معرفی و دانلود کتاب آن فروترین: زندگی فرانسوآی قدیس

معرفی کتاب آن فروترین: زندگی فرانسوآی قدیس

چرا فرانسیس آسیزی، پسر تاجر ایتالیایی قرن سیزدهم، به عنوان یک قدیس شناخته می‌شود؟ کریستین بوبن نویسنده‌ی فرانسوی در کتاب آن فروترین به حیات معنوی این راهب مسیحی و بنیان‌گذار فرقه‌ی فرانسیسکن می‌پردازد و با بینش فکری خود و تصاویر شاعرانه متنش، ما را با این شخصیت تاثیرگذار تاریخی بیشتر آشنا می‌کند. این اثر دو جایزه ادبی را در سال 1993 از آنِ خود کرده است.

درباره کتاب آن فروترین

چرا ما به فرانسیس آسیزی به عنوان یک قدیس احترام می‌گذاریم؟ چرا جذابیت او بیش از هشتصد سال دوام آورده و حتی فراتر از دنیای کاتولیک گسترش یافته و او را به یکی از محبوب‌ترین شخصیت‌های مذهبی در تمام دوران‌ها تبدیل کرده است؟

کتاب آن فروترین (The Very Lowly) نگاهی نافذ به زندگی فرانسوآی قدیس انداخته تا افسانه‌ها را کنار گذاشته و دنیای واقعی این راهب مسیحی را برای ما آشکار کند. کریستین بوبن (Christian Bobin) به روایت زندگی مردی می‌پردازد که با کنار گذاشتن ثروت، شرافت، جایگاه اجتماعی و حتی هویت شخصی خود را به خدا نزدیک کرد. قدرت و شهرت چندین ساله‌ی این راهب در فروتنی اوست. کریستین بوبن تغییر منحصر به فرد زندگی فرانسوآی قدیس را به تصویر کشیده است. کتاب حاضر به این موضوع می‌پردازد که چگونه این چهره، فرانسیس آسیزی که چیزی ننوشته یا خیلی کم به‌جا گذاشته، چنین تأثیری شگرفی در زندگی نخبگان و هنرمندان زمانه‌اش داشته است؟

فرانسیس از خداوند و از عیسی مسیح می‌گوید اما نه از بالای منبر، بلکه از پست‌ترین جایگاه انسانی، خاکسار و آکنده از عشق برای آن‌ها که گناهشان را قضاوت نمی‌کند و از آتش جهنم نمی‌ترساند. او تنها با هنرمندان و روشنفکران حرف نمی‌زند. تمام زندگی‌اش، از همان جوانی، فرانسیس جسمی بیمار داشت. از جسمش کلام ساخته بود. اما در قرابت درد مسیح، هم‌ذات مرد صلیبی. او می‌گوید ما از خون و گوشت هستیم، جسم قلبِ جبر انسانی ماست. او زایش و صلیب را، جسم زاده‌شده و جسم دردمند را نشان می‌دهد. او صورتی از دل‌سوزی‌ست.

حال کریستین بوبن در کتاب آن فروترین همچون باقی آثارش نگاهی عمیق و خاص به مفاهیمی همچون خدا، زن، عشق، پول، فرهنگ و... دارد و از دریچه جدیدی به دنیا می‌نگرد. او در این اثر مباحث فکری خود را با عرفان فرانسیس قدیس تلفیق کرده و سبکی منحصر به فرد را رقم زده است.

فرانسیس آسیزی را بیشتر بشناسیم

در سال 1182 در ایتالیا تاجری مