معرفی و دانلود کتاب روزی که تقدیرم را نوشتی
برای دانلود قانونی کتاب روزی که تقدیرم را نوشتی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب روزی که تقدیرم را نوشتی
کتاب روزی که تقدیرم را نوشتی نوشتۀ زهرا ژیان اول، رمانی فارسی دربارهی سرنوشت زندگی دختری است که قربانی خانوادهای معتاد میشود.
«ثریا» کودکی است که پدر و مادرش معتاد هستند و خانهشان محل رفت و آمد معتادان است. در یکی از شبنشینیها، مرد پولداری به نام «علیخان» عاشق ثریا میشود و با رضایت پدر و مادر، ثریا به ازدواج خان در میآید.
ثریا در عالم کودکی خود، خیال میکند خان او را به فرزندی برده است و احساس پدری نسبت به او دارد. اما بعد از مدتی متوجه ماجرا میشود و زندگی جدیدی را با خان آغار میکند. زندگی او با حوادث و فراز و نشیبهای فراوان و تکان دهندهای همراه میشود و در نهایت تقدیری متفاوتی برایش رقم میخورد.
در بخشی از کتاب روزی که تقدیرم را نوشتی میخوانیم:
سرم را به زیر انداختم. چیزی نداشتم که به او بگویم. چه باید میگفتم؟ میگفتم در اوج جوانی بیوه شدهام و فرزندی یتیم در بطنم رشد میکند؟ یا این که کس و کاری ندارم و تنها و آواره شدهام؟ از زندگی زناشویی چیزی برایم نمانده جز فرزند یتیمی که دختر و پسر بودنش هم معلوم نیست؟ مقصدی ندارم و به دنبال یافتن مکانی به مشهد میروم؟ حتی نمیدانم وقتی به آنجا رسیدم به کجا بروم. با این حرفها پیر زن در موردم چه فکری میکرد؟ چه باید بگویم؟
پیر زن از من خواست اگر راحت نیستم، کنار پنجره بنشینم و من نیز قبول کردم. ظاهراً پیر زن از چهرهی درماندهام، تنهاییام را حس کرده بود و با چهرهی نورانی که هرگز در مادرم ندیدم، آدرسش را به من داد و خواست اگر روزی دلم خواست به دیدارش بروم. با شوقی عظیم قبول کردم و آدرس او را، که فاطمه صغری نام داشت گرفتم، او با نوهاش از خانهی دخترش برمیگشت، پیر زن تسبیحی به من داد تا همیشه به یادش باشم و هر وقت به یادش افتادم، یکی دو تسبیح برایش صلوات بفرستم. تسبیح را گرفتم، لحن ساده و مهربانش مرا شیفتهی خود کرد.
دلم میخواست سرم را روی شانههای مهربانش بگذارم و از آن لحظات کوتاه و لحن ساده و دل سرشار از محبت بیدریغش لذت ببرم، به او نگاه کردم و شانههایش مرا به سوی خود کشاند. در چهرهاش نور ایمان موج میزد و دانههای تسبیح را یکی یکی میچرخاند و صلوات میفرستاد.
بیاختیار سرم را روی شانهاش گذاشتم و بوسهای بر شانههایش نشاندم. معلوم بود به فرزندانش بدون هیچ توقعی و خالصانه خدمت و محبت کرده است. خوش به حال فرزندانش و خوش به حال فرزندانی که مادری چون او مادرشان است و به آرامی لحظهای خوابیدم. در کنار چنین مادری خوابیدن آرامشی وصفناپذیر به همراه داشت.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب روزی که تقدیرم را نوشتی |
نویسنده | زهرا ژیان اول |
ناشر چاپی | انتشارات پرسمان |
سال انتشار | ۱۳۹۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 279 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-187-137-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |