معرفی و دانلود کتاب روانشناسی معامله گری: یادداشت‌هایی در باب روانشناسی فردی در بازارهای سرمایه

معرفی کتاب روانشناسی معامله گری: یادداشت‌هایی در باب روانشناسی فردی در بازارهای سرمایه

شیوه‌ها و استراتژی‌هایی که به معامله میان دو شخص حقوقی یا حقیقی ختم می‌شود، یک علم است و کتاب روانشناسی معامله گری کوشش دارد آن را از دریچه‌های گوناگون بررسی کند. مسعود جزینی با استناد به مقالات علمی و با بررسی موردهای عینی، درباره‌ی علم رفتارشناسی و رویکردهایی با شما صحبت می‌کند که دو طرف معامله در فرآیند معامله‌گری از خود نشان می‌دهند. اگر در زمینه‌ی بازاریابی فعالیت می‌کنید، با خواندن این کتاب با رفتارهای دو طرف معامله و شاخصه‌های آن آشنا خواهید شد.

درباره‌ی کتاب روانشناسی معامله گری

شاید برای‌تان سؤال باشد که چرا بعضی از معامله‌ها با موفقیت پیش می‌روند و برخی شکست می‌خورند. یا این پرسش در ذهنتان مطرح شود که چرا تعدادی از افراد در حوزه‌ی بازاریابی و فروش، متخصص محسوب می‌شوند و برخی دیگر در این دایره جای نمی‌گیرند. در واقع، باید گفت تمامی سازوکارهای معامله و آنچه میان دو شخص حقوقی یا حقیقی ردوبدل می‌شود، به میزان شناختی که از رفتارهای یک‌دیگر دارند بازمی‌گردد. هیچ‌چیز در معامله بی‌دلیل رخ نمی‌دهد. اگر ناگهان مشتری از نهایی‌کردن معامله منصرف شود و مسیر دیگری را طی کند، بی‌شک به رفتار و رویکرد فروشنده باز می‌گردد. یا اگر فروشنده بتواند محصول را به‌گونه‌ای در ذهن مخاطب بپروراند که مشتری احساس کند معامله باید رقم بخورد، باز هم به رفتارها، شناختِ استراتژی و بیش از هرچیز به علم روان‌شناسی در این حوزه بازمی‌گردد.

کسانی که در حوزه‌ی بازاریابی فعال‌اند، همیشه به یک نکته‌ی مهم اشاره می‌کنند. کتاب روانشناسی معامله گری نیز به‌کرّات به این مسئله اشاره می‌کند و نقش اساسی آن را مورد بررسی قرار می‌دهد. نویسنده در این کتاب بیان می‌کند آن شخصی در بازاریابی و معامله‌گری، موفق است که بتواند در لحظات ناگهانی و دشوار، بهترین تصمیم ممکن را اتخاذ کند. در واقع، موفقیت در حوزه‌ی بازاریابی را می‌توان در همین تصمیمات بزرگ در لحظات کوتاه و مهم معنی کرد. برای مثال گاهی شخص فروشنده با وجود تمام برآوردها و گمانه‌زنی‌ها، با یک رخداد ناگهانی روبه‌رو می‌شود و باید برخلاف آنچه پیش‌بینی کرده با مسئله روبه‌رو شود. همین نقطه می‌تواند مشخص کند که فرد تاچه‌اندازه در حرفه‌‌ی خودش کارکشته است. کتاب روانشناسی معامله گری از احساساتی برای شما می‌گوید که در این لحظات تجربه می‌کنید و روش‌هایی را آموزش می‌دهد که این احساسات را به یک استراتژی کاربردی تبدیل کنید.

با اینکه ساده به نظر می‌رسد، اما دنیای بازاریابی به شما می‌گوید که بدون در نظر گرفتن این علم و دانش به جایگاه والایی نخواهید رسید. در واقع شما ممکن است تصور کنید که بهترین و خبره‌ترین معامله‌گری هستید که به‌خوبی می‌دانید چگونه محصول را به فروش برسانید؛ اما پس از کسب تجربیات متنوع درمی‌یابید که یک جای کار مشکل دارد. مشکل این است که از نقش و اهمیت علم‌روان‌شناسی در این حوزه غافل می‌شوید. به‌واقع، تفاوت میان یک معامله‌گر مبتدی و حرفه‌ای در شناخت و به‌کارگیری این علم خلاصه می‌شود. اصول، قواعد و استراتژی‌هایی که با این علم به دست می‌آورید، شما را با قلمرویی تازه از این حرفه آشنا خواهد کرد.

کتاب روانشناسی معامله گری نوشته‌ی مسعود جزینی با بهره‌ بردن از یک نثر روان، ساده و قابل فهم سازوکارها و جزئیات این علم را به شما معرفی می‌کند. او ابتدا یک تعریف کلی از این علم ارائه می‌دهد و پس از آنکه شما را به‌خوبی با کلیت مسئله آشنا کرد، در مورد جزئیاتی که باید بدانید صحبت می‌کند. این جزئیات که بخشی از علم روان‌شناسی هستند،‌ به رفتارها و استراتژی‌های شما در حوزه‌ی بازاریابی ساختار و نظم می‌دهند. مسعود جزینی در راستای پرداخت دقیق‌تر مباحثی که در کتاب وجود دارد، به بررسی مواردی می‌پردازد که طی آن علم روان‌شناسی معامله پررنگ و محوری است. این کتاب توسط انتشارات کنکاش منتشر شده است.

کتاب روانشناسی معامله گری برای چه کسانی مناسب است؟

خواندن این کتاب به کسانی که در حوزه‌ی بازاریابی و فروش فعال هستند و قصد دارد در زمینه‌ی شغلی به موفقیت برسند، پیشنهاد می‌شود.

در بخشی از کتاب روانشناسی معامله گری: یادداشت‌هایی در باب روانشناسی فردی در بازارهای سرمایه می‌خوانیم

● پیروزی در بازارهای مالی بستگی به رفتار و احساسات ما در بازار دارد، نه درست و غلط بودن تحلیل‌های ما.

● اگر مقدار کمی تجربه و استراتژی کارآمد داشته باشید و بدان پایبند بمانید، بهتر است از اینکه مجموعه‌ای از اطلاعات و تحلیل‌های ناکارآمد را در خود جاسازی نمایید و در نهایت با خستگی و درماندگی روبرو شوید.

● پرکردن مغز با اطلاعات فراوان و حجیم که از لحاظ معامله‌گری سودی برای شما ندارند، کاری بیهوده است.

● ترس و طمع دو ویژگی درونی هر انسانی است که بر عملکرد شما تاثیر منفی می‌گذارند. در هنگام ترس، دچار تردید و در هنگام طمع دچار هیجان و عجله می‌شویم.

● هیچگاه به این فکر نباشید که ترس و طمع را حذف کنید اما می‌توان آن‌ها را مدیریت و کنترل کرد.

● اگر استراتژی معاملاتی شما طوری است که برای سود کردن، شما بایستی مداوم به تابلوی زنده بازار نگاه کنید و دچار فشارهای روحی و جسمی شوید و سرانجام به بیماری مبتلا گردید، من اسم این سود کردن را باختن می‌نامم! زیرا زندگی صرفا به فکر معامله‌گری کردن نیست.

● هرزگاهی که دچار فشار روحی و عصبی شدید، از بازارهای مالی فاصله بگیرید و استراحت کنید.