معرفی و دانلود کتاب الطاف خداوند در تاریکی‌های زندگی

معرفی کتاب الطاف خداوند در تاریکی‌های زندگی

جول اوستین نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز و آمازون در کتاب الطاف خداوند در تاریکی‌های زندگی شما را به داشتن دیدی درست حتی در لحظات سخت زندگی، ترغیب و تشویق می‌کند.

جول اوستین (Joel Osteen) در کتاب الطاف خداوند در تاریکی‌های زندگی (Blessed in the darkness: How all things are working for your good) به شما کمک خواهد کرد تا از طریق تمرین‌های کاربردی و بینش‌های الهی بر چگونگی نزدیک‌تر شدن به خداوند و توکل کردن به او در زمان‌هایی که زندگی غیر قابل درک است، متمرکز شوید. او همچنین، با طرح سوالاتی تأمل برانگیز و فعالیت‌های انگیزشی کمک می‌کند تا در روزهای سخت زندگی، طرح و نقشه‌ی الهی را کشف کنید.

همه‌ی افراد کم و بیش با روزهای سخت و تاریکی از قبیل: مشکل پیدا کردن با یک دوست، جدایی در رابطه، وضعیتی ناعادلانه در محل کار، پس‌رفت مالی، بیماری غیرمنتظره، طلاق یا از دست دادن عزیزان و... رو به رو می‌شوند، مشکلاتی که برایشان قابل درک نیستند. در این مواقع دلسردی، دور شدن از رویاهایی که در سر داشتند و‌ اندیشیدن به پایان راحت‌ترین کار است.

کتاب الطاف خداوند در تاریکی‌های زندگی درباره یادگیری تغییر نگرش روزهای سخت و تاریکی است که همه ما یا آن را تجربه کردیم یا در حال تجربه آن هستیم. جوئل اوستین در این اثر صدها داستان واقعی از زندگی افرادی تعریف می‌کند که تمامشان به یک حقیقت و راز بسیار حیرت‌انگیز ختم می‌شوند.

تا به حال به این فکر کرده‌اید که چرا زندگی برای بعضی افراد سخت است و برای بعضی دیگر آسان؟ چرا یکی از بیماری شفا می‌گیرد اما دیگری نه؟ چرا یکی در وضعیت بد و بحرانی مالی قرار می‌گیرد دیگری نه؟ چرا یکی رابطه عاشقانه بسیار موفق دارد و دیگری نه؟

جوئل اوستین از طریق این کتاب هدایتگر کمک می‌کند تا به این درک و آگاهی برسید که دانه‌هایی از استعدادهای بالقوه و شکوه در شما وجود دارند که در اعماق درون‌تان مدفون شده‌اند و تنها در تاریکی‌ها پا به عرصه وجود خواهند گذاشت.

همچنین به بیان نویسنده انسان‌ها خود تصمیم می‌گیرند که بیش‌تر به خیر خداوند و زندگی عمیق متوسل شوند نه به گناه. او تلاش می‌کند تا اصول کتاب مقدس را به شیوه‌ای ساده با تاکید بر قدرت عشق و نگرش مثبت آموزش دهد.

در بخشی از کتاب الطاف خداوند در تاریکی‌های زندگی می‌خوانیم:

بانوی جوانی را می‌شناسم که در گروه دعا کنندگان ما در کلیسای لیک‌وود، داوطلب می‌شود. او و شوهرش سال‌ها تلاش ‌کرده‌اند تا بچه‌دار شوند. در طول خدمات روحانی ما، این بانو برای کسانی که در تلاش هستند تا صاحب فرزندی شوند، دعا می‌کند. بارها و بارها افرادی که او برایشان دعا کرده است، با نوزادانی در آغوش، بسیار خوشحال و راضی به کلیسای ما آمده‌اند. او می‌بیند که دعاهای آن‌ها مستجاب شده، اما دعای او مستجاب نشده است. به نظر می‌رسد که این بانوی جوان همه چیز دارد. او زیبا و موفق است و شوهری فوق‌العاده دارد، اما چیزی که نمیتوانید آن را ببینید سرخوردگی پنهان است، تنها چیزی که او نمی‌تواند آن را درک کند.

زندگی پر از تضادهای ظاهری مانند این است که سعی می‌کنند ما را در تاریکی نگه دارند. شما به دیگران کمک می‌کنید که خوب شوند اما خودتان احساس خوبی ندارید. همکاران‌تان به گرفتن ترفیع ادامه می‌دهند و با این که شما هم همانقدر کار می‌کنید، به همان اندازه بازده دارید اما هیچ‌کس به شما توجهی نمی‌کند. همه‌ی ما سرخوردگی‌های پنهانی داریم؛ چیزهایی که می‌دانیم خداوند می‌تواند تغییرشان دهد. ما می‌دانیم که خدا می‌تواند دری بگشاید، یا می‌تواند وسوسه‌ای را بزداید، یا می‌تواند به ما فرزندی که آرزویش را داریم عطا کند، اما این اتفاق نمی‌افتد. در چنین شرایطی آسان است که درگیر سؤالاتی شویم که با «چرا» آغاز می‌شوند.

ما باید بفهمیم که خدایمان خدایی متعال و قدرتمند است. قرار نیست که بفهمیم چرا چیزهایی اتفاق می‌افتند یا اتفاق نمی‌افتند. چیزهایی هستند که خداوند آن‌ها را حذف نمی‌کند. شرایطی هستند که خداوند مدت زمان زیادی منتظر است تا آن‌ها را تغییر دهد. شما باید اعتماد داشته باشید که او می‌داند چه چیزی برایتان بهترین است. اگر نگرش درست را حفظ کنید، تمام این شرایط ناامید کننده‌ای که تغییر نمی‌کنند و مصیبت‌هایی که او از بین نمی‌برد، علیه‌تان کار نخواهند کرد، بلکه در عوض به سود شما کار خواهند کرد. اجازه ندهید تضادهای زندگی باعث شوند که نا امید و خشمگین شوید و رؤیاهایتان را رها کنید.

