معرفی و دانلود کتاب رویای کوچه‌ی وحشت

معرفی کتاب رویای کوچه‌ی وحشت

کتاب رویای کوچه‌ی وحشت رمانی مهیج در ژانر ترسناک نوجوانان است که به قلم داستان‌نویس ایرانی مهین منتظری رودبارکی نگاشته شده. گلدانه، قهرمان نوجوان داستان خیلی زود‌ باید خود را برای سختی و مشقت‌های زندگی آماده کند؛ البته گاه این سختی‌ها با اتفاقات غیرمنتظره نیز همراه می‌شود و ترس و دلهره به جان آدم می‌اندازد. درست مثل حوادثی که در محل زندگی جدید گلدانه رخ می‌دهند.

درباره‌‌ی کتاب رویای کوچه‌ی وحشت

مکان‌های متروک و قدیمی، گاه داستان‌ها و افسانه‌های هراسناکی در دل خود دارند. بسیاری از این داستان‌ها از دل خرافه و شایعات بیرون می‌آیند اما چه کسی می‌داند، شاید بعضی از آن‌ها نیز واقعی باشند! رویای کوچه‌ی وحشت ماجرای یکی از همین مکان‌هاست. این داستان به به قلم مهین منتظری رودبارکی نوشته شده و قرار است خوانندگان نوجوان شیفته‌ی داستان‌های ترسناک را حسابی میخکوب خود کند.

داستان رویای کوچه‌ی وحشت درباره‌ی دختری به نام گلدانه است. گلدانه پانزده سال دارد و همراه پدر و مادر خود زندگی می‌کند. البته زندگی آن‌ها چندان تعریفی نیز ندارد. اوضاع مالی خانواده‌ی گلدانه هرروز سخت‌تر از روز قبل می‌شود و آن‌ها چاره‌ای ندارند جز آن که مدتی در خانه‌ی اقوام خود روزگار بگذرانند. اما در این میان، حادثه‌ای غیرمنتظره رخ می‌دهد و زندگی گلدانه و پدر و مادر او را وارد جریانات تازه‌ای می‌کند. آن حادثه چیزی نیست جز فوت پدربزرگ گلدانه.

پدربزرگ گلدانه سال‌های سال بود که در گوشه‌ی دیگری از شهر، در خانه‌ای متروک در انتهای کوچه‌ای تنگ و باریک زندگی می‌کرد. حرف و حدیث‌ها درباره‌ی این کوچه بسیار بود و درحقیقت کم‌تر کسی جرئت آن را به خود نمی‌داد که از این کوچه عبور کند. اما با درگذشت پدربزرگ، چاره‌ای نبود جز آن که گلدانه و خانواده‌اش به آن‌جا نقل مکان کنند، چرا که هیچ‌ مشتری‌ای حاضر به خرید یا اجاره‌ی خانه‌ی کوچه‌ی اجنه نمی‌شد.

ماجرای کتاب رویای کوچه‌ی وحشت از این نیز عجیب‌تر می‌شود. با آغاز زندگی گلدانه در خانه‌ی پدربزرگ، حوادث باورناپذیر یکی پس از دیگری از راه می‌رسند. هرچند که این رخدادها درابتدا از چشم بقیه پنهان می‌ماند اما به‌زودی راز‌های این خانه فاش خواهند شد.

داستان کتاب رویای کوچه‌ی وحشت، یک ماجرای پرکشش و خوش‌خوان است و می‌تواند کتاب‌خوانان نوجوان را از خود راضی کند. قلم روان نویسنده و فرازوفرود‌های روایی آن، این رمان را به یک نمونه‌ی قابل‌قبول در دسته داستان‌های دلهره‌آور تبدیل کرده. مهین منتظری، خالق این ماجرا، از نویسندگان خوب نوجوانان و سری داستان‌های مصور برای کودکان است. از این نویسنده کتاب‌های «نقاب سرخ» و «آن سوی من» نیز به چاپ رسیده. داستان رویای کوچه وحشت با تلاش‌های انتشارات پرنده آبی به دست شما رسیده است.

کتاب رویای کوچه وحشت برای چه کسانی مناسب است؟

نوجوانانی که به داستان‌های ترسناک ایرانی علاقه دارند، هراس و هیجان را با این رمان خواندنی تجربه می‌کنند.

در بخشی از کتاب رویای کوچه‌ی وحشت می‌خوانیم

کلاغی که روی شاخهٔ درخت گوشهٔ حیاط بود، پر زد و جلوی آن‌ها روی زمین نشست. گلدانه حواسش رفت به پرهای سیاه و براق کلاغ و پشت سر آن، حیاط و از حال پدر غافل شد: «بابا، ببین یه‌عالمه پر» و با دست نقطه‌ای دور در حیاط را که پوشیده از پر بود، به پدر نشان داد. سینه‌برفی خم شد تا پایین دیوار و پدر و دختر را بهتر ببیند.

کبوتر سیاهی پرزنان آمد و کنار کلاغ نشست. گلدانه جستی زد و از جا بلند شد و با چند قدم خودش را به آن‌ها رساند. پدر یک‌باره از جا پرید. به‌طرف گلدانه هجوم برد و محکم او را گرفت و به کناری پرت کرد. فریاد او گلدانه را غافل‌گیر کرد: «همین اول کاری قولت یادت رفت؟ مگه نگفتم به این لعنتی‌ها نزدیک نشو وگرنه هرچی دیدی از چشم خودت دیدی؟!»

گلدانه شوکه شده بود. مات‌ومبهوت به پدر زل زد. دستش درد گرفت، اما دردش یادش رفت. برای اولین‌بار از پدر کتک خورده بود و نمی‌توانست آن را به‌راحتی بپذیرد. نفرت پدر از پرنده‌ها برایش تازگی نداشت. همیشه بین علاقهٔ او به حیوانات، مخصوصاً پرنده‌ها و نفرت پدر از آن‌ها کلنجاری بود که گلدانه سعی می‌کرد پنهانش کند، اما حالا برایش باورکردنی نبود که به‌علت نزدیک‌شدن به یک کبوتر و کلاغ کتک خورده است. ناراحتی پدر یادش رفت. پایش را به کف سیمانی حیاط کوبید و از جا بلند شد. دست پدر را کنار زد و مانع پدر شد که او را بلند کند.