معرفی و دانلود کتاب بارون ساز
برای دانلود قانونی کتاب بارون ساز و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب بارون ساز
کتاب بارون ساز نوشتهی علیرضا محمودی ایرانمهر، از هجده داستان کوتاه باورپذیر تشکیل شده است که در آنها نوعی از تخیل و جادوی خاص به چشم میخورد و نگاهی شاعرانه به مشکلات انسانها آن هم از نوع سوررئالش دارد.
نویسنده در این داستانها دنیایی پر از غم و اندوه را به تصویر میکشد که خبر از اتفاقی ناخوشایند میدهد اما با وجود غمانگیز بودنش لطیف و شیرین است. او خیلی با ظرافت و رویاگونه در داستانهایش با تنهایی آدمها، آرزوهایشان، خیالاتشان و کمبودهایشان برخورد میکند. هر کدام از داستانهای این مجموعه، ساختار، زبان و فضای مخصوص به خود را دارند.
داستانهای که در این مجموعه میخوانید همگی دارای عنصری فراتر از واقعیت هستند؛ مثلاً مردی که میتواند باران بسازد و هر جا که برای چند لحظهای منتظر شود هوا ابری و بارانی میشود. او میتواند آرزوی زن مورد علاقهاش را که در فصل گرما برف بازی هوس کرده یا کسی که آرزویش دیدن رویاهای انسانهای مرده است را برآورده کند. او آرزوهای مردم را از قبرستانها جمع میکند و در مجموعههای خصوصیاش نگه میدارد.
فضای اصلی داستانهای کتاب بارون ساز، بیانگر سلیقهی تجربی نویسنده در یافتن موضوعهای جدید و اجرای متفاوت آنها است. در دنیای ایرانمهر عناصر متافیزیکی، ارواح مردگان و امثال آنها، کنار انسانهای عادیاش متبلور میشوند. برای همین در بسیاری از این داستانها روابطی که میان شخصیتها شکل میگیرد نشاندهندهی فاجعهای است. آدمهای او در مواجهه با جهان پیرامون خود گاه بیوفا هستند و هزینهی بیهودهای بابت این جسارت میپردازند و گاه در چارچوب خود ماندهاند و از ترس اتفاقهای بیرون در تلاش هستند تا ماجراها را به نفع خود رقم بزنند.
در بخشی از کتاب بارون ساز میخوانیم:
آرزوهای مردگان، نیمههای شب در تاریکی گورستان میدرخشد. اگر به موقع رسیده باشی و خوب دور و برت را نگاه کنی، اگر خوب گوش کنی چیزهای زیادی پیدا خواهی کرد. درست کنار ردیف آن درختان کاج نقرهای آرزوی نرم و شیرین و تازهای میدرخشد: یک کیک خامهای بزرگ با شمعهایی روشن؛ آرزوی علیرضای دوازده ساله که پیش از رسیدن به سالگرد تولدش مرد. آن را توی چرخ دستیام میاندازم و از کنار ردیف کاجها به سمت بالای گورستان میروم.
آن سوی باغچههای تازه ساز، در قسمت قدیمیتر گورستان، تودهای از آرزوهای بیمصرف مانده روی هم تلنبار شدهاند، شبیه محل دفن زبالههای پایتختی بزرگ. کوهی از زباله درون درهای از زباله فرو میریزد. آدمهایی شبیه مترسک با چوب دستیهای درازشان زبالهها را زیرو رو میکنند. میان تپههای زباله با لباسهایی ژنده بالا و پایین میروند و گاه لا به لای کیسههای نایلونی، گنجهای کوچکی برای بردن مییابند. زنی با چشمان عسلی توی ماشینی رو باز در جادهای ساحلی با نخلهای بلند که باد موهایش را تکان میدهد. این آرزوی رضا، پنجاه و هفت ساله است. پنج سال پیش در جادهی ورامین مرد.
آرزویش هنوز اینجا بیاستفاده افتاده و کسی آن را نبرده است. زن و شوهری با بچههایشان کنار هم ایستادهاند. زنی که کنار شوهرش میخندد، خواهر ملیحه است. شوهر ملیحه سه سال بعد از ازدواجشان او را ترک کرد. ملیحه هیچ وقت دوباره ازدواج نکرد و آرزو داشت جای خواهرش باشد. آپارتمانی دویست و هفتاد متری، با سه اتاقخواب بزرگ و پنجرههایی که رو به پارکی سرسبز با آبنماهای بلند باز میشوند. آرزوی سیامک چهل و دو ساله، حسابدار.
در بیست و یک سالگی ازدواج کرد، در بیست و هفت سالگی دو بچه داشت و حتی در لحظهای که سکته میکرد عاشق همسرش بود. سیزده بار از یک خانهی اجارهای کوچک به خانهی اجارهای کوچک دیگری اسباب کشی کرده بود. روزی سه شیفت کار میکرد، شبها دفترهای حسابداری را به خانه میآورد و باز هم کار میکرد، دیرتر از همه میخوابید و صبح زود بیدار میشد. دختری با پیراهن آبی روی تنهی درختی نشسته است؛ آرزوی مرتضی نوزده ساله که در برج نگهبانی پادگانی مرزی به خودش شلیک کرد.
فهرست مطالب کتاب
بارون ساز
بستنی صورتی
جنگل ابر
نورهای آن سوی رودخانه
دهلو خوشگله
متل ساحلی
دعای روز سه شنبه
سیزده دقیقه
چهارراه قصر
رژ مسی براق
این رو یه نفر داده بدم به تو
آنچه دربارهی زیپو نمیدانیم
ما زندگی خوشی داشتیم
دریای آبی عمیق
سربازان ناامید بهتر میجنگند
کسی منتظر تو نمیماند
پیتزا چیست؟
سکوت
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب بارون ساز |
نویسنده | علیرضا محمودی ایرانمهر |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۳۹۶ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 177 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-229-752-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی |