معرفی و دانلود کتاب افسانه‌ی امبر 2: تفنگ‌های آوالون

معرفی کتاب افسانه‌ی امبر 2: تفنگ‌های آوالون

کتاب افسانه‌ی امبر 2: تفنگ‌های آوالون به قلم راجر زلازنی دومین مجلد از مجموعه‌ی پرطرفدار این نویسنده، یعنی افسانه‌ی امبر است. این‌بار شاهزاده کروین، وارث قانونی تاج و تخت به‌دنبال انتقام از برادر غاصب خود، اریک است. او برای جمع‌آوری مهمات وارد دنیای تاریک سایه‌ها می‌شود و همانجاست که زنی بسیار زیبا و مرموز، او را اغوا کرده و از مسیر اصلی‌اش منحرف می‌کند. گفتنی‌ست این کتاب در سال 1973 میلادی نامزد جایزه‌ی متروپولیتن برای بهترین رمان فانتزی شده است.

درباره‌ی کتاب افسانه‌ی امبر 2: تفنگ‌های آوالون

راجر جوزف زلازنی (Roger Zelazny) در طول دوران نویسندگی حرفه‌ای خود شش جایزه‌ی هوگو و سه جایزه‌ی نبیولا را از آن خود کرد و به نامی ماندگار در ادبیات ژانر فانتزی تبدیل شد. کتاب افسانه‌ی امبر 2: تفنگ‌های آوالون (The Chronicles of Amber 2: The Guns of Avalon) دومین مجلد از مجموعه‌ای‌ست که بسیاری از آن به‌عنوان بهترین اثر این نویسنده‌ی فقید یاد می‌کنند. داستان این‌بار نیز از زبان خود شاهزاده کروین روایت می‌شود و او که به‌دنبال بازپس‌گیری تاج و تخت خود است، می‌خواهد هرطور که شده و به هر قیمتی از برادر غاصبش، اریک انتقام جانانه‌ای بگیرد.

کروین وارد دنیای سایه‌ها می‌شود و نیروهای خود را برای حمله‌ آماده می‌کند اما، تاریکی مطلق نیز در پی او و برملا کردن نقشه‌هایش است. در سایه‌ها با زنی مرموز و بسیار زیبا آشنا می‌شود که در پی اغوا و فریب دادن اوست. کروین از آنچه پس پرده اتفاق می‌افتد خبر ندارد و اینکه شیطانی تا قلب خود پادشاهی نفوذ کرده و منتظر است تا او دست از پا خطا کند. نیروهای اهریمنی کائوس نقشه دارند که اَمبر و همه‌ی کسانی را که در آنجا حکومت می‌کنند، نابود کنند.

راجر زلازنی داستان کتاب افسانه‌ی امبر 2: تفنگ‌های آوالون را از ساحلی آغاز می‌کند که در آنجا شاهزاده کروین با باترفلای خداحافظی و او را بدرقه‌ی آب‌های عمیق می‌کند. مرد تنها به‌سمت درخت‌ها برمی‌گردد و به راه درازی که پیش رو دارد، می‌اندیشد. او در سرمای پیش از سپیده‌دم و سکوت مسیری را آغاز می‌کند که هیچ از آن نمی‌داند. کروین با حالی زار به راه خود ادامه می‌دهد تا کنار جاده به هفت مرد می‌رسد که شش نفرشان را غرق به خون، کشته و نفله‌شده می‌بیند. مرد هفتم هنوز نیمه‌جان است و به تنه‌ی بلوطی کهن تکیه داده. اما این مردها که هستند و آنجا چه می‌کنند؟ آیا رازی در میان است که شاهزاده باید کشفش کند؟

داستان کتاب افسانه‌ی امبر 2: تفنگ‌های آوالون در نُه فصل به رشته‌ی تحریر درآمده و پیمان اسماعیلیان آن را به زبان فارسی برگردانده. نشر پیدایش نیز این کتاب را منتشر و روانه‌ی بازار کتاب کرده است.

درباره‌ی مجموعه‌ی افسانه‌ی امبر

زمین تنها سایه‌ای از جهانی دیگر است، جهانی واقعی به‌نام اَمبر. و دنیاهای دیگر هم سایه‌هایی از همین جهان هستند. راجر زلازنی در مجموعه‌ی افسانه‌ی اَمبر، که از محبوب‌ترین و معروف‌ترین مجموعه‌های فانتزی و حماسی در ادبیات جهان است، مانند دیگر آثار خود، باز هم تخیل را با حماسه پیوند زده. او بی‌شک از تجربی‌ترین و متبحرترین نویسندگان دنیاهای فانتزی‌ست که جایگاه ویژه‌ای برای مضامین اساطیری در آثار خود قائل است. افسانه‌ی اَمبر را خوانندگان همه‌ی سنین، پیر تا جوان دوست دارند و با شاهزاده کروین همراه خواهند شد تا تاج و تخت خود را پس بگیرد و به چیزی که حق مسلّم خود می‌داند، برسد. اما راه کروین دشوار است، پیچیده‌تر و صعب‌العبورتر از چیزی که بتوان تصور کرد.