فهرست مطالب کتاب

فصل اول: الطاف خداوند در تاریکی‌های زندگی
نقاط تاریک زندگی نعمت‌هایی را برایمان به ارمغان می‌آورند
استقامت و اراده‌ای پولادین
رشد و ترقی در زمان سختی و اندوه
علامت سؤال به علامت تعجب تبدیل می‌شود
موهبت‌ها از میان شکست‌ها
آشکار شدن عظمت درون
فصل دوم: دوران تاریک
"پس از این..."
نور ناگهان خواهد آمد
رشد شخصیتی
تحول در تاریکی
خودتان را برای شگفت زده شدن آماده کنید
فصل سوم: سرخوردگی‌های پنهان
فضل خداوند برایمان کافی است
چرا ممکن است به برداشتن بَستَر خود نیاز داشته باشیم
در جایگاه آرامش گام بردار
آزموده شدن در کوره‌ی رنج و پریشانی
اجازه دهید شخصیت‌تان پرورش یابد
حکایت دو خواهر
آیا اوضاع تغییر می‌کند یا خیر
فصل چهارم: توکل بی‌قید و شرط
از تاریک‌ترین ساعت به سوی روشن‌ترین ساعت
اما حتی اگر خداوند این کار را نکند...
توکل بی‌قید و شرط
همه چیز به سود شما کار می‌کند
گذراندن آزمون توکل
فصل پنجم: رنج خود را هدر ندهید
نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود
در رنج، درسی وجود دارد
تولد چیزی تازه
شادمانی پیش رویت قرار دارد
فصل ششم: برکت یافتن توسط دشمنان
میزی برایتان مهیا شده‌است
استفاده از دشمن برای برکت دادن به شما
ترسان نشوید
فصل هفتم: همه چیز خوب است
همه چیز در جهت خیر و مصلحت شما کار می‌کند
در‌های باز، درهای بسته
همه چیز درمورد ما نیست
آنچه که نمی‌بینید
فصل هشتم: هیچ چیز بیهوده نیست
بگذارید کودها کارشان را بکنند
از چاه به زندان و از زندان به کاخ
هیچ تجربه‌ای بیهوده نیست
ساختن ابزار موسیقی از زباله‌ها
برخاستن به سوی قله
فصل نهم: سختی یعنی انتقال
سختی‌های زندگی شما را به سمت تقدیرتان سوق می‌دهد
تنزل به معنای پیشرفت است
قوت، قدرت و فضل خداوند برای رویارویی با مشکلات
خداوند همه‌ی قدم‌ها را هماهنگ و موزون کرده‌است
بگذارید سفر آغاز شود
فصل دهم: سقوط کرده‌اید اما فراموش نشده‌اید
همه چیز مورد توجه خداوند است
پادشاه شما را فرا می‌خواند
یک صندلی در کنار میز پادشاه برایتان وجود دارد
بلیطی برای خروج از لودبار
فراموش نشده‌اید
فصل یازدهم: ارقام تراز شده
عدل و انصاف در راه هستند
بیرون خواهید آمد و دست خالی نخواهید بود
جبران در راه است
خداوند به همه چیز توجه می‌کند
در نهایت، دشمنانتان با شما دست خواهند داد
تراز شدن ارقام ثبت شده نیازمند گسترانیدن رحمت و برکت است
زمان شما در راه است
فصل دوازدهم: داشتن ایمان در دل تاریکی‌ها و سختی‌ها
میانه‌ی راه می‌تواند آشفته و درهم باشد
پشت سرگذاشتن سختی‌ها
در زندگیتان تنها نیستید
روزهای سختی و گرفتاری موقتی هستند
روند کار دلسرد و ناامیدتان نکند
فصل سیزدهم: لنگر انداختن در ساحل امید
زندانی امید باشید
ایمان آوردن به امید
زندگی روزمره می‌تواند باعث شناور شدنتان شود
طناب لنگر هر منفی نگری را قطع کنید
لنگرتان را پایین نگه دارید
فصل چهاردهم: به سوی هدفتان به جلو رانده می‌شوید
درب بسته یعنی درب جدیدی گشوده خواهد شد
خارج از نقطه‌ی راحتی
بهم زدن آشیانه
فشار رو به پایین به معنای فشار رو به بالا است
رویارویی با جریان زندگی
فصل پانزدهم: قدم گذاشتن در ناشناخته‌ها
باید جسور باشید
راه رفتن روی آب امکان پذیر است
گام ایمان را بردارید
هدف، آماده‌سازی شماست
مانند اِسِتر باشید
فصل شانزدهم: هنوز پابرجا و استوار هستم
دوباره‌ همه چیز را بدست خواهید آورد
بهتر، قوی‌تر و خوشبخت‌تر
ذهنیتی جنگجو
ایستادن همچون یک قهرمان
فصل هفدهم: رویایتان را به یاد بیاورید
بیل خود را بیرون بیاورید
این کوهستان را به من بده
رویابین باشید
آن وعده را به یاد بیاورید
عبور کردن
فصل هجدهم: پایان دلخواه
صحنه‌ی پایانی شما گرفته شده‌است
اگر هیچ چیز خوب نیست یعنی این پایان نیست
پایانی آباد
"و پس از این" در راه است
پایان پیروزمندانه