمانی اینجاست که به اندازه‌ی کافی برای ورود به «دانشکده‌ی میمون‌ها» بزرگ شده باشد. دانشکده‌ی میمون‌ها یعنی جایی که در آن قرار است برای همراهی با انسان‌های ناتوان آموزش ببیند. دوستم، مایکل، ایده‌ی به سرپرستی گرفتنِ میمون را به سرم انداخت. او روی ویلچر می‌نشیند و یک میمون کاپوچین به اسم پدرو دارد که در کارهای روزانه‌اش، مثل تعویض بطری آب، برداشتن وسایل از روی زمین و گذاشتن دی‌وی‌دی در دستگاه، کمکش می‌کند. فرانک هنوز نمی‌تواند هیچ‌کدام از آن کارهای باحال را انجام بدهد، ولی مطمئنم روزی، درست به اندازه‌ی پدرو بااستعداد می‌شود.

هرچند مادرم دوست ندارد وقتی در خانه تنهایم، فرانک را از قفسش بیرون بیاورم، ولی نمی‌توانم در مقابل میمونِ پوشک‌پوشی که برای خوشامدگویی به من در قفسش بالا و پایین می‌پرد، مقاومت کنم. قفلِ قفسش را باز می‌کنم و از داخل کاسه‌ی روی پیشخان، یک تشویقی برمی‌دارم و بهش می‌دهم. مامان مجبورم کرد هزار بار قسم بخورم که توی تمیزکاری‌های روزانه‌ی فرانک کمکش می‌کنم، ولی هنوز هم به خودم زحمت نمی‌دهم پوشکش را چک کنم. برایم مهم نیست چه قولی داده‌ام، در فهرست کارهای روزانه‌ام هیچ جایی برای عوض ‌کردن پوشک میمون وجود ندارد، نه امروز و نه هیچ روز دیگری. خوشبختانه فرانک هیچ بویی به‌جز بوی میمونی همیشگی‌اش نمی‌دهد.

فهرست مطالب کتاب

به دادم برسید!
وای بر من!
آنچه باعث می‌شود مدرسه را تحمل کنم
پیش به سوی دنیای بیرون!
زندگی واقعی، سدِ راهِ تمام خوشی‌هایم می‌شود
کاری که دلم می‌خواهد بکنم
لطفاً، لطفاً، لطفاً!
رفتارِ عجیبِ مت
والدینم شورش را درمی‌آورند
اولین روزم سرِ صحنه
مگر کسی از چنین چیزی بدش می‌آید؟
تقریباً مثل کریسمس است
سکوتِ عجیب
خفگی
قدرتِ ستاره‌ی فیلم
پرش
بازگشت به دنیای واقعی
می‌شود بگویید اینجا چه خبر شده؟
فکر کردی بدتر از این نمی‌شود؟
اوخ...
اسبی که رنگش فرق کرده است
ستاره شدن به شیوه‌ی خودم
جلسه‌ی کتاب‌خوانی
بازیِ شُهرت
به افتخار هالیوود!
چی کار کردی؟
دیگه تمومه
دوستی که منتظرش نبودم
آبروریزی‌ای که خوشبختانه برای من نیست
ناجور...
فکر بکر
نقشه‌ی شوم
برگشتن به صحنه
دزدی که انتظارش را نداشتم
درست مثل فیلم‌ها
آخرین بدل‌کاری
عمرِ کوتاهِ پیروزی
بازگشت به روال سابق
آره یا نه؟
اوه اوه!
همان اوضاع قدیمی