معرفی و دانلود کتاب دروازهی مردگان 2: شب خندق
برای دانلود قانونی کتاب دروازهی مردگان 2: شب خندق و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب دروازهی مردگان 2: شب خندق
خودزندگینامهی پسر نوجوانی به نام «رضاقلی» اکنون به دست مجید افتاده است. همراه با این دو شخصیت، در کتاب دروازهی مردگان 2: شب خندق به دالانهای تاریخ سفر میکنیم و وقایع ترسناک و مهیّجی را دربارهی زندگی این دو جوان میخوانیم. این اثر دومین جلد از سهگانهای متفاوت و خواندنی نوشتهی حمیدرضا شاهآبادی به شمار میرود.
دربارهی کتاب دروازهی مردگان 2: شب خندق
سهگانهی خواندنی و مهیج دروازهی مردگان را که اکنون جلد دوم آن در اختیار شما قرار دارد، میتوان در شمار آثار ادبی تاریخی-تخیلی دستهبندی کرد. عنوان این دستهبندی ممکن است در نگاه اول عبارتی متناقض به نظر برسد اما با مطالعهی این مجموعهی سهجلدی خواهید دید که انتخاب چنین نامی برای آن چندان هم بیراه نیست. کتاب دروازهی مردگان 2: شب خندق به این معنا اثری تاریخی-تخیلی به شمار میرود که نویسنده کوشیده است در آن وقایع و رخدادهایی آمیخته با جنبههای سوررئالیستی و ماوراءالطبیعی را در بازهای از تاریخ معاصر ایران در دوران قاجار روایت کند. شخصیت اول داستان پسر نوجوانی است که «رضاقلی» نام دارد و ما در هر سه جلد این مجموعه، ماجراهای زندگی او و مواجههاش با پدیدههای جهان مدرن در ایران را میخوانیم.
تار و پود روایت کتاب دروازهی مردگان 2: شب خندق نیز مانند جلد اول مجموعه، بافتهای مرکب از زمان حال و گذشته است. دو خط روایی درهمتنیده در طول داستان در جریان است و هر دو راوی پسران نوجوان و کنجکاوی هستند که داستان زندگی خود را برای مخاطب بازگو میکنند. از حیث تقویم و زمان وقوع حوادث، چیزی حدود صد سال فاصله میان آنهاست. اما رخدادی که یکی از وقایع اصلی داستان در جلد اول مجموعه به شمار میرود، زندگی این دو نوجوان، رضاقلی و مجید را به هم هم گره زده است.
در جلد اول مجموعه با عنوان دروازهی مردگان 1: قبرستان عمودی، رضاقلی در کارگاه فرشبافی مردی مشغول به کار میشود و در ازای کار درآنجا از کارفرمای خود جای خواب و غذا دریافت میکند. شرایط او چندان بهسامان نیست و همین نابهسامانیها رفتهرفته او را نسبت به وضع موجود خود به عنوان عضوی از جامعهی در شرف دگرگونی، آگاه و معترض میسازد.
در ادامهی وقایع پرفراز و نشیب جلد اول، پای خانهای به وسط کشیده میشود که در دیوارهای آن اجسادی دفن شدهاند. خانهای که روز به روز وقایعی که در آن اتفاق میافتند، شکل و شمایلی عجیبتر و هولناکتر به خود میگیرند. آغاز جلد دوم مجموعهی دروازهی مردگان نیز در این خانه رقم میخورد. مجید، راوی زمان حال کتاب، به اتفاق پدرش، خواهرش لیلا و مأمور شهرداری اکنون در این خانه حضور یافتهاند و در پی رسیدن به پاسخ سؤالاتی مبهم و دلهرهآورند. سخن از حوضچهای اسرارآمیز است که وسایل بسیاری از ایوان طبقهی بالای خانه در آن میافتند و ناپدید میشوند. و این گونه است که کتاب دروازهی مردگان 2: شب خندق آغاز میشود.
رضاقلی که نماد و نمودی از آزادیخواهی در جامعهای بسته و در بند جهل است، میکوشد تا با کشف واقعیت، خود را از اسارت نادانی و تبعیض آزاد کند. او در این جلد به تهران بازمیگردد اما پای فاجعه پیش از او به پایتخت باز شده است. بیماری وبا در میان مردم شیوعی مرگبار یافته و قحطی بزرگ و خانمانبراندازی شهر را به سرزمین بلا و بدبختی تبدیل کرده است. رضاقلی میخواهد وارد تهران شود اما با موانع محکمی روبهروست. در خندقهای اطراف شهر زندگی در بستری از فقر و قحطی و بیماری در جریان است و در جایجای این کتاب، روایتی خواندنی را از مواجههی رضاقلی با مصادیق عینی این پدیدهها میخوانیم. آیا او موفق خواهد شد از دروازهی شهر عبور کند؟
حضور شخصیتهای جدید در کتاب دروازهی مردگان 2: شب خندق ماجرای داستان را به راههای مخوف و هیجانانگیز میکشاند. از میان کاراکترهای کلیدی جلد دوم میتوان به مرد هندی عمامهبهسر اشاره کرد که حضور او در داستان موجب رقم خوردن وقایعی بهدور از انتظار میشود. رضاقلی در این جلد از مجموعهی دروازهی مردگان نیز میکوشد در مقابل ظلم حاکم بر جامعه و مردم فرودست بایستد و نوای آزادی و آزادگی سر دهد.
