معرفی و دانلود کتاب داستان پسر

معرفی کتاب داستان پسر

آندره شخصیت اصلی کتاب داستان پسر، نوشته ماری هلن لافون نوجوانی معناگراست که روزگارش را با مادر و خانواده مادریش می‌گذراند اما پدرش را تا به حال ملاقات نکرده و این مساله‌ احساساتش را تحت تاثیر قرار داده است. این کتاب به دلیل سبک نوشتاری‌اش جایزه رنودو را به دست آورد و یک اثر معاصر زیبا در ادبیات فرانسه به شمار می‌آید. با قلم این نویسنده همراه شوید و قدم به دنیای درونی آندره بگذارید.

درباره کتاب داستان پسر:

آندره، شخصیت اصلی رمان داستان پسر (Histoire du fils) را تشکیل می‌دهد. او در یک خانواده صمیمی بزرگ می‌شود اما تجربه‌ای از داشتن پدر ندارد. این پسر نوجوان یک زندگی به ظاهر معمولی، اما در واقع عمیق دارد که باعث می‌شود همواره در افکارش غرق بماند و زندگی را از منظری متفاوت بنگرد.

دوران روشن و طلایی نوجوانی در تابستان برای آندره مثل هر سال می‌گذرد. او به همراه هلن و همسر وی روزهای فصل گرما را سپری می‌کند و این همان زندگی بود که در رگ‌های حیات جریان داشت. زیستنی که شادی، غم و تجربیات متفاوت را برای او به ارمغان می‌آورد و هر روز او را سرشار می‌ساخت. اما یک حفره خالی در قلب او وجود داشت که همواره به دنبال پر کردن آن بود. خلاء وجود پدر که در هیچ ازدحام و هیاهویی از بین نمی‌رفت و آندره را همیشه چشم انتظار نگه داشته بود.

گابریل مادر آندره یکی دیگر از شخصیت‌های مهم این رمان بدون دیالوگ است که نقش زیادی در روند داستان ایفا می‌کند و با توصیفات دقیق در رمان شخصیت‌پردازی می‌شود. در واقع توصیف کردن و صحبت کردن درباره شخصیت‌های مختلف کتاب را می‌توان به عنوان مهم‌ترین ویژگی‌های این اثر به شمار آورد که به صورت یک تکنیک ادبی در اختیار ماری هلن لافون (Marie Helene Lafon) قرار گرفته است. درست همین پرداختن به توصیفات و جزئیات عمیق است که خواندن این کتاب را به شعری ادبی مانند می‌کند.

یکی دیگر از شاخصه‌های این کتاب که وجه تمایز آن با سایر آثار به حساب می‌آید، جای دادن شخصیت‌های مختلف در دل ماجرای داستان است که شاید در ابتدا خواننده را مبهوت و متحیر کند اما در ادامه اثری عاطفی و ماندگار بر جان مخاطب خواهد نهاد.

ماری هلن لافون که قبلا با داستان‌هایی همچون شب سگ توجه منتقدان و خوانندگان را به خود جلب کرده بود، با نوشتن این کتاب بار دیگر قدرت قلمش را به نمایش گذاشت و چشم‌انداز روشنی از خود در ادبیات فرانسه ترسیم کرد. او برای این رمان که به احساسات ژرف بشری اشاره می‌کند، توانست جایزه رنودو را از آن خود کند.

جوایز و افتخارات کتاب داستان پسر:

- برنده جایزه بهترین رمان رنودو در سال 2020
- عنوان نامزدی دریافت جایزه از فمینا 2020
- نامزد جایزه رمان دانشجویی سال 2021

کتاب داستان پسر به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

علاقمندان به رمان‌های ادبی و ادبیات فرانسه از این کتاب که به سبک شبه کلاسیک به نگارش درآمده است، لذت خواهند برد.

در بخشی از کتاب داستان پسر می‌خوانیم:

مادرش رفت؛ قطار او را برد. آندره ترجیح می‌دهد او دیگر آن جا نباشد اما می‌داند نباید چیزی بگوید یا بروز دهد حتی با اینکه کسی چیزی را از هلن پنهان نمی‌کند. آندره هیچ چیزی را نمی‌تواند از هلن مخفی کند؛ هلن می‌تواند تا زیر پوست و عمق درونش تا مغز استخوان و حتی لایه‌های مغزش را ببیند.

هلن همه چیز را می‌بیند اما غرولند نمی‌کند، قضاوت یا اخم نمی‌کند، صدایش را بالا نمی‌برد و لبانش را به نشانه‌ی عصبانیت جمع نمی‌کند. در عوض او را در آغوش می‌گیرد، روی پایش می‌نشاند و زیاد هم صحبت نمی‌کند؛ کیک می‌پزد، برای چیدن توت فرنگی تازه یا تمشک‌های کرک‌دار با هم به باغ می‌روند و اسب‌های تازه به دنیا آمده را نوازش می‌کند.

آندره درک نمی‌کند چطور گابریل و هلن می‌توانند خواهرهای حقیقی و از یک پدر و مادر متولد شده باشند. او پدر بزرگ و مادر بزرگش را ندیده فقط همیشه عکسشان را روی کمد اتاق هلن و لئون می‌بیند؛ در عکس، آن‌ها هر دو پیر شده و صورتشان چروک است، لباس شکیلی به تن دارند، مادر بزرگ پشت لبش کمی مو دارد و هر دو ناراحت به نظر می‌رسند چون دو پسرشان را در جنگ جهانی اول از دست داده‌اند. لئون قبلا همه چیز را درمورد آن‌ها به او گفته است.

گابریل کلا شبیه هیچ کس نیست. او مادر آندره است، در پاریس زندگی می‌کند و دو بار در سال به دیدنش می‌آید؛ یک هفته در کریسمس و سه هفته در اوت. وقتی گابریل آن جا نیست آن‌ها باز هم درموردش صحبت می‌کنند و او را گابی صدا می‌زنند.

پنجره‌های اتاقش را باز می‌کنند تا هوا عوض شود. آن‌ها همیشه به یادش هستند؛ چون در خانه برای همه جا دارند حتی آنانی که نمی‌مانند. زمان کافی هم دارند تا از کسانی که نیستند هم یاد کنند. آندره ترجیح می‌دهد مادرش از آن جا دور باشد اما چیزی نمی‌گوید.

در ایستگاه قطار مادرش را بغل کرده بود و عطر پاریسی‌اش را با گلو و بینی‌اش بو کشیده، ‌بلعیده و جویده و هضم کرده بود؛ عطر مسافرانی که می‌آمدند و می‌رفتند. مادرش تابستان‌ها در فیژیک عطر نمی‌زند در عوض زیاد حمام می‌کند چرا که به عقیده‌ی او گرما عطر را از بین می‌برد.