معرفی و دانلود کتاب حصار موش
برای دانلود قانونی کتاب حصار موش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب حصار موش
کتاب حصار موش بهقلم نویسندهی جوان و توانای ایرانی، حسین قسامی داستان پناهندگانی را روایت میکند که در یک اردوگاه مخوف یونانی گیر افتادهاند. اغلب پناهجویان سوری، ایرانی یا افغان هستند و ازدحام جمعیت آنقدر زیاد است که زندان تنگتر و غیرقابلتحملتر از حالت عادیاش به نظر میرسد. پس از مدتی با وقوع یک قتل در اردوگاه، زندگی همهی ساکنان آن دستخوش تغییر میشود و سلسله اتفاقات وحشتناکی به دنبال آن رخ میدهد. اثر حاضر ذیل مجموعه کتابهای قفسهی آبی به چاپ رسیده است.
دربارهی کتاب حصار موش
حسین قسامی متولد سال 1368، از نویسندگان جوان و معاصر کشورمان است و تا به امروز شش رمان منتشر کرده که همهی آنها با استقبال زیادی از جانب خوانندگان روبهرو شدهاند. داستان کتاب «حصار موش» اما دربارهی یک مسئلهی اجتماعیست که شاید بتوان آن را از بغرنجترین چالشهای حال حاضر در دنیا دانست؛ پناهندگان و شرایط بسیار بد سکنیگزینی آنان در کشورهای مقصد. به احتمال زیاد برای شما هم پیش آمده که اخباری را راجع به شرایط اسفبار پناهجویان شنیده باشید. این اخبار و تصاویر مربوط به آنها معمولاً بسیار دلخراش و ناراحتکننده هستند. مردمی که به واسطهی جنگزدگی یا اوضاع و شرایط بد سیاسی و اقتصادی مجبور به ترک وطن شده و به کشورهای دیگر فرار میکنند اما در مقصد نیز شرایطی بهمراتب بدتر در انتظارشان است.
حسین قسامی در کتاب حصار موش داستانی را دربارهی یک اردوگاه پناهجویان در یونان روایت میکند. اردوگاهی که از ابتدا نیز شرایط چندان مناسبی نداشته و حالا هم به دلیل ازدحام بیش از حد مهاجران، به زندانی تنگ و مخوف تبدیل شده است. پناهندههایی که در آنجا زندگی میکنند اغلب اهل کشورهای سوریه، ایران و افغانستان هستند. آنها در آرزوی امنیت و برای ساختن آیندهای که به کلی از دست دادهاند، امیدوارانه به یونان پناه آوردهاند. اما برخلاف انتظارشان در سیاهچالهای گیر افتاده و به چنان پلیدی و نکبتی دچار شدهاند که خشم خدایان یونان باستان را تداعی میکند، خشمی که بر سر مغضوبان آوار میشد و آنها را به هلاکت میرساند.
داستان کتاب حصار موش دربارهی سه پناهنده بهنامهای اسد، تراب و زبور است. این سه هرازچندگاهی در میان چادر دیگر مهاجران پرسه میزنند، از آنها اخاذی و دزدی میکنند و با این شگرد روزگار میگذرانند. در جریان یکی از همین دزدیهاست که نقشهشان طبق برنامهی قبلی پیش نمیرود و قتلی هولناک و دلخراش از آنها سر میزند. این قتل، سررشتهی اتفاقات عجیب و ترسناکی میشود که نه تنها دامن خودشان را میگیرد، بلکه تمام اهل جزیره را گرفتار میکند. سرنوشت پناهجویان اردوگاه حالا دستخوش تلاطم و ناخوشی شده و هیچکس نمیداند که این وحشت همگانی چه زمانی گریبانشان را رها خواهد کرد.
