معرفی و دانلود کتاب بپر بالا مگسک

معرفی کتاب بپر بالا مگسک

تد آرنولد در کتاب بپر بالا مگسک، داستان جذاب و بامزه‌ای از دوستی و هم‌خانگیِ پسری با یک مگس می‌گوید که در یک تعطیلات خانوادگی ماجراهای مختلفی را با هم تجربه می‌کنند. این کتاب پرفروش که برای کودکان به نگارش درآمده با نگاه طنازانه‌ای، به روایت ماجراهای این کودک و حیوان خانگی‌ای عجیبش می‌پردازد.

درباره‌ی کتاب بپر بالا مگسک

ماجرای کتاب بپر بالا مگسک (Fly High, Fly Guy) نوشته‌ی تد آرنولد (Tedd Arnold) درباره‌ی یک پسر کوچولو به اسم بازز است که یک حیوان خانگی عجیب دارد. این حیوان خانگی یک مگس کوچولو است که همه او را مگسک صدا می‌زنند. حالا بازز و خانواده‌اش قرار است به یک تعطیلات بروند اما مامان و بابا اجازه نمی‌دهند که مگسک همراهشان بیاید، چون فکر می‌کنند او خیلی کوچک است و ممکن است گم شود اما مگسک به طور اتفاقی در این سفر همراهشان می‌شود و سر از جاهای عجیب و غریب درمی‌آورد.

کتاب بپر بالا مگسک یکی از داستان‌های مجموعه‌ی داستان‌های مگسک و پسرک به قلم تد آرنولد، نویسنده و تصویرگر آمریکایی است و در هر داستان ماجراهای بازز و مگسک، حیوان خانگی‌اش را روایت می‌کند. مجموعه‌ای پرفروش که با خلق داستان‌های ساده و در عین حال خواندنی و طنازانه برای مخاطبان کودک به نگارش درآمده‌اند و در هر ماجرا در کنار سرگرم کردن کودکان مفاهیم مختلفی را به آن‌ها آموزش می‌دهد.

تد آرنولد در داستان بپر بالا مگسک با خلق داستانی ساده و تصویرهایی خوش‌رنگ و جذاب کودکان را به مطالعه ترغیب خواهد کرد. این کتاب کودک مفرح را شهلا انتظاریان به فارسی ترجمه کرده و انتشارات پرنده آبی آن را روانه‌ی بازار کتاب کرده است.

در نکوداشت‌ کتاب بپر بالا مگسک

• تد آرنولد به طرز ماهرانه‌ای از تصاویر کارتونی بامزه و گویا برای روایت داستان بهره می‌برد. به این شکل بار رمزگشایی متن را از دوش خوانندگان نوآموز برمی‌دارد و توانایی آن‌ها را برای درگیر شدن در یک داستان سرگرم‌کننده به حداکثر می‌رساند. (اسکول لایبرری ژورنال)

کتاب بپر بالا مگسک برای چه کسانی مناسب است؟

کودکان 3 تا 7 سال با خواندن جملات ساده‌ی کتاب بپر بالا مگسک از ماجرای آن لذت خواهند برد. همچنین خواندن این کتاب برای خردسالان نیز آن‌ها را سر ذوق خواهد آورد.

در بخشی از کتاب بپر بالا مگسک می‌خوانیم

آن‌ها با ماشین به ساحل رفتند.
بعد وقت برگشتن شد. پدر و مادر بازز گفتند: «مگسک گم شده؟»
بازز گفت: «نه همین‌جاست.»