معرفی و دانلود کتاب رولی جفرسون و داستان‌های ترسناک و اسرارآمیز

معرفی کتاب رولی جفرسون و داستان‌های ترسناک و اسرارآمیز

کتاب رولی جفرسون و داستان‌های ترسناک و اسرارآمیز، مجموعه داستانی ترسناک و درعین‌حال خنده‌دار است که توسط جف کینی برای مخاطبین کودک نوشته شده است. در این کتاب پرفروش، رولی جفرسون که یکی از دوستان مهربان و بامزه‌ی گرگ هفلی است، داستان‌هایی درباره‌ی هیولاهایی ترسناک تعریف می‌کند که خوانندگان را هم می‌ترساند و هم می‌خنداند.

درباره‌ی کتاب رولی جفرسون و داستان‌های ترسناک و اسرارآمیز

کتاب رولی جفرسون و داستان‌های ترسناک و اسرارآمیز (Rowley Jefferson's Awesome Friendly Spooky Stories) سومین داستان نوشته‌شده توسط جف کینی (Jeff Kinney) است که حول شخصیت رولی جفرسون، یکی از شخصیت‌های مجموعه‌ی «خاطرات یک بچه‌ی بی‌عرضه» نوشته شده. رولی جفرسون، یکی از دوستان بامزه و مهربان گرگ هفلی، شخصیت محوری و نقش اول مجموعه‌ی مذکور است که با شیطنت‌ها و بازی‌گوشی‌هایش ماجراهای عجیبی را برای خودش رقم می‌زند. او در این کتاب، برای خوانندگان داستان‌های ترسناک و اسرارآمیزی را که آن‌ها را شنیده یا خودش شاهدشان بوده تعریف می‌کند.

اما رولی جفرسون می‌داند شاید همه به‌ اندازه‌ی او شجاع نباشند و نتوانند شنیدن و خواندن داستان‌های ترسناک را تحمل کنند. به همین علت است که کتاب رولی جفرسون و داستان‌های ترسناک و اسرارآمیز با یک هشدار شروع می‌شود. هشداری که از خوانندگان می‌خواهد اگر شجاع نیستند و از هر چیز کوچک و بزرگی می‌ترسند، بروند کتابی در مورد توله‌سگ‌های بامزه یا تک‌شاخ‌های مهربان بخوانند؛ چون این کتاب قرار است آن‌ها را بترساند و کاری کند که تا شب‌ها از ترس خواب‌شان نبرد.

داستان‌های کتاب رولی جفرسون و داستان‌های ترسناک و اسرارآمیز بسیاری از موجودات مشهوری که در فیلم‌های ترسناک دیده می‌شوند را در خود دارند: گرگینه‌ها؛ ارواح مردگان؛ خون‌آشام‌ها؛ و حتی هیولای فرانکنشتاین. اما در اینجا این هیولاها، فقط ترسناک نیستند و در مواقعی شرایط بسیار خنده‌دار و بامزه‌ای را به وجود می‌آورند. مثلاً در یکی از داستان‌ها، اهالی یک شهر پس از گذشتن از اسکنر ایکس‌ری فرودگاه، به اسکلت‌هایی بدون گوشت و پوست تبدیل می‌شوند. پس از گذشتن مدت کوتاهی، اهالی شهر متوجه می‌شوند اسکلت بودن آن‌قدرها هم بد نیست و آن‌ها دیگر لازم نیست برای مراقبت از پوست خود، از لوازم آرایشی استفاده کنند. استفاده از ایموجی‌ها هم برای این اهالیِ اسکلت‌شده بسیار آسان‌تر و راحت‌تر می‌شود و آن‌ها در واکنش به هر موضوعی، تنها یک ایموجی را به کار می‌برند.

کتاب رولی جفرسون و داستان‌های ترسناک و اسرارآمیز توسط نشاط رحمانی نژاد ترجمه شده و واحد کودک و نوجوان نشر کتاب کوله پشتی، نشر پاپلی، آن را منتشر کرده است.