حسین قسامی در رمان حصار موش، با زبانی گیرا تصاویری دلهرهآور و غریب را توصیف کرده است. او خواننده را در هر فصل از کتاب با احساساتی متناقض و دردناک روبهرو میکند، تصاویری همطراز با تابلوهای جشنها و آیینهای خونبار زئوسی در آخرالزمان. داستان با توصیف کابوس یکی از شخصیتها بهنام تراب آغاز میشود. تراب در چادرشان خواب است. چادری که درست مثل چادر دیگر پناهجویان اردوگاه تنها سرپناه آن سه نفر است و حالا باریکهی نور خورشید عصرگاهی از شکاف آن به داخل میتابد. او شبها شمشیری برّان را در خواب میبیند. این کابوس بارها و بارها تکرار شده اما همیشه به یک شکل است؛ شمشیری بیصاحب، شمشیرداری نامرئی در فضایی دهشتبار و تراب یکبار دیگر هم هوار میزند و از خواب میپرد. زبور و اسد هم بعد از فریاد او با وحشت بیدار شده و متحیر هستند. اما هر سه بعد از مدت کوتاهی مثل همیشه مشغول صحبت از آرزوها و رویاهایشان و برنامهریزی برای یک دزدی دیگر میشوند.
حسین قسامی رمان کوتاه حصار موش را در سیویک فصل به رشتهی تحریر درآورده و داستانی را خلق کرده که تا صفحات آخر نیز برای خوانندگان جذاب و هیجانانگیز خواهد بود.
نشر چشمه کتاب حصار موش را ذیل مجموعهی قفسه آبی منتشر و روانهی بازار کتاب کرده است.
کتاب حصار موش برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به داستان و رمانهایی با موضوع مسائل اجتماعی روز علاقهمند هستید یا از طرفداران ادبیات مهاجرت بهشمار میروید، این کتاب انتخاب مناسبی برای شما خواهد بود.
در بخشی از کتاب حصار موش میخوانیم
اتاق در نور کمرمق چراغمطالعه به معابد باستانی میماند. آقای سوکراتیس عینک کائوچویی بر چشم پشت میزش نشسته و روزنامه میخواند. از 1985 که روزنامهی طلوع طلایی چاپ میشود حتی یک شمارهاش را هم از دست نداده. اول تیترها را میخواند، بعد میرود سراغ سرمقالهی نیکلاس میکالولیاکوس. معمولاً سرمقاله را دو بار میخواند. یک بار برای اینکه بفهمد و بار دیگر برای اینکه تحلیل کند. بعد مداد قرمزش را از جیب کت درمیآورد و زیر جملات مهم خط میکشد و تا روز بعد که روزنامهی دیگری دستش برسد بارهاوبارها بازخوانیشان میکند. صفحهی اول طبق معمول به اخبار هجوم بیگانگان اختصاص دارد. عکس قایقی دوزخی که شیاطینی را از قعر جهنم به آن سرزمین آورده تمام صفحه را پوشانده است. شیاطین به هیئت مردان و زنان و کودکان در حال پیاده شدن از قایق هستند و نیروهای پلیس به استقبالشان رفتهاند. عجب خفتی. حتی شعارِ «یونان برای یونانیها» هم که با حروف درشت طلاییرنگ روی عکس چاپشده نمیتواند از بار این خفت کم کند.
سرمقالهی صفحهی دوم اما تا حدی جبران مافات کرده. میکالولیاکوس مثل همیشه با لحنی خطابهوار پرده از حقیقت این هجوم برداشته است. در ستون کنار سرمقاله گزارشی از حملهی دو جوان پناهجو به یک خانم مُسن منتشر شده. خبرنگار از خانم مُسن پرسیده «حالا چه احساسی در مورد پناهجویان دارید؟» و خانم مُسن - احتمالاً با لحنی خشک - پاسخ داده «همان احساسی که آدم در مورد موشهای فاضلاب دارد.» سوکراتیس روزنامه را ورق میزند. در صفحهی سوم مقالهای تحلیلی دربارهی تأثیرات منفی حضور پناهجویان بر اقتصاد کشور به چشم میخورد. صفحهی چهارم به مصاحبه با یک مقام دولتی دربارهی سیاستهای جدید برخورد با پناهجویان میپردازد. صفحهی پنجم به تبلیغات اختصاص دارد و در صفحهی ششم خبر صعود یک تیم فوتبال به رقابتهای اروپایی چاپ شده. صفحات هفتم و هشتم هم به درددل شهروندان - اغلب پیرامون معضل پناهجویان - پرداخته است.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب حصار موش |
نویسنده | حسین قسامی |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 132 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-01-1168-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |