معرفی و دانلود کتاب آیندهی کهن
برای دانلود قانونی کتاب آیندهی کهن و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب آیندهی کهن
کتاب آیندهی کهن، رمانی فانتزی و تخیلی برای مخاطب نوجوان است که توسط آرمان آرین نوشته شده. نویسنده در این رمان، با الهام از متون دینی، گوشهای از حقایق هستی و زندگی پیامبران را در قالب یک داستان حماسی و بلند روایت میکند.
دربارهی کتاب آیندهی کهن
آرمان آرین را میتوان یکی از موفقترین نویسندگان ایرانی در سالهای اخیر دانست. این نویسنده که عمدهی شهرت خود را مدیون نوشتن سهگانهی پارسیان و من است، جوانترین برندهی جایزهی کتاب سال ایران بهشمار میرود. بسیاری از داستانهای آرمان آرین، بر اساس اسطورهها، حماسهها و تاریخ ایران نوشته شدهاند که علاوهبر اینکه محبوبیت فراوانی بین خوانندگان ایرانی پیدا کردهاند، برندهی جوایز متعددی نیز بودهاند. کتاب آیندهی کهن، سهگانهی دیگری از این نویسندهی جوان ایرانیست که با الهام از باورها و متون دینی، به زندگی پیامبران و سرگذشتشان میپردازد.
ماجرای رمان آیندهی کهن، با زندگی شاهزادهای جوان آغاز میشود که در سن 16 سالگی و پس از مرگ پدرش، به مقام سلطنت میرسد. این شاهزاده و پادشاهِ جوان، ادارهی کشور را به درباریان و وزرای معتمدش میسپارد و وقتش را در خوشیها و جشنهای فراوان میگذراند. هر سال، در یک روزِ مشخص، برخی از اهالیِ شهر به دیدن پادشاه میآیند و از او برای شادی و خوشبختیشان تشکر میکنند. اما در پنجمین سال، قبل از اینکه خورشید غروب کند، پادشاه صدای فریاد مردی را میشنود که از او درخواست کمک میکنند و پیش از آنکه پادشاه صاحبِ صدا را پیدا کند، توسط وزیرانش به داخل کاخ برده میشود. این مسئله باعث میشود پادشاه تصمیم بگیرد در لباس مبدل وارد شهر شود تا با چشمان خود وضعیت زندگی مردم را از نزدیک ببیند.
در ادامهی کتاب آیندهی کهن، پادشاه یکی از نگهبانان معتمد خود را بر یکی از دروازههای کاخ میگمارد و با لباس مبدل وارد شهر میشود. پیرمردی پادشاه را میبیند و به او توصیه میکند وارد شهر نشود و زمانی که میبیند حرفش در گوشِ پادشاه کارگر نیست، بههمراه او وارد شهر میشود. در اینجاست که پادشاه شهرش را ویرانهای با خانههای متروکه مییابد و متوجه میشود وزرا و درباریانش سالها او و پادشاههای قبلی را فریب داده بودند. این درباریانِ فریبکار، تنها بخشی از شهر که زیبا و غرق در عطر گل و نور مشعلها بوده را به پادشاه نشان میدادهاند تا این شاهزادهی جوان، به آنها ظن نبرد و درباریان بتوانند بیشتر و بیشتر مردمِ شهر را بچاپند.
پادشاه که از دیدن این صحنهها آزرده شده، هویت واقعیاش را برای پیرمرد فاش میسازد و پیرمرد هم برای شاهزادهی جوان، داستان زندگیاش را تعریف میکند. داستانهایی که پیرمرد تعریف میکند، بخش عمدهی کتاب آیندهی کهن را تشکیل میدهند و آرمان آرین از لابهلای سخنان پیرمرد، به زندگی پیامبران میپردازد.
یکی از نکات جالب کتاب آیندهی کهن، این است که بسیاری از داستانهایی که در آن آورده شدهاند، از زبان اجنه تعریف میشوند و به همین علت، فضای داستان به همان اندازه که فانتزی و جادوییست، به روایات مذهبی و دینی شباهت دارد.
کتاب آیندهی کهن که پیش از این در سه جلد با عنوانهای: «آیندهی کهن 1: روایت شب نخست»، «آیندهی کهن 2: روایت شب دوم» و «آیندهی کهن 3: روایت شب واپسین» منتشر شده بود، توسط انتشارات پرتقال در یک جلد دوباره منتشر شده است.
کتاب آیندهی کهن برای چه کسانی مناسب است؟
مخاطبین اصلی کتاب آیندهی کهن، نوجوانانی هستند که به داستانهای خیالانگیز و تخیلی و داستانهایی که از اساطیر و روایات مذهبی الهام گرفته شدهاند، علاقه دارند. بااینحال، علاقهمندان به آثار آرمان آرین نیز از خواندن این کتاب که فضایی متفاوت با دیگر آثار او دارد، لذت خواهند برد.
در بخشی از کتاب آیندهی کهن میخوانیم
هیچچیز به اندازهی دیدن چشماندازی از آب و درخت، انسان گمشده در بیابان را شاد نمیکند! این حرفِ مرا تنها کسی میفهمد که دستکم یک بار در بیابانی گم شده و آنگاه راه نجات را در دوردستها دیده باشد.
