معرفی و دانلود کتاب روزگار ارغوانی - جلد دوم: من بی او
برای دانلود قانونی کتاب روزگار ارغوانی - جلد دوم: من بی او و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب روزگار ارغوانی - جلد دوم: من بی او
کتاب روزگار ارغوانی - جلد دوم: من بی او رمان احساسی و زیبایی به قلم ریحانه ابدی و مینا خلیلی تیرانداز است که ماجراهای پس از وقوع اتفاقی عاشقانه را در دهه چهل شمسی به تصویر میکشد و این بار حقایق جدیدی درباره هریک از شخصیتهای داستان فاش میشود.
کتاب روزگار ارغوانی - جلد دوم: من بی او مناسب چه کسانی است؟
اگر به خواندن رمانهای عاشقانه ایرانی به قلم نویسندگان جوان علاقه دارید، مطالعه این کتاب به شما پیشنهاد میشود.
در بخشی از کتاب روزگار ارغوانی - جلد دوم: من بی او میخوانیم:
صبح بعد از عروسی، وقتی ارغوان چشماشو باز کرد، نگاهش به دستهگل بزرگی از رز قرمز افتاد که کنارش روی تخت بود. ارغوان روی تخت نشست و به پنجره نگاه کرد. آفتاب بالا زد و نورش تو اتاق افتاده بود. ولی بهروز تو اتاق نبود. دستهگل رو برداشت و با لبخندی اونو بو بویید. بعد از تخت پایین اومد. جلوی آینه و پشت صندلی نشست. دستی به صورتش کشید. کشوی زیر آینه رو باز کرد که ناگهان چشمش به پاکتی افتاد که دیشب خدمتکار براش آورده بود. سریع پاکت رو باز کرد و شروع به خوندن نامه کرد. در اون نامه نوشته بود:
"سلام خانم ارغوان زرگر. بنده همسر سهراب، کارگر سابق مغازه پدرتان هستم. باید مطلب مهمی را خدمت شما عرض کنم. قصد اضافه گویی ندارم. به همین خاطر بدون حرف و مقدمهچینی، سر اصل مطلب میروم. مقصر اصلی، در جریان گرفتار شدن برادرتان، همسر شما آقای بهروز سلحشور است. ایشون در ماشین آقا خسرو، افیون گذاشت تا به ازای آزادی ایشون، شما را به دست بیاورد. همسر از همهجا بیخبر بنده نیز، بازیچه دست خاندان سلحشور شد و بیگناه اعدام شد. حال بگذریم که جان پدر مرحوم شما را نیز در این بازی کثیف هزینه کردند. نیت اینجانب از افشای این بازی، تنها برملا کردن چهرهی واقعی مردی است که برای رسیدن به خواست اش، جان چند نفر را گرفت. برای اطمینان از موضوع میتوانید به آدرس زیر نامه بیایید. البته تنها! خدانگهدار."
ارغوان یک لحظه مات و مبهوت اطرافش رو نگاه کرد. دوباره به نامه نگاه کرد. تکهی پایین نامه که آدرس توش نوشتهشده بود رو پاره کرد و تو جیبش داشت. نفس هاش به شماره افتاد. احساس خفگی میکرد. با دستش یقهی لباسش رو پایین آورد تا راه نفسش آزاد بشه. رنگ صورتش پرید. تو آینه به خودش نگاه کرد. بغضش ترکید و چشماشو بست. درحالیکه از گوشهی چشمش اشک میریخت، تمام وقایع در ذهنش سریع مرور شد:
".. وقتی فهمید پدرش فوت کرده. خاطراتش با بهروز..."
یکباره حرفای بهروز رو به یاد آورد:
".. ارغوان اگه من در گذشتهی بدون تو خطایی کرد باشم..."
".. ارغوان اگه تو از گذشته من چیزی رو بفهمی..."
ارغوان به خودش اومد و چشماشو باز کرد. از داخل آینه، چشمش به دستهگل روی تخت افتاد. خشم و نفرت از بهروز تمام وجودش رو گرفته بود. از روی صندلی مقابل آینه بلند شد و دستهگل رو با خشونت بهطرف در پرت کرد و با بدن لخت، روی تخت نشست و صورتش رو روی دستاش گذاشت و شروع به گریه کرد. در همون لحظه، بهروز با سینی صبحانه وارد شد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب روزگار ارغوانی - جلد دوم: من بی او |
نویسنده | ریحانه ابدی، مینا خلیلی تیرانداز |
ناشر چاپی | انتشارات آفتاب گیتی |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 343 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-245-721-1 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |