معرفی و دانلود کتاب در انتظار دیدن فردا

معرفی کتاب در انتظار دیدن فردا

کتاب در انتظار دیدن فردا رمانی از زهرا رضائی است که در آن به داستان شخصیت زیبا می‌پردازد، دختری شانزده‌ساله که در نگاه اول بزرگ‌تر از سنش به‌ نظر می‌رسد. شخصیت زیبا که به پسری به‌ نام حمید علاقه دارد، خیلی زود به‌واسطه‌ی درخواست مادرش از وی جدا می‌شود و خود را برای یک ازدواج سنتی آماده می‌کند. نویسنده این اثر را در راستای معرفی بیماری «پدوفیلی» نوشته و در میان روایت عاشقانه‌اش می‌کوشد تا به آسیب‌های پنهان جامعه نیز بپردازد.

درباره‌ی کتاب در انتظار دیدن فردا

فاصله‌ی میان روزهای سرخوشی نوجوانی و بزرگسالی بسیار اندک است. وانگهی شخص از خواب بیدار می‌شود و درمی‌یابد که دیگر نمی‌تواند در اشتیاق‌های روزهای گذشته‌ و سرخوش نوجوانی باقی بماند و باید خیلی زود خود را برای دوران دشوار و پیچیده‌ی بزرگسالی آماده کند. موقعیت برای شخصیت زیبا در کتاب در انتظار دیدن فردا از باقی دوستانش نیز دشوارتر است. زیبا دختری با قدی نسبتاً بلند است که وقتی در کنار دوستانش قرار می‌گیرد، از ظاهر بزرگسالان برخوردار است. اما در درون، زیبا همچنان با شوقی نوجوانانه زندگی می‌کند و خود را چندان برای زیست بزرگسالانه آماده و مهیا نمی‌بیند. کتاب در انتظار دیدن فردا نوشته‌ی زهرا رضائی درمورد تغییر زندگی شخصیت زیبا است؛ دختری ساده‌دل که با توصیه‌ی مادرش با پسر یکی از دوستان پدرش ازدواج می‌کند.

زهرا رضائی عنوان کرده که رمان در انتظار دیدن فردا صرفاً یک داستان عاشقانه نیست و در طی روایت می‌کوشد تا به برخی از بیماری‌های پنهان در بطن جامعه نیز بپردازد. آن بیماری که زهرا رضائی از آن دم می‌زند، پدوفیلی است. پدوفیلی یعنی مردان میان‌سال یا مسنی که به ارتباط جنسی با کودکان یا افراد زیر سن قانونی گرایش دارند و به‌ گفته‌ی زهرا رضائی، با وجود آنکه ماهیت و وجود چنین مسئله‌ای وحشتناک و دیوانه‌وار است، اما گویی کسی در ایران به‌درستی آن را درک نمی‌کند.

کتاب در انتظار دیدن فردا نثری بسیار ساده دارد، ریتم اتفاقات سریع است و ما بی‌آنکه با اطناب‌های روایی روبه‌رو باشیم، اتفاقاتی که برای شخصیت زیبا رخ می‌دهد را می‌خوانیم. شخصیت زیبا وقتی ازدواج می‌کند، به‌آرامی آن تبسم همیشگی‌اش را از دست می‌دهد، عشق در دلش کور می‌شود و با سردی با همسرش رفتار می‌کند. در طول رمان، با سرگذشت شخصیت زیبا و همچنین بیماری جنسی پدوفیلی به‌مثابه‌ی نمودی از آسیب‌های موجود در جامعه روبه‌رو می‌شویم. کتاب در انتظار دیدن فردا توسط انتشارات گنجور منتشر شده است.

کتاب در انتظار دیدن فردا برای چه کسانی مناسب است؟

این اثر به دوست‌داران رمان‌های اجتماعی و داستان‌های فارسی پیشنهاد می‌شود.

در بخشی از کتاب در انتظار دیدن فردا می‌خوانیم

- چرا هرکاری می‌کنم حمید از ذهنم بیرون بره بی‌فایده‌ست؟ انگار نمی‌شه! این چه برزخیه که من توش موندنم و نمی‌تونم ازش خارج بشم! لعنت به این لحظه‌ها! لعنت به من! لعنت به حمید!

خدایا من نمی‌تونم، نمی‌تونم از فکرش در بیام! یعنی حمید الان کجاست؟ نکنه چیزی نخورده باشه! نکنه مریض شده باشه! یعنی اون هم همین حال من رو داره؟ شاید فقط منم که سردرگمم. کاش امشب بخوابم و فردا بیدار بشم ببینم همۀ اینها خواب بودن. من باز هم به بهونۀ کلاس قرآن برم پیش حمید. کاش همۀ اینها خواب باشه.

صدای مامانم را شنیدم.

- زیبا، زیبا، اگه نخوابیدی چند دقیقه بیا پایین!

صدایم را صاف کردم و گفتم:

- نه مامانی، بیدارم. میام الان!

مداد سیاهم را برداشتم و کمی دور چشمانم را مشکی کردم؛ تا چشمانم از آن حالت در بیایند.

به سمت پایین رفتم و گفتم:

- چی شده مامان؟

- چیزی نشده! زهره درس داره بیا تو نخود لوبیاها رو تو تمیز کن. دستۀ عینکم شکسته مامان. من نمی‌تونم تمیز کنم.

- باشه مامان! سبزی‌ها رو کی خورد می‌کنه؟

- اکرم خانم گفت شوهرش یه دستگاه بزرگ سبزی خورد کن خریده سبزی‌ها رو خیلی خوب ریز میکنه. می‌خوام بدم برای ما رو هم خورد کنه.