من سالیان سال از شرق تا غرب جهان را با کاروانیانم پیموده و پارچهی غرب را به شرق و ادویهی شرق را به غرب بُرده و فروخته بودم.
کوچک که بودم، پدرم دهقان فقیری بود که هرگز طعم آسودگی را نچشیده بود و من از همان وقتها قسم خوردم که راه او را در فقر دنبال نکنم. پس در نوجوانی به سپاهیان پادشاه پیوستم و همراه با لشگریان او، رومیان را درهم شکستیم و سرتاسر جهان تا دریای مدیترانه را تصرف کردیم. دلاوریهایم در آن دوران باعث شد که فرماندهام مرا از غنیمتها نصیب بیشتری ببخشد و بعد، گرچه میتوانستم در کنار او بمانم و ترقی کنم، ولی با همان سرمایهای که به دست آورده بودم، به هند رفتم و تجارت را آغاز کردم.
داراییام بهسرعت افزون شد و با سختکوشی توانستم در عرض سه سال به ثروت یک بازرگان معتبر دست یابم. هرچه بیشتر بر زیردستانم سخت میگرفتم، سهم بیشتری برای خودم میماند و اینگونه در هر سفر میتوانستم کالاهای بیشتری را میان سرزمینها جابهجا کنم. از زیاد ماندن در یک شهر پرهیز میکردم و به هیچکس زیاد نزدیک نمیشدم که زمانهی نبرد میان ملتها بود و ایران و روم سخت در هم پیچیده بودند. پس سر به کار خود داشتم و همچون غریبهای میان شهرها میگشتم؛ میخریدم و میفروختم تا سرانجام در میان بازرگانان به هوشمندی و درایت مشهور شدم.
چند بازرگان بزرگ که شیوهی کار و تجارتم را دیده و پسندیده بودند، بخشی از سرمایهشان را به من سپردند و چنین شد که در مدتی بسیار کوتاه، معتمد کاروانیان شدم. سال به سال بر رونق کارم افزوده شد و من نیز مدام در جمع کردن مال، حریص و حریصتر شدم. دیگر هیچکس از محاسبهی من آسوده نبود و من نیز بسیار مراقب بودم مبادا قطرهی آبی از دستم بچکد و گلوی کسی از زیردستانم تَر شود!
سرانجام زمانی رسید که دیگر هیچ بازرگانی به شهرت و مَکر من از شرق تا غرب عالم وجود نداشت و پول خدای من شده بود. من سرخوش از ثروتم بودم که هر روز بیشتر و بیشتر میشد و به خودم میبالیدم و در هر سفر پای سخن مردمان و کاروانیان مینشستم و شنوندهی داستانهای آنها میشدم؛ داستانهایی دربارهی این که هرکس خداوندی و معشوقی و آرزویی دارد و هر گروهی خدایی را به پرستش گرفته و او را والاترین نیروها میداند.
اما من از این دست فکرها آزاد و رها بودم و در دلم به همهی کسانی که به انواع خدایان و بتها ارادت داشتند، میخندیدم! و در این میان از همه عجیبتر برای من کسانی بودند که به خدایی ناپیدا باور داشتند!
فهرست مطالب کتاب
دفتر یکم: روایت شب نخست
یک: روایت فرمانروا
دو: روایت بازرگان
سه: روایت آن دیگری
چهار: آفرینش آغاز میشود
پنج: فروافتادن
شش: دشواریهای زمین
هفت: بر سیلابهای خودخواهی
هشت: پیکرههایی از تبار بیرحمی
نُه: بر کوهسارهای نادانی
ده: در آتشانِ ستم
یازده: در شهرهای هوس
دوازده: در بازارهای آز
سیزده: شب آرامش
چهارده: فرمانروای رؤیاها
پانزده: پایان شب نخست
دفتر دوم: روایت شب دوم
یک: ستمگر را هشدار بده
دو: شب دوم
سه: نبرد با جادوان
چهار: اینسوی آبها
پنج: آنسوی آبها
شش: ویرانه، شب، پری
هفت: وعدههای پرشکوه خداوند
هشت: پادشاه آدمیان و شیاطین
نُه: پندهای جاودانه
ده: راه گریزی نیست!
یازده: در میان پیامآوران دروغین
دوازده: رستاخیز... بیتردید!
سیزده: پایان شبی دیگر
دفتر سوم: روایت شب واپسین
یک: نجواها بیپایاناند...
دو: مقدسترین
سه: مکاشفات ابلیس
چهار: بر فراز کَفَرناحوم
پنج: عَزازیل؛ فرمانروای آشفتگی
شش: باغِ جتسیمانی
هفت: گام تا رهایی
هشت: هفتخفتگان
نُه: یارانِ گودال
ده: شمهاروش پادشاه
یازده: ع س ق
دوازده: دیدار دیگربار
سیزده: گرانبهاترین فرش زمین
چهارده: شاید واپسین شب...
دربارهی نویسنده
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب آیندهی کهن |
نویسنده | آرمان آرین |
ناشر چاپی | انتشارات پرتقال |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 400 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-274-235-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان علمی و تخیلی نوجوان |