درباره‌ی مجموعه‌ کتاب‌های خاطرات رولی جفرسون

داستان‌هایی دنباله‌دار و سرگرم‌کننده از جف کینی! مجموعه‌ی خاطرات رولی جفرسون (Diary of an Awesome Friendly Kid) ماجراهای رولی جفرسون، دوست صمیمی گِرِگ هفلی است که در کتاب «خاطرات یک بچه‌ی بی‌عرضه» با او آشنا شدیم. این پسربچه همه‌ی اتفاقات روزش را درون دفتری ثبت می‌کند اما چون تجربه‌ی خاصی در نوشتن ندارد و دائماً مرتکب اشتباه می‌شود، موقعیت‌های طنزآمیز بسیاری را به وجود می‌آورد.

اولین جلد مجموعه در سال 2007 منتشر شد و به دلیل طنز منحصربه‌فردش سریعاً به شهرت رسید. این سه‌گانه یکی از آثار تحسین‌شده‌ی ادبیات کودک است که فروش آن را در سراسر جهان بیش از 270 میلیون نسخه تخمین می‌زنند. عناوین مجموعه‌ی خاطرات رولی جفرسون را به ترتیب در ادامه می‌خوانید:

• دفتر خاطرات یک بچه‌ خفن مهربان (Rowley Jefferson's Journal)
• رولی جفرسون نویسنده می‌شود (Rowley Jefferson's Awesome Friendly Adventure)
• رولی جفرسون داستان ترسناک می‌نویسد (Rowley Jefferson’s Awesome Friendly Spooky Stories)

نکوداشت‌های کتاب رولی جفرسون و داستان‌های ترسناک و اسرارآمیز

• ترس‌های کم و خنده‌های زیاد برای طرف‌داران مجموعه‌ی «خاطرات یک بچه‌ی بی‌عرضه». (Common Sense Media)
• اگر به‌دنبال کتاب جدیدی می‌گردید که به مجموعه‌ی «خاطرات یک بچه‌ی بی‌عرضه» شبیه باشد، این کتاب برای شماست. (Kids' Book Review)

کتاب رولی جفرسون و داستان‌های ترسناک و اسرارآمیز برای چه کسانی مناسب است؟

مخاطبین اصلی این کتاب، کودکان 6 تا 12 سالی هستند که به داستان‌های خنده‌دار و درعینِ‌حال ترسناک علاقه دارند.

در بخشی از کتاب رولی جفرسون و داستان‌های ترسناک و اسرارآمیز می‌خوانیم

خیلی خب، شاید بعضی از داستان‌های این کتاب خیالی باشند ولی قول می‌دهم که این داستان صددرصد حقیقت دارد. این را می‌دانم چون برای خودم اتفاق افتاده است.

خب، در واقع برای من و دوستم گِرگ هِفلِی اتفاق افتاد. البته احتمالاً او بعضی‌ جاهای داستان را به یاد نمی‌آورد ولی باور کنید که دارم راستش را می‌گویم.

این اتفاق توی تابستان و زمانی افتاد که او به خانه‌ی ما آمد تا شب بماند. قضیه مهم بود، چون بعد از آن‌بار که بدون اجازه از خانه بیرون رفتیم و توی دردسر افتادیم، این اولین‌بار بود که گرگ می‌خواست شب خانه‌مان بماند.

پدرم مجبورمان کرده بود قول بدهیم ساعت ده شب توی تخت باشیم. به‌نظر من که ایرادی نداشت، چون به‌هرحال از ساعت نه و نیم کم­‌کم دیگر خوابم می‌گرفت.

فهرست مطالب کتاب

تغییر
بچۀ شیطان
دوست روح
گازگیر
اسکنر
زیرزمین
چُرت
لکه
مومیایی
پروژۀ علمی
کابینت دارو
هجوم
دیو