این مجموعه‌ی جذاب و پرهیجان ده جلد دارد که از دو قسمت پنج‌گانه تشکیل شده. پنج کتاب اول به سرگذشت شاهزاده کروین جنگجو اختصاص دارد و کتاب‌های سری دوم درباره‌ی پسر او هستند، شاهزاده مرلین جادوگر.

نکوداشت‌های کتاب افسانه‌ی امبر 2: تفنگ‌های آوالون

• وقتی بچه بودم عاشق مجموعه‌ی افسانه‌ی امبر بودم و کتاب اول و دوم این مجموعه هنوز هم از کتاب‌های موردعلاقه‌ی من در این ژانر هستند. (سباستین کاستل، نویسنده)
• از نظر من جلد دوم حتی از جلد اول هم خیلی بهتر بود. دنباله‌ای که ثابت می‌کند کتاب‌های مجموعه‌ای چقدر عالی هستند. خیلی زود شروع به خواندن کتاب سوم کرده‌م. اگر از طرفداران ژانرهای علمی-تخیلی و فانتزی هستید، این کتاب نمایشگر ماهیت این ژانر است. (استیپان کوبتس، نویسنده)
• فانتزی برتر! (واشنگتن پست)
• راجر زلازنی به سادگی از هر جنبه‌ای از آنچه که من در داستان می‌خواهم صحبت می‌کند. او خواننده را میخکوب می‌کند. هیچ کلمه‌ای برای ادای احترام به آنچه خوانده‌ام ندارم. (گریم روداگان، نویسنده)
• فکر می‌کنم نمی‌توانم با کلمات نظرم را راجع به این کتاب بیان کنم. کتاب بسیار خوبی‌ست. بنا به دلایلی فکر می‌کنم دنیای خودمان هم تنها سایه‌ای است که با سلاح‌های گرم پیشرفته ساخته شده. (جوهو پوهجالینن، نویسنده)

کتاب افسانه‌ی امبر 2: تفنگ‌های آوالون برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به ادبیات فانتزی با درونمایه‌ی حماسی علاقه‌ دارید، پیشنهاد می‌کنیم مجموعه‌ی افسانه‌ی امبر اثر راجر زلازنی را از دست ندهید.

در بخشی از کتاب افسانه‌ی امبر 2: تفنگ‌های آوالون می‌خوانیم

یک نفر برایم ردایی تازه به رنگ قهوه‌ای گذاشته بود که مایه‌ی لطفش بود. به‌خصوص اگر بیشتر وزن می‌گرفتم و گنه‌لون رنگ‌هایم را به یاد می‌آورد. ریشم را نتراشیدم، چون او مرا بدون ریش به یاد داشت. هر وقت نزدیک او بودم، به‌زور هم که شده صدایم را تغییر می‌دادم. گریز‌و‌ندیر را هم زیر تختم پنهان کردم.
تمام هفته‌ی بعد بی‌رحمانه به خودم سخت گرفتم. آن‌قدر کار کردم و عرق ریختم و زحمت کشیدم تا تمام دردهایم فروکش کرد و ماهیچه‌هایم دوباره سخت و محکم شدند. به‌نظرم در همان یک هفته، هفت کیلو وزنم بیشتر شد. آهسته و خیلی کُند، کم‌کم حس کردم به خودِ گذشته‌ام تبدیل شده‌ام.

اسم آن دیار و اسم دخترک یکی بود: لورن. اگر حالش را داشتم برای‌تان تعریف می‌کردم که در چمنزار پشت قلعه همدیگر را دیدیم: او گل می‌چید و من برای تمرین و هواخوری سرگرم قدم زدن بودم چه مزخرفاتی!

بعد از یک روز پرکار که تمامش را صرف تمرین با شمشیر و گرز کرده بودم او را دیدم. همان اطراف می‌پلکید که برای اولین‌بار چشمم به او افتاد. لبخندی به من زد و من هم جوابش را با لبخندی و سر تکان دادن دادم و رفتم. فردای آن روز هم دیدمش و گفتم: «سلام». و باز رفتم. همین.

البته مدام به او بر می‌خوردم. تا آخر هفته‌ی دوم که دیگر دردی نداشتم و از مرز هشتاد کیلو وزن رد شده بودم، گفتم بد نیست بعدازظهری را هم با او بگذرانم. تا آن‌موقع اسم و رسم و جایگاه اجتماعی‌اش را، تا جایی که به من مربوط می‌شد، پیدا کرده بودم. البته به این سرعت هم به او نزدیک نشدم. نه.

در واقع تا مدتی فقط چند کلمه‌ای با هم رد و بدل می‌کردیم که اتفاق عجیبی افتاد.