معرفی و دانلود کتاب روانشناسی دلتنگی
برای دانلود قانونی کتاب روانشناسی دلتنگی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب روانشناسی دلتنگی
کتاب روانشناسی دلتنگی نوشته آنا هاجز اوگینسکی، به شما کمک میکند تا اگر به تازگی عزیزی را از دست دادهاید و یا حس از دست دادن را به هر دلیل دیگری تجربه کردهاید، با این حس راحتتر کنار بیایید.
این کتاب که توسط مریم تقدیسی ترجمه شده است، تجربیات و دانستههای آنا هاجز اوگینسکی (Anna Hodges Oginsky) نسبت به حس از دست دادن و فقدان، اندوه و دلتنگی را بیان میکند.
غم و غصهی هر انسانی درست مثل اثر انگشت منحصربهفرد است. همه ما هنگام ناراحتی و دلتنگی انبوهی از احساسات مختلف را تجربه میکنیم. فقط باید بدانید که باید همه این احساسات را حس کنید حتی اگر به نظر عاقلانه نرسد.
اگر در حین خواندن کتاب روانشناسی دلتنگی (my new friend, grief) احساسات غیرمنتظرهای را در خود حس کردید، تعجب نکنید چرا که این امری عادی است. هرگز احساساتی را که در خود تجربه میکنید سرکوب نکنید. شاید منتظر فرصتی بودهاند تا خود را نشان دهند.
در بخشی از کتاب روانشناسی دلتنگی میخوانیم:
دلم نمیخواست من کسی باشم که این خبر را به شما میدهم، ولی پدرتان فوت کرد. صدایش ضعیف و محو شد. کلماتش مانند مشتی به شکمم خورد. امواج ضربه به بالا منتقل شده و حفرهای در قلبم ایجاد کرد. تودهای در گلویم شکل گرفت.
فکر میکنم گفتم: «اوه.» حتی حالا که سالها از آن روز گذشته حالت همدردی را در چهرهاش به یاد میآورم. با اینکه شناختی از من نداشت با من احساس همدردی میکرد. او پدرم را هم نمیشناخت، ولی خبر فوت او را حتی با اینکه دوست نداشت به من داده بود. به ماشینی که در کنارم بود، نگاه کردم. به آن تکیه دادم تا تعادلم را حفظ کنم. روی آن نوشته شده بود پلیس ایالت میشیگان. تازه متوجه شده بودم «پس گروه امداد متعلق به پلیس میشیگان است؟»
مرد گفت «بله»، و با صدای ملایمی پرسید «به کمک نیاز دارید؟»
از آن لحظه به بعد هیچچیز مشخص نبود، ولی میدانستم که به کمک نیاز نداشتم. کمک نمیخواستم. مردی که خبر فوت پدرم را به من داده بود به سمت ماشین رفت و من به سمت خانه. در را باز کردم و مادرم را صدا کردم. بوی خانه گیجم کرد. با اینکه سالها پیش پدرم بخاری هیزمی را از خانه بیرون برده بود، هنوز بوی بخاری هیزمی میداد، و بوی عطر همیشگی پدر. بوی او مانند برگهای سوزان پاییزی در فضا ماسیده بود. خانه تاریک بود و فقط نور کمی از آشپزخانه دیده میشد. ورودی خانه پر از کفشها و دمپاییهای پدر بود. جاکلاهی کنار در بود و روی هر یک از شاخههای آن یکی از کلاههای پدرم به چشم میخورد. کلاه بِرِه، کلاه استورمی کرومر، کلاه بیسبال. روی میزها و زمین هم پر بود از کتاب و کاتالوگ و مجله. آهی کشیدم و با خودم فکر کردم پدر و مادرم چطور راهشان را از میان اینها باز میکردند. مانند زمان بچگی در همان خانه آرزو کردم کاش این راه مرتب بود. همهی خانه را گشتم و صدا زدم: «مامان؟»
فهرست مطالب کتاب
خواننده ی عزیز
او در انباری است
تفکر
حدس و گمان
جستجو
تقلا
دلتنگی
روزنه
سؤال
آشتی
تقویت
گرامیداشت
اعادهی مالکیت خود
جستجوی واقعیت
ساختن
تأمل
افکار پایانی دربارهی غم و حس فقدان
تمرین: چیزهایی که فکر میکنیم دیگر هرگز اتفاق نمیافتند
دربارهی نویسنده
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب روانشناسی دلتنگی |
نویسنده | آنا هاجز اوگینسکی |
مترجم | مریم تقدیسی |
ناشر چاپی | انتشارات پندار تابان |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 140 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-8593-53-9 |
موضوع کتاب | کتابهای روانشناسی عمومی |
خب من امروز کتاب رو تموم کردم
کتاب خوبی بود میتونین تمریناتی ک گفته بود رو انجام بدین و تاثیرشو ببینین!
البته من مورد اول ک نوشتن باشه رو خودم قبل از خوندن کتاب میدونستم و انجام دادم و تاثیرشو هم دیدم اما تو دومی ک پذیرفتن غم فقدان باشه به مشکل برخوردم و خداروشکر بعد باهاش کنار اومدم...