معرفی و دانلود کتاب زندگی سخت
برای دانلود قانونی کتاب زندگی سخت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب زندگی سخت
کتاب زندگی سخت، حکایتی از تجربه زندگی مارک تواین در غرب وحشی و یکی از پر بحث برانگیزترین کتابهای اوست، ماجرایی که در اوجگیری تب کشف معادن نقره نوادا برایش اتفاق افتاد. این کتاب نه یک زندگینامه، نه رمان و نه یک کتاب تاریخی است اما با این حال همه هم هست.
زندگی سخت نیز، چون دیگر آثار تواین و حتی بیش از آنها، طنزها و بازیهای زبانی بسیاری دارد؛ به نظر میرسد در این کتاب، تواین قصد به رخ کشیدن تواناییهای زبانی خود را داشته است. در ترجمه هم تلاش شده است این بازیهای زبانی و طنزها بازسازی شود و در جاهایی که بهنظر ضروری میرسید و تعدادشان کم هم نبود، در پانویس صفحات توضیحاتی آورده شدند.
کتاب زندگی سخت (Roughing it) یک دوره از زندگی مارک تواین (Mark Twain) را شامل میشود که او به سفری دور و دراز میرود و در مورد آنچه در این سفر مشاهده میکند، مینویسد.
سام کلمنس که نوجوان و به گفته خودش نادان و بیتجربه است پس از دریافت یک پیشنهاد شغلی از برادرش که به تازگی به یک منصب مهم دولتی در نوادا رسیده، عازم سفر میشود. او که هیچوقت از خانه دور نشده است؛ در آرزوی پیشرفت، پولدارشدن و سیاحتی ماجراجویانه راهی غرب میشود و این تجربه برایش زندگی سختی رقم میزند.
مارک تواین (ساموئل لنگهورن کلمنس) در سرتاسر جهان بیشتر به دلیل رمانهای ماندگاری مانند «ماجراهای تام سایر» و «ماجراهای هاکلبری فین» شناخته میشود، ولی این نویسندهی معروف علاوه بر اینها، در باز گفتن زندگی و تجارب خودش نیز توانایی فراوانی داشت. تواین در جوانی و به همراه برادرش، سفرهای مختلفی به منطقههای وحشی غرب آمریکا داشت. او از شهری به شهر دیگر سفر میکرد و کارهای گوناگونی را تجربه میکرد. کتاب زندگی سخت که اثری بین رمان و سفرنامه و واقعیت و خیال است، به آن سالهای پرتب و تاب از زندگی تواین میپردازد. این نوشته جذاب و گیرا، ماجراجوییهای طنزآمیزی را در خود جای داده که ترکیبی از واقعیت و میزانی از تخیل نویسنده هستند.
در بخشی از کتاب زندگی سخت میخوانید:
در جزیرهی مائویی به شخصیت عجیبی برخوردم که کمکم مایهی آزردگی من شد. اولین باری که او را دیدم در جایی مثل سالن اجتماعات در شهر لاهاینا بود. او روی یک صندلی در بالای اتاق نشسته بود و دقایقی با اشتیاق فراوان به جمع ما نگاه میکرد و آن چنان با دقت به حرفهایمان گوش میداد که گویی با او سخن میگوییم و انتظار داریم که او جوابمان را بدهد. حس کردم چنین رفتاری از یک فرد غریبه ناشی از اجتماعی بودن اوست. چندی نگذشت که در طی صحبتها و در زمینهی موضوع مورد بحث اظهار نظری کردم و خیلی هم با فروتنی این کار را کردم، زیرا هیچچیز عجیبی در مورد آن موضوع وجود نداشت، و فقط برای نشان دادن نکتهی خاصی آن را بیان کردم. هنوز حرفم را تمام نکرده بودم که این شخص تندتند و با تبوتاب و حالتی عصبی شروع به حرف زدن کرد:
«اُه، البته آن موضوع در جای خود قابل توجه بود، اما شما باید دودکش خانهی من را میدیدید بله، آقا، شما باید دودکش خانهی من را میدیدید! دود! خدا مرگم بدهد اگر آقای جونز، شما آن دودکش را به خاطر دارید شما باید آن دودکش را به خاطر داشته باشید! نه، نه حالا یادم آمد، آن موقع شما این طرف جزیره زندگی نمیکردید، اما من چیزی جز حقیقت نمیگویم، و امیدوارم یک نفس دیگر هم نکشم اگر آن دودکش این طور دود نمیکرد که دوده تویش خشک شود و مجبور بشوم با کلنگ آن را بکنم! شاید بخندید آقایان، اما سرکلانتر تکهی بزرگ آن را دارد که جلو چشم خودش کندهام، و برای شما کاری ندارد که خودتان بروید و ببینید.»
این وقفه، بحث ما را که داشت رو به کندی میرفت برهم زد، و سپس چند بومی استخدام کردیم و یکی دوتا قایق بادبانی کرایه کردیم و رفتیم تا یک مسابقهی مهم موجسواری را تماشا کنیم.
دو هفته پس از آن، هنگامی که در جمعی صحبت میکردم چشمم به همان مرد افتاد که زل زده بود و من را میپایید و دوباره متوجه عضلات منقبض و حالت عصبی و تبوتابش برای حرف زدن شدم. تا مکث کردم، گفت:
«ببخشید، آقا. عذر میخواهم، اما این تنها وقتی اهمیت دارد که به تنهایی نشان داده شود. آقا، در قیاس با موضوعی که من شخصا تجربه کردم، این موضوع بیدرنگ بیاهمیت میشود. نه، نه آقا من اینقدر بیادبانه در مورد تجربهی یک غریبه و یک آقای متشخص صحبت نمیکنم اما مجبورم به شما بگویم که اگر شما درخت یاکماتاک بزرگ را توی جزیرهی اوناسکا، در دریای کامچاتکا دیده بودید، دیگر هیچوقت نمیتوانستید به این بگویید بزرگ. آقا، درخت یاکماتاک بزرگ درختی بود که قطرش حتا یک اینچ هم از چهارصد و پانزده پا کمتر نبود! و خدا درجا مرا بکشد اگر دروغ بگویم! اُه، آقایان، نیازی نیست اینطور با حیرت نگاهم کنید؛ کاپیتان سالتمارش پیر اینجاست و میتواند به شما بگوید که من درست میگویم یا نه. من درخت را به او نشان دادهام.»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب زندگی سخت |
نویسنده | مارک تواین |
مترجم | امیرحسین وزیری |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۳۹۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 595 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-362-006-6 |
موضوع کتاب | کتابهای ادبیات کلاسیک |