معرفی و دانلود کتاب اتاقی برای تو - جلد اول

معرفی کتاب اتاقی برای تو - جلد اول

بث اهمان در کتاب اتاقی برای تو - جلد اول که رمانی عاشقانه، گرم و صمیمی است، لحظات زندگی کیسی جنسن را با شما در میان می‌گذارد؛ زنی که پس از ناپدید شدن ناگهانی پدر دوقلوهایش تصمیم می‌گیرد، نزد مادرش که صاحب یک مسافرخانه است برگردد و خودش را با درس و بچه‌هایش مشغول نگه دارد. اما در یک روز طوفانی، ورود یک تازه‌وارد، شعله‌ی خاموش‌شده‌ در وجود کیسی را دوباره روشن می‌کند.

درباره‌ی کتاب اتاقی برای تو - جلد اول

در کتاب اتاقی برای تو - جلد اول (Room for You) نوشته‌ی بث اهمان (Beth Ehemann) کیسی جنسن، شخصیت اصلی داستان، یک مادر تنهاست که زندگی پرمشغله‌ای را می‌گذراند. زیرا لوسی و پاپیر، دختران دوقلویش، هر روز و هر دقیقه او را مشغول نگه می‌دارند. زندگی این زن در طی چهار سال گذشته فرازوفرودهای بسیاری داشته؛ درواقع زمانی که پدر بچه‌هایش او را با دوقلوها تنها گذاشت، کیسی تصمیم گرفت بدون وابستگی به هیچ‌کس دخترانش را بزرگ کند و با تمرکز روی درس خواندن و تحصیل، قلبش را از تجربه‌ی دوباره‌ی رنج دوست داشتن دور نگه دارد.

به همین علت به مسافرخانه‌ی مادرش برمی‌گردد تا زندگی تازه‌ای را آغاز کند و اولویتش را بر رفاه حال دخترانش متمرکز سازد اما نمی‌داند زندگی در مسافرخانه‌ی کرانبری قرار نیست به روال عادی سپری شود. یک طوفان سهمگین نقطه‌ی عطف زندگی کیسی را رقم می‌زند. طوفانی که پای برادی مورفی، ستاره‌ی مشهور هاکی را به مسافرخانه‌ باز می‌کند و در یک لحظه‌ باعث می‌شود قلب کیسی گرم شود؛ حس آشنایی که مدت‌ها قبل آن را از یاد برده بود.

در دل این احساسِ لحظه‌ای و در عین حال پیچیده‌ی کیسی، ترس‌ها و تردیدهای بسیاری نهفته است. اگرچه جذابیت‌ها و شوخ‌طبعی برادی، توجه کیسی را به خود جلب می‌کند اما تجربه‌ی او در گذشته باعث شده دژ محکم و غیرقابل نفوذی به دور قلبش بکشد؛ بنابراین برای باز کردن در قلبش به روی برادی تردید دارد و از طرفی در تلاش است تا از دخترانش هم محافظت کند.

برادی صادقانه برای جلب نظر کیسی تلاش می‌کند. او مردی صبور و فهمیده است و تلاش می‌کند این صداقت را به اثبات برساند. او حتی ارتباط خوب و پرمحبتی با دوقلوها دارد. با اینکه به مرور زمان ارتباط نوپای این زوج عمیق‌تر می‌شود اما تردیدهای کیسی موانع بزرگی‌اند که ادامه‌ی رابطه را سخت می‌کند. با هر قدمی که برادی رو به جلو برمی‌دارد، کیسی احساس می‌کند که باید عقب‌نشینی کند.

رمان اتاقی برای تو - جلد اول این کشمکش احساسی را به خوبی به تصویر می‌کشد، به همین خاطر خواننده همراه با کیسی و برادی درگیر چالش‌ها و آسیب‌پذیری‌های این ارتباط می‌شود. بث اهمان هر فصل از این رمان را به نوبت از نگاه کیسی و برادی روایت می‌کند تا خواننده بهتر با درونیات هر کدامشان آشنا شود.

