معرفی و دانلود کتاب آهنگ پادشاهی لیولا - آدمکش حرفه‌ای جلد دوازدهم

معرفی کتاب آهنگ پادشاهی لیولا - آدمکش حرفه‌ای جلد دوازدهم

کتاب آهنگ پادشاهی لیولا - آدمکش حرفه‌ای جلد دوازدهم نوشته‌ی یو وو رمانی تخیلی است که ماجراجویی‌های قاتلی به نام لیولا را روایت می‌کند. این قاتل حرفه‌ای نمی‌خواهد دیگر کسی را بکشد و این تصمیم بزرگ، او را درگیر مشکلات بیشتری می‌کند.

درباره‌ی کتاب آهنگ پادشاهی لیولا:

برای خوشبختیِ خودت زندگی کن! لیولا می‌فهمد که زندگی بسیار ساده است و اگر در این شهر دور افتاده پنهان شود و کباب‌پزی کند، دیگر مجبور نیست کسی را بکشد؛ می‌تواند چهره‌های شاد مردم را ببیند که خوشبخت هستند. در چنین شرایطی چرا لیولا باید بخواهد امپراتور اژدها شود؟ او همچنان گیج و سردرگم است و دلش نمی‌خواهد زندگی جدید خود را رها کند. چهره‌ی مرموزی در مقابل لیولا ظاهر می‌شود، این اتفاق خوبی است یا به بحران تبدیل خواهد شد؟ آیا پایگاه مخفی آکلام توسط امپراتور اژدها محاصره می‌شود؟ ممکن است کسی آن‌جا را لو داده باشد؟ چه کسی به تیم دردسرسازان آکلان خیانت کرده است؟ کایسر و دیلایت به دردسر افتاده‌اند، آیا لیولا می‌تواند به ‌موقع خود را برساند و زندگی دوستانش را نجات دهد یا همچنان ترجیح می‌دهد در شهری دورافتاده به عنوان کباب‌پز مخفی بماند؟

رمان «آهنگ پادشاهی لیولا» جلد دوازدهم از مجموعه‌ی 13 جلدی آدمکش حرفه‌ای (Kill no more) است و یو وو (Yu Wo) با قلم توانمند و ذهن خلاق خود داستان تخیلی و هیجان‌انگیزی را برای‌تان روایت می‌کند که تا مدت‌ها از یاد نخواهید برد.

جلد یازدهم کتاب آدمکش حرفه‌ای در این بخش به پایان رسید:

او ابتدا فکر می‌کرد کایسر و بقیه حتما حالشان خوب است و به همین خاطر در جست‌وجویش اندکی اهمال کرده بود. اما حالا که می‌دانست آن‌ها مجرمین تحت‌تعقیب هستند، کمی دستپاچه شد.

بور مکث کرد. «کجا پیداشون می‌کنی؟»

این درست سوال لیولا هم بود. او سرش را تکان داد. «نمی‌دونم.»

بور اخم کرد و پیشنهاد داد. «بهتره حالا اینجا بمونی و من از اطراف برات پرس‌وجو کنم؟ تو وقتی مثل یه مرغ سرکُنده دنبال خودت می‌چرخی! پس نمی‌تونی پیداشون کنی.»

لیولا لحظه‌ای فکر کرد.

آیا واقعاً ممکن بود هرگز کایسر را پیدا نکند. مهم‌تر از آن! اینکه او خیلی از اینجا خوشش آمده بود و می‌خواست مدت بیشتری بماند. تنها همین خواستن! کافی بود که دلیل ماندن لیولا شود.

بله! می‌خواست اینجا بماند، می‌خواست کایسر و بقیه را ببیند و می‌خواست از خوشحالی‌اش برای نجات مردم استفاده کند. لیولا برای اولین بار متوجه شد، دلیل انجام کاری می‌توانست تنها به سادگی خواستن باشد.

«بزرگ‌ترین برادر، ممنونم که به هم یاد دادی چطور بخوام.»

آهنگ پادشاهی لیولا مناسب چه کسانی است؟

مطالعه‌ی این کتاب برای نوجوانان علاقه‌مند به آثار تخیلی تجربه‌ی جذاب و متفاوتی خواهد بود.

در بخشی از کتاب آهنگ پادشاهی لیولا می‌خوانیم:

با گذشت چند دقیقه، شمار اژدهاهای کوچک‌تری را که لیولا کشته بود، از دستش خارج شد. گرچه اژدهاهای کوچک‌تر قوه ادراک نداشتند! اما از راه غریزه حیوانی متوجه تهدید جدی شدند. وقتی آن‌ها سرانجام متوجه شدن‌ این موجودکوچولویی که مقابلشان‌ ایستاده هیولایی است که می‌تواند آن‌ها را به‌راحتی بکشد، سرعت و تعداد اژدهاهای کوچک‌تر مهاجم یواش‌یواش کم شد.

لیولا احساس کرد فشار از روش برداشته شده و فکر کرد شاید اژدهاهای کوچک‌تر عقب کشیدن پس خیلی عالی شد. گرچه اژدهاهای کوچک‌تر موجودات باشعوری نبودند! اما لیولا از اینکه یک چاقو را به خون آن‌ها آغشته کند و یا‌ اینکه از خون آن‌ها پوشیده بشود، حس خوبی نداشت. چون این افرادی را که پیش از آن به آن‌ها آسیب زده بود، «کیوسی و مکا» را برایش یادآوری می‌کرد. لیولا با خودش فکر کرد. «بزرگ‌ترین برادر، تو از اینکه من بکشم خوشت نمیاد... اما من برای حفاظت از مردم دارم می‌کشم و خیلی خوشحالم. پس تو ازم عصبانی نمیشی، مگه نه؟»

او ته قلبش می‌دانست که مکا عصبانی نمی‌شود. بلکه به او لبخند زده و روی شانه‌اش هم برای پشتیبانی می‌زند. حالا که فشار روی لیولا کمتر شده بود، او فرصت داشت که بچرخد تا ببیند باولیلانگ در چه حال است. از آنجایی که موجودات پرنده از آسمان پاک شده بودند و اژدهاهای کوچک‌تر که زمان آوار دیوار، وارد شهر شده بودند، حال به تپه‌ای از گوشت تبدیل شده بودند، حالا دیگر ‌ایمنی و آرامش به شهر برگشته بود. باولیلانگ هم دوید و یک اژدها را گرفت و گوشتش گاز زد.

فهرست مطالب کتاب

فصل یک: پیوند روحی
فصل دو: لیولا‌ی کباب‌پز
فصل سه: رسیدن برادر بزرگتر
فصل چهار: آرزوی پادشاه
فصل پنج: کمین در پایگاه سری
فصل شش: گردهمایی دوباره دوستان
فصل هفت: شرط‌بندی
فصل هشت: شب قبل از شرط‌بندی