معرفی و دانلود کتاب اگر ببری به دام تو افتاد
برای دانلود قانونی کتاب اگر ببری به دام تو افتاد و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب اگر ببری به دام تو افتاد
کتاب اگر ببری به دام تو افتاد نوشتهی تای کلر است. این کتاب داستانی در سبک رئالیسم جادویی نوشته شده و ماجرای دختر نوجوانی را روایت میکند که قرار است از مادربزرگ بیمارش مراقبت کند، اما درگیر اتفاقهای عجیب و اسرارآمیزی میشود. کتاب نامبرده در سال 2021 برنده نشان نیوبری شد که نخستین جایزهی ادبی کتاب کودکان در دنیا بهشمار میآید.
دربارهی کتاب اگر ببری به دام تو افتاد
اثری که تا انتها شما را با خود همراه خواهند کرد... کتاب اگر ببری به دام تو افتاد (When You Trap a Tiger) داستان دختری به نام لیلی را روایت میکند که مادربزرگی بیمار دارد. او حالا بههمراه خانوادهاش به خانهی مادربزرگ اسبابکشی میکند تا بتوانند بیشتر مراقب او باشند.
لی لی در طول داستان با یک ببر جادویی روبرو میشود که به طور مستقیم از داستانهای کرهای هالمونی آمده و لی لی را وادار میکند تا با یک راز پنهان خانوادگی روبرو شود. در روزگاران دور هالمونی چیزی را از ببرها دزدیده بود و آنها آمده بودند تا آن را پس بگیرند. ببر به سراغ او میآید تا در ازای پس گرفتن آن چیز، سلامتی هالمونی را به او برگرداند. لی لی در ابتدا برای قبول این پیشنهاد وسوسه میشود اما هیچچیز آن طور که فکر میکرد، پیش نمیرود. او با کمک خواهر و دوست خود تصمیم میگیرد با شجاعت مقابل آنها بایستد و در این مسیر به شناخت بیشتری از خود میرسد.
تای کلر (Tae Keller) در این کتاب با به اشتراک گذاشتن بخشی از فرهنگ کرهای و تلفیق افسانه و واقعیت، فضایی جذاب و خیالانگیز برای مخاطب خلق کرده و او را با خود همراه میکند. با توجه به سبک و فضای خاصی که کتاب اگر ببری به دام تو افتاد دارد، مطالعهی آن میتواند برای نوجوانان بسیار لذتبخش باشد و با شخصیت اصلی داستان همدلی زیادی برقرار کنند .اگر ببری به دام تو افتاد در سال 2020 در بازار جهانی منتشر شد. این کتاب در سال 1399 با ترجمهی فاطمه انصارالحسینی توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده و در اختیار مخاطبان فارسیزبان قرار گرفته است.
جوایز و افتخارات کتاب اگر ببری به دام تو افتاد
- برندهی جایزهی Asian/Pacific در سال 2021
- نامزد جایزهی NCTE Charlotte Huck
- برندهی نشان نیوبری
نکوداشتهای کتاب اگر ببری به دام تو افتاد
- الهامبخش، احساسی و دلگرمکننده (Melissa Savage)
- یک یادآوری صمیمانه از شگفتی و زیبایی در زندگی روزمرهی ما. (بوکلیست)
- یک داستان پیچیده و شگفتانگیز؛ داستانی که پیشزمینهاش خانواده و سلامتی، در کنار عشق به فولکلور کرهای است. (The Bulletin)
- سفر کلر در اساطیر کرهای، با یک جستجوی خارقالعاده آغاز میشود و آرامآرام به داستانی دربارهی رها شدن و جاودانگی بدل میگردد. (پابلیشرز ویکلی)
- ترکیبی جاهطلبانه و جادویی از فولکلور کرهای و رئالیسم جادویی؛ یک داستان لطیف و منحصربهفرد که همچون دیگر نوشتههای کلر سرشار از جادو و امید است. (Ali Standish)
کتاب اگر ببری به دام تو افتاد برای چه کسانی مناسب است؟
نوجوانانی که به مطالعهی کتابهای تخیلی و فانتزی علاقه دارند، از این اثر بهرهمند خواهند شد.
در بخشی از کتاب اگر ببری به دام تو افتاد میخوانیم
نصفهشب بیدار میشوم. سم هنوز خواب است. دیرتر از من خوابید. منتظر مامان و هالمونی بود. نمیدانم آنها آمدهاند خانه یا نه.فقط میخواهم بفهمم برگشتهاند یا نه. تحمل ندارم اینقدر احساس درماندگی کنم. احساس میکنم باید اوضاع را درست کنم، اما نمیدانم چهجوری.
