معرفی و دانلود کتاب حواسم بهت هست
برای دانلود قانونی کتاب حواسم بهت هست و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب حواسم بهت هست
تریسا دریسکل در کتاب حواسم بهت هست که از پرفروشترین کتب سایت آمازون در سال 2017 است داستان گم شدن دختری جوان به نام آنا را به تصویر میکشد. ماجرایی جنایی و جذاب که از همان اول ذهنتان را درگیر خود میکند.
موضوع کتاب حواسم بهت هست چیست؟
تریسا دریسکل (Teresa Driscoll) در کتاب حواسم بهت هست (I am watching you) داستان همسفر شدن دو دختر جوان به نام آنا و سارا با زنی میانسال به نام الا لانگفیلد را به تصویر میکشد.
الا لانگفیلد زنی چهل ساله است که زیاد به اطراف خود توجهی ندارد اما بعد از گذشت مدت زمانی دو پسر جوان که کیسه زبالهای مشکی در دست داشتند توجه او را به خود جلب میکنند. آن دو پسر ابتدا در نزدیکترین ردیف به قفسهی بالای کوپهها مینشینند، اما چندی بعد چشمشان به دو دختر از اهالی کرن وال میافتد و نگاهی معنادار با هم رد و بدل میکنند و به سمت پایین واگن در ردیف صندلیهای پشتی دختران مستقر میشوند.
آنا و سارا برای اولین بار به تنهایی راهی سفر به لندن شده بودند. هدیهای از طرف والدینشان بود تا پایان دورهی آموزش متوسطه خود را جشن بگیرند. آن دو مرد بعد از متوجه شدن این موضوع قصد داشتند تا به دختران بفهمانند که حتما باید شخصی از آنها در لندن مواظبت کند و هرجایی را به تنهایی نروند!
آنا، یکی از دخترهای اهل کرن وال که قد بلندتر از دوستش بود دربارهی کیسههای پلاستیک مشکی از آنها سؤال میکند. الا لانگفیلد که تمام گفتگوهای دختر و پسرهای جوان با یکدیگر را میشنید ناگهان بعد از پاسخ به سوال آنا متوجه میشود که آن دو پسر به تازگی از زندان آزاد شدهاند. اضطراب تمام وجودش را فرا میگیرد و با خودش مادر آنا را تصور میکند که بسیار نگران دخترش میباشد اما مدام خود را قانع میکند که او دیگر بزرگ شده و دختر عاقلی است.
او تصمیم میگیرد که به طریقی پدر و مادر دختران را از این وضعیت آگاه کند اما بعد از مدتی از این قضیه سرباز میزند! در نتیجه در کمتر از 24 ساعت بعد خبری الا را شوکه میکند و موجی از عذاب وجدان تمام وجودش را دربرمیگیرد. دختری جوان به نام آنا ناپدید شده است! حال سوال اینجاست که چه چیزی منجر شد که او در این قضیه دخالت نکند؟!
یک سال از این موضوع میگذرذ اما همچنان خبری از آنا نیست و الا به خاطر سهل انگاریاش مدام خود را سرزنش میکند، اما او تنها کسی نیست که ماجرا را فراموش نکرده است! او بعد از مدتی متوجه میشود که سارا، بهترین دوست آنا هنوز اتفاقات را به پلیس توضیح نداده و والدینش رازهایی را پنهان کردهاند.
در بخشی از کتاب حواسم بهت هست میخوانیم:
هرگز خود را فریب ندادم.
همیشه میدانستم این هفته چگونه خواهد بود. بخشی از وجودم انتظارش را میکشید: بارقهای از امید به اینکه شاید گزارش سالگرد آن اتفاق در رسانهها باعث شود تا پرونده دوباره به جریان بیفتد. اما بخشی دیگر از وجودم: وحشت محض. نگاههای سنگین مردم. آن زن. یادت هست؟ همان زنی که هیچ نگفت. در قطار. یادت هست؟ چه وقت آن دختر ناپدید شد؟ خدای من - یکسال از آن روز میگذرد؟
اما من هنوز خواهان این هستم - که تیم جستجوی تبهکاران دوباره تشکیل شود، به خاطر آن خانواده. آن مادر بیچاره. واقعا نمیخواهم بخشی از این مصیبت من باشم.
تو میتوانی این را درک کنی، اینطور نیست؟ سؤالات آنها من را ناراحت نمیکرد. هر چند تونی با تماسهایی که پلیس میگرفت از کوره در میرفت - از گستاخی آنها متعجب بود.
شما نام او را فاش میکنید. شما به هر کسی اجازه میدهید تا او را قضاوت کند و تصور میکنید او میخواهد در برنامهی تلویزیونی شما حضور داشته باشد...
او هنوز مصرّانه بر این باور است که افشای نام من توسط رسانهها عمدی بود. ما مدرکی در دست نداریم و روشنتر بگویم اصل مطلب این است که وقتی از تعمدی بودن کار آنها اطمینان ندارم دیگر برایم فرقی نمیکند؛ تنها چیزی که میدانم این است که واقعا تحمل این را ندارم که دوباره سروکلهی همه پیدا شود. دوباره این زخم قدیمی سر بازکند. قضاوت شوم. مورد تنفر قرار بگیرم.
حتی مشتریان آشنا هم در فروشگاه به طرز عجیبی نگاهم میکنند. از روی ملاحظه اشارهای به موضوع نمیکنند.
فهرست مطالب کتاب
فصل اول: شاهد
فصل دوم: پدر
فصل سوم: دوست
فصل چهارم: شاهد
فصل پنجم: پدر
فصل ششم: شاهد
فصل هفتم: دوست
فصل هشتم: کارآگاه خصوصی
فصل نهم: پدر
فصل دهم: شاهد
فصل یازدهم: پدر
فصل دوازدهم: کارآگاه خصوصی
فصل سیزدهم: شاهد
فصل چهاردهم: دوست
فصل پانزدهم: شاهد
فصل شانزدهم: پدر
فصل هفدهم: شاهد
فصل هجدهم: دوست
فصل نوزدهم: شاهد
فصل بیستم: پدر
فصل بیست و یکم: دوست
فصل بیست و دوم: کارآگاه خصوصی
فصل بیست و سوم: پدر
فصل بیست و چهارم: دوست
فصل بیست و پنجم: شاهد
فصل بیست و ششم: پدر
فصل بیست و هفتم: دوست
فصل بیست و هشتم: کارآگاه خصوصی
فصل بیست و نهم: پدر
فصل سیام: دوست
فصل سی و یکم: شاهد
فصل سی و دوم: پدر
فصل سی و سوم: دوست
فصل سی و چهارم: کارآگاه خصوصی
فصل سی و پنجم: شاهد
فصل سی و ششم: پدر
فصل سی و هفتم: کارآگاه خصوصی
فصل سی و هشتم: دوست
فصل سی و نهم: پدر
فصل چهلم: شاهد
فصل چهل و یکم: دوست
فصل چهل و دوم: پدر
فصل چهل و سوم: شاهد
فصل چهل و چهارم: دوست
فصل چهل و پنجم: شاهد
فصل چهل و ششم: آنا
فصل چهل و هفتم: شاهد
فصل چهل و هشتم: لوک
فصل آخر: الا
یادداشت نویسنده
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب حواسم بهت هست |
نویسنده | تریسا دریسکل |
مترجم | مریم ارده کی |
ناشر چاپی | انتشارات معیار علم |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 410 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-6247-72-6 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی |