معرفی و دانلود کتاب تمدن خفته و جادوی شیطان

معرفی کتاب تمدن خفته و جادوی شیطان

محدثه داداشی در کتاب تمدن خفته و جادوی شیطان، داستانی فانتزی و حماسی درباره‌ی اساطیر ایران باستان و شاهنامه را به تصویر کشیده است. این رمان اولین سری از مجموعه‌ای چند جلدی‌ست که ماجرای فوق‌العاده جذاب پسری را روایت می‌کند که پا به جهان موازی می‌گذارد و شاهد وقایعی اساطیری و مهیج می‌شود.

درباره‌ی کتاب تمدن خفته و جادوی شیطان:

ایران، سرزمینی باستانی است که قدمت آن به دوازده هزار سال پیش یا بیشتر می‌رسد. این سرزمین به دلیل آب و هوای مناسب جغرافیایی، از دوران پارینه سنگی موطن انسان‌های بی‌شماری بوده است؛ انسان‌هایی با زبان‌ها، آداب و رسوم و فرهنگ‌های متفاوت. اما از پس اعصار تاریخ تاکنون، همه‌ی آن‌ها در یک چیز مشترک بوده‌اند؛ واژه‌ای به نام «ایرانی». مرزهای جغرافیایی این سرزمین، گاهی آنقدر گسترش یافته که امپراطوری بزرگ ایران نام گرفته و گاه فقط در حد کشوری پهناور باقی مانده است.

رمان چند جلدی «تمدن خفته»، که اینک جلد نخست آن با نام «جادوی شیطان» به رشته تحریر درآمده است، کوششی تحسین برانگیز در جهت معرفی فرهنگ اصیل ایرانی‌ست. فرازهایی از چهره‌های اسطوره‌ای و محبوب ایرانی، هم‌چنین جادو و ابعاد دوگانه‌ی خیر و شر، در اسطوره‌ی آفرینش ایرانی، با ظرافت خاص در لابه‌لای طرح داستان گنجانده شده که مسحور کننده‌اند و گاه، پا را از مرزهای واقعیت فراتر گذاشته و به دنیای موجودات خیالی و اهریمنی می‌رود.

تلفیق دنیای باستان با امروز، پرداختن به نکات آموزشی و ارائه‌ی اطلاعات در زمینه‌های آئینی و فرهنگی با دقت در این رمان دنبال شده است. نویسنده در این کتاب تلاش کرده با بهره گیری از سبک فانتزی و درام، پُلی ارتباطی میان انسان امروزی و حماسه سازان باستانی برقرار کند. انسان امروزی که گاه عطش دانایی و عشق به تاریخ، او را مشتاق به ادامه‌ی این سفر می‌کند و گاه ترس از حقایقی که می‌باید اتفاق بیفتد، توان ادامه‌ی سفر را از او می‌ستاند.

گاه ذات و سیرت انسان‌های باستان، او را عاشق و شیفته می‌کند و گاه ترس از موجوداتی که قبلاً تنها نام آن‌ها را شنیده بود، او را تا سر حدّ مرگ می‌ترساند. اما در نهایت، همیشه به این حقیقت دست می‌یابد که او انتخاب شده تا پایان، این سفر را ادامه دهد و این موهبتی است که به واسطه‌ی اشتیاق ذاتی او نصیبش شده است. این سفر تجربه‌هایی وصف نشدنی و تاریخی زیادی برای قهرمان اصلی داستان دارد مانند دیدار با قهرمانان ماندگار، چشیدن طعم اولین عشق، دیدن موجودات فرازمینی، تجربه آموختن و عبرت گرفتن و بسیاری از اتفاقات دیگر که علم و آگاهی پسر در زندگی را بالا می‌برند.

کتاب تمدن خفته و جادوی شیطان مناسب چه کسانی است؟

این رمان برای برای آشنایی هر چه بیشتر نوجوانان و جوانان با شاهنامه و تاریخ اساطیری و باستانی ایران مناسب است و همچنین مطالعه‌ی آن برای علاقه‌مندان به رمان‌های فانتزی، تخیلی و حماسی نیز لذت‌بخش خواهد بود.

در بخشی از کتاب تمدن خفته و جادوی شیطان می‌خوانیم:

آقای راننده که ناراحتی و نگرانی او را می‌دید، گفت: ببینین آبجی؛ من نه فرشته دیدم، نه جن، و نه زن مو بلند. اما قسم می‌خورم انگار چند ثانیه قبل از تصادف سرعت ماشین خود‌به‌خود زیاد شد و من اصلاً پسر شما رو ندیدم، چون همون موقع نور خورشید به چشمم زد. خانوم، باور کنید من بیشتر از دوازده ساله که رانندگی می‌کنم و تا حالا تصادف نداشتم. بعد کمی مکث کرد و انگار که چیزی در ذهنش جرقه‌ زده باشد با صدایی همراه با تعلل گفت: اون موقع حدود ساعت هفت و نیم صبح، آخرای اردیبهشت، خورشید زود طلوع می‌کنه. اصلاً اون موقع، حتی مطمئن نیستم اون نوری که به چشمم زد، نور خورشید بوده باشه.

مرد این حرف‌ها را زد و با تعجب به پریسا نگاه کرد. پریسا هم حیرت‌زده داشت به حرف‌های او فکر می‌کرد. لحظه‌ای سکوت عجیبی حکم‌فرما شد و همه به فکر فرو رفته بودند که ناگهان امیر سکوت را شکست و رو به راننده گفت: بس کن بابا، خانوم من خیالاتی شده حالا تو هم داری از موقعیت سوءاستفاده می‌کنی؟

راننده دوباره با اصرار گفت: آقا به خدا راست می‌گم، اون لحظه من نبودم که به ماشین گاز می‌دادم. اون نور شدید هم اون وقت صبح به نظرم عجیب بود. شما حتماً خودت رانندگی می‌کنی و می‌دونی که نور خورشید وقت طلوع و غروب مستقیم به چشم می‌زنه، نه اون موقع صبح!

امیر لحظه‌ای به فکر فرو رفت اما گفت: چرند نگو، بعد با عصبانیت فریاد زد: پسر من تو کماس، تو داری اینجا اراجیف می‌بافی؟

ناگهان پرستاری از سمت دیگر راهرو آمد و گفت: این‌جا چه خبره؟ لطفاً برید و سروصدا نکنید.

در راه برگشت به منزل هیچ‌کدام حرف نمی‌زدند و فقط این فکر که آیا پسرشان زنده می‌ماند یا نه، آزارشان می‌داد. امیر در‌حالی‌که رانندگی می‌کرد، مدام به تابش نور خورشید توجه می‌کرد. در این لحظه پریسا سکوت را شکست و با ناراحتی گفت: یعنی پسرم خوب می‌شه؟

فهرست مطالب کتاب

پیشگفتار
مقدمه
دختر شاه پریان
فردوسی توسی
اولین پادشاه
هوشنگ قهرمان
قصر هزار ستون
طهمورث دیوبند
اسطورهای به نام جمشید
ضحاک ماردوش
پیدایش یک قهرمان
واژه‌نامه