اهمان سعی دارد در این رمان با نثری روان و بدون پیچیدگی، از ساختن تدریجی رابطه‌ای عاشقانه بر پایه‌ی اعتماد و صداقت بگوید. رابطه‌ای که در آن کیسی تلاش می‌کند تا بر تجربه‌ی تلخ گذشته فائق آید و در سوی دیگر رابطه، برادی هم افزون‌بر تلاش برای جذب کیسی با سایه‌های گذشته‌اش کلنجار می‌رود.

کتاب اتاقی برای تو - جلد اول که جلد اول از مجموعه‌ی کرانبری این (Cranberry Inn) محسوب می‌شود، تنها یک داستان عاشقانه را روایت نمی‌کند، بلکه سفر درونی شخصیت‌ها برای طی مسیر رشد شخصی و خودشناسی را نیز به تصویر می‌کشد. آن‌ها در این مسیر با موانع مختلفی مواجه می‌شوند اما عبور از این سختی‌ها باعث شکوفایی آن‌ها می‌شود.

این رمان گرم و عاشقانه با تلاش رضوان خرمیان به فارسی ترجمه شده و انتشارات کتابسرای تندیس، برای نشر آن اقدام کرده است.

کتاب اتاقی برای تو - جلد اول برای چه کسانی مناسب است؟

مخاطبان علاقه‌مند به داستان‌های عاشقانه که دلشان می‌خواهد ساعتی را به مطالعه‌ی داستانی ساده و روان مشغول شوند و عشق را از نگاه دیگری ببینند، از خواندن این رمان لذت خواهند برد.

در بخشی از کتاب اتاقی برای تو - جلد اول می‌خوانیم

روی صفحه نمایش تصویر یکی از زیبا‌ترین زنانی بود که در کل زندگی‌ام دیده بودم. او در شن و ماسه دراز کشیده بود، موهای شکلاتی تیره و براقش روی صورتش ریخته بود و گونه‌های زیبایش را پوشانده بود. چشم‌های وحشی و آبی رنگش موجی از بنفش هم داشت و لب‌هایش را برای دوربین به حالتی اغواگرانه نگه داشته بود. مایوی دوتکه آبی رنگش به خوبی برجستگی‌های بدن فوق‌العاده‌اش را نشان می‌داد.

پرسیدم: «این چه سایتیه؟» و بدون اینکه منتظر جواب بمانم، گفتم: «اوه خدای من، اون مانکن لباس شناست؟»

لورن گفت: «عجله نکن، یه لحظه صبر کن. این اولین لینکیه که بالا اومد.» و دکمه بک را زد. «ممکنه این همون کندالی که ما دنبالشیم، نباشه. باید بیشتر نگاه کنیم.»

درست زیر آن وب سایت لینک یک مقاله خبری بود. لورن روی آن کلیک کرد و در عرض چند ثانیه عنوان آن مثل سیلی به صورتم خورد.

جدیدترین زوج امریکایی را می‌شناسید؟

ستاره هاکی و یک سوپرمدل برای دومین بار در این ماه با همدیگر دیده شدند.

وقتی تصویر زیر تیتر را دیدم، قلبم ریخت. برادی و کندال در قسمت تماشاچیان بازی بیسبال کنار هم نشسته بودند. یک ماه پیش، درست دو هفته قبل از اینکه برادی من را ببیند. یک کلاه سبز مربوط به تیم هانتر گرین هم که در این چند هفته با آن آشنا شدم، روی سر کندال بود. آن‌ها داشتند می‌خندیدند و با هم چوب شور می‌خوردند. آن‌ها خیلی صمیمی کنار هم ننشسته بودند اما تصویر او را که کلاه برادی روی سرش بود و داشتند خوش می‌گذراندند، نمی‌توانستم از ذهنم بیرون کنم، دقیقاً به همین دلیل نمی‌خواستم او را ببینم.

ناامید و با صدای بلند گفتم: «خوبه دیگه، دیدم. می‌شه تمومش کنید؟» روی پاشنه چرخیدم و به طرف اتاقم رفتم. درست است که من یک مادر بیست و چهار ساله با دو بچه‌ام، اما این دلیل نمی‌شود که حق نداشته باشم عصبانی شوم و از کوره در بروم.