معرفی و دانلود کتاب خفته در خون
برای دانلود قانونی کتاب خفته در خون و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب خفته در خون
کتاب خفته در خون، مجموعه داستانی درباره یار محمدخان کرمانشاهی است که شما را به اعماق تاریخ میبرد و زندگی این شخصیت تاثیرگذار را به تصویر میکشد.
درباره کتاب خفته در خون:
تاریخ همیشه مدیون کسانی است که زندگیشان را فدای آرمانهای انسانی خویش کردهاند تا گامی هرچند کوچک در راستای بهبود جامعه خود بردارند. زنده نگه داشتن نام و یاد این افراد میتواند تلنگری باشد برای پیشگیری از بیراهه رفتنها و وطنفروشیهایی که امروزه کم نیستند.
یارمحمدخان کرمانشاهی یکی از کسانی است که زندگیاش را فدای اعتقادات و میهن خود کرد. برای همین پرداختن به زندگی او در این روزگار غریب خالی از لطف نیست. این مرد بزرگ را میتوان نماد مبارزه با سیستم دیکتاتوری و فاسد دانست. کسی که جسورانه در مقابل ظلم و ستم قد علم کرد و شجاعانه جنگید.
یگی از ویژگیهایی که شخصیت یارمحمدخان را متمایز میکند عطوفت و مهربانی او در مقابل خانواده و همسر است. به گونهای که وقتی خبر ترورش را به خانواده او دادند همسرش غش کرد و زمانی که به هوش آمد از محبتهای شوهرش گفت.
در این مجموعه داستان هر کدام از نویسندگان سعی دارند تا بخشهای گوناگونی از زندگی یارمحمدخان کرمانشاهی را به عنوان یکی از شخصیتهای تاریخ معاصر و نهضت مشروطه به تصویر بکشند؛ فردی که در واپسین لحظات تسلیم و شکست ستارخان و باقرخان، به میدان جنگ رسید و رشادتهای بسیاری کرد و در آخر در راه مبارزه با ظلم و ستم جان داد.
با یار محمدخان کرمانشاهی بیشتر آشنا شویم:
یکی از برجستهترین شخصیتهای تاریخی کرمانشاه یارمحمدخان است که در دورهی مشروطه نقش چشمگیری داشت. این سردار آزادی خواه مشروطه در طول زندگیاش رشادتهای بسیاری کرد و نقش مهمی در تاریخ ایران داشت.
خیلی از مردم ایران این شخصیت بزرگ را نمیشناسند، به همین خاطر نویسندگان کتاب حاضر تلاش میکنند تا این مرد تاریخی را به شما معرفی کنند، زیرا ادبیات باید صدای خفتگانی باشد که برای به حقیقت پیوستن آرمانهای وطن از جان خود گذشتند.
کتاب خفته در خون مناسب چه کسانی است:
اگر به مطالعه داستانهای تاریخی علاقمند هستید، این کتاب برای شما نوشته شده است.
در بخشی از کتاب خفته در خون می خوانیم:
از میانهٔ بازار راه کج میکنم تا برسم زیر چارسوق. قدم به قدم قزاقها ایستادهاند تا جمعیت را پراکنده کنند. کسی جم نمیخورد، همه بیحرکت زل زدهاند به آن وسط. نمیدانم چه خبر شده. تا پایم را گذاشتم توی راستهٔ بازار مسگرها صدای شلیک آمد. دو تا پشت سر هم و بعدش هر که بود و نبود هجوم آورد سمت چارسوق. کمی خودم را جا به جا میکنم شاید چیزی ببینم، تنها تکه نوری که از بالای گنبد تو میتابد معلوم است. انگار که آن وسط آتش گرفته باشد، بوی سوختنی میآید، بوی سرب داغ شاید باشد یا بوی خون. تا میخواهم نزدیکتر بروم مرد قزاقی رو به رویم میایستد. دست میبرم زیر چادرم و تپانچه را محکم میگیرم. مرد قزاق چپ چپ نگاهم میکند، رو برمیگردانم و میروم سمت خروجی بازار.
همین اطراف باید باشد، یا سمت دروازهٔ قشون است یا میدان مشق. جای دیگری را ندارد که برود، غریب است و گوش به فرمان. بارها برایش گفتهام که ما هر دو مادر بیگانهایم اینجا. صبح تا به خودم آمدم بیهوا رفته بود و تپانچهاش روی رف پنجره جا مانده بود. راه طولانیتر شده باید برسم به دروازهٔ فیض آباد و بعدش بروم سمت میدان مشق. بازار مثل همیشه نیست. هوا دم دارد و پاییز از زیر گنبدها میآید تو. کنار حجرهای میایستم. دلم آشوب است. بین این سمت تا آن سمت بازار انگار چیزی در جریان باشد، نفسم را تنگ میکند. سر که بالا میبرم کمی از آسمان وسط گنبد پیداست، کم جان است و رنگ پریده. توی یکی از حجرههایی که کلوچه میپزند یکی دارد نگاهم میکند، رو بندهام را محکم میگیرم و پا تند میکنم.
فهرست مطالب کتاب
روایت اوّل: ضارب
روایت دوم: عکاسباشی
روایت سوم: زینت
روایت چهارم: مُخبر
روایت پنجم: فرمانفرما
روایت ششم: حیرا
روایت هفتم: شیرین
روایت هشتم: خورشیدخاتون
روایت نهم: رفیق سردار
روایت دهم: خادم سالارالدوله
روایت یازدهم: گوهربانو
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب خفته در خون |
نویسنده | گروه نویسندگان |
ناشر چاپی | نشر محتوای الکترونیک صاد |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 112 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7459-38-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی ایرانی |