کتاب دروازهی مردگان 2: شب خندق نوشتهی حمیدرضا شاهآبادی به همت نشر افق منتشر شده است. جلد اول این مجموعه «قبرستان عمودی» و جلد سوم آن «چاه تاریکی» نام دارد.
کتاب دروازهی مردگان 2: شب خندق برای چه کسانی مناسب است؟
خواندن کتاب دروازهی مردگان 2: شب خندق و دیگر قسمتهای این سهگانهی جذاب و خواندنی را به نوجوانان علاقهمند به رمانهای ترسناک، فانتزی و تاریخی پیشنهاد میکنیم.
با حمیدرضا شاهآبادی بیشتر آشنا شویم
حمیدرضا شاهآبادی، نویسنده و پژوهشگر ادبی و تاریخی ایرانی متولد سال 1346 است. عمدهی فعالیتهای این نویسندهی ایرانی در حوزهی ادبیات کودک و نوجوان متمرکز است و مدیریت مؤسسات مهمی همچون انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و همچنین انتشارات مدرسه از جمله سوابق اجرایی او در این زمینه به شمار میرود. از جمله افتخارات حمیدرضا شاهآبادی میتوان به مواردی همچون جایزهی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران و کاندیداتوری جایزهی ادبی آسترید لیندگرن اشاره کرد. رمان نوجوان «وقتی مژی گم شد»، «افسانهی تیرانداز جوان»، «دیلماج» و «حکایت مرد تنها» از دیگر عناوین منتشرشدهی این نویسندهی توانمند ایرانی به شمار میروند.
در بخشی از کتاب دروازهی مردگان 2: شب خندق میخوانیم
جسد مرد مرده را از گاری پایین بردیم. گاریچی و جوان سبیل قیطانی با احتیاط از زیر جسد طناب رد کردند تا مجبور نباشند به آن دست بزنند. بعد با کمک مرد کلاه پشمی جنازه را از گاری پایین بردند. من هم کمکشان کردم. یک گوشه از طناب را هم من گرفتم. بچههای مرد کلاه پشمی بیآنکه حرفی بزنند، از دو طرف صورتشان را چسبانده بودند به سینهی مادرشان و با ترس نگاهمان میکردند. مادرشان هم همینطور. دستهایش را حلقه کرده بود دور بچههایش و سرش را آرام به دو طرف تکان میداد. جنازه خیلی سنگین بود. بهسختی آن را پایین بردیم و گذاشتیم کنار جاده. گاریچی گفت برایش قبر بکنیم اما مرد کلاه پشمی گفت ماندن کنار این جنازه با این باد گرم اگر تا به حال مبتلا نشده باشیم، حتماً مبتلایمان میکند. برای همین گاریچی با عجله مقداری خاک روی جنازه ریخت و گفت دستهایمان را بشوییم. دستهایمان را خیس و خاکمال کردیم و بعد با آب داخل کوزه شستیم. آنوقت سوار شدیم و در حالی که باد داغ به صورتمان میخورد راه افتادیم.
انگار نه انگار که اول پاییز است. گرمای هوا حال آدم را بد میکرد. گاریچی انگار که بخواهد از کسی یا چیزی فرار کند مدام به اسبها شلاق میزد و سعی میکرد سریعتر حرکت کند. اما گاری کهنه و اسبهای پیر توان تند رفتن نداشتند. آب کوزه تمام شده بود و تا تهران دیگر کاروانسرایی نبود که بخواهیم آب برداریم. رفتن به دهات اطراف هم صلاح نبود چون اگر آن جا هم وبا آمده بود میتوانست مبتلایمان کند. پس یکنفس راه میرفتیم. حوالی غروب وقتی هوا روبه تاریکی میرفت جوانک سبیل قیطانی از گاریچی پرسید: «چقدر دیگه مونده برسیم عمو؟»
گاریچی جواب داد: «خیلی کم، تقریباً رسیدیم.»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب دروازهی مردگان 2: شب خندق |
نویسنده | حمیدرضا شاه آبادی |
ناشر چاپی | نشر افق |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 264 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-353-487-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی نوجوان |