در سکوت از پلهها میروم پایین. مامان روی مبل خواب است. من هم میروم لای در اتاق هالمونی را باز میکنم. داخل اتاق، هالمونی انگار لابهلای ملحفههای ابریشمی، پیله ساخته و من از دیدنش نفس راحتی میکشم و انگار سرم گیج میرود. حال هالمونی خوب است. دستم را میگیرم به دیوار که نیفتم زمین. دلم میخواهد بروم پیشش، اما وقتی یادم میآید حالش توی جاده چه شکلی بود، مغزم آتش میگیرد. هنوز ترس از دلم نرفته.
فعلاً همین که میبینم حالش خوب است کافی است. در را میبندم. همین که در را میبندم، خانه ناله میکند و سکوت شب را میشکند. سایهها دورم میرقصند.کسی از پشتسرم میگوید: «سلام لیلی!» صدای زنانهی نتراشیده و نخراشیدهای است. صدا گوشم را میخراشد، شبیه صدای کشیده شدن ناخن به نان خشک است. «خیلی وقته دارم دنبال خانوادهت میگردم.»
سریع میچرخم تا ببینم صدای کیست. اما کسی غیر از مامان، که هنوز خواب است، توی اتاق نیست. قلبم مثل قلب خرگوش تندتند میزند به قفسهی سینهام. انگار میخواهد از سینهام بزند بیرون. سایههایی که توی آشپزخانهاند، کمکم دارند شکل میگیرند، بالا و پایین میشوند و کش میآیند. بعد میچسبند به هم و یکی میشوند. سایهی غولآسا یک قدم نزدیکتر میشود و میآید زیر نور ستارهها و تبدیل میشود به یک ببر؛ ببری به بزرگی یک ماشین که کل راهرو را گرفته.
در بخشی از کتاب اگر ببری به دام تو افتاد میخوانیم
نیش سم باز میشود. مامان با صدای بلند نفسی میکشد.
مامان حالش از آن تکهی سفید موهای سم به هم میخورد، اما سم گوشش به حرفهای مامان بدهکار نیست. میگوید: «تقصیر من چیه که این تکه از موهام این رنگی درمیآد؟»
خلاصه این قصه سر دراز دارد.
هالمونی برمیگردد به مامان اخم میکند و میگوید: «چرا موهای دخترها خیس؟»
مامان همینطور که کیسههای خرید هالمونی را جابهجا میکند، گلویش را صاف میکند: «داشتم میگفتم. مجبور شدیم بیرون توی بارون وایستیم؛ واسه همین هم خیس شدن. نمیشد لطف کنین خونه بمونین؟ مگه نگفته بودی اون موقع قراره خونه باشی؟ مجبور شدم مثل قدیمها با هزار دوزوکلک پنجره رو از بیرون باز کنم و از پنجره بیام تو؛ اون هم جلوی دخترهام!»
«همیشه از پنجره.» هالمونی به من و سم نگاه میکند و با نچنچ میگوید: «رفت بیرون، رفت تو. حتی از پنجرهی زیر شیرونی. مامانتون بچهی بلایی بود خیلی. همهش دردسر میکرد.»
مامان میگوید: «ای بابا!» من و سم به هم نگاه میکنیم. نمیفهمم مامان چطور از پنجرهی زیرشیروانی میرفته پایین؛ ارتفاع پنجره خیلی زیاد است. مگر میشود از آن رفت پایین؟ اما هالمونی کارش همین است که همهچیز را گنده میکند و خب بامزه است که مامان را تصور کنم که از پنجره پایین میرود.
سم لبش را گاز میگیرد و لبخندش را میخورد و من هم جلوی خندهام را میگیرم.
مامان میگوید: «تازهش هم، دیگه نباید رانندگی کنی. مخصوصاً توی بارون. اگه میخواستی بری خرید باید صبر میکردی تا من بیام. باید حواست جمع باشه. باید...»
هالمونی انگشتش را میگیرد بالا و میگوید: «هیسسس.» من و سم قبلاً توی تلویزیون یک مربی سگ دیده بودیم که وقتی میخواست سگها را آرام کند میگفت هیسسس. هالمونی هم همان صدا را از خودش درمیآورد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب اگر ببری به دام تو افتاد |
نویسنده | تای کلر |
مترجم | نیلی انصار |
ناشر چاپی | انتشارات پرتقال |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 284 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-274012-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان معمایی و ماجراجویانه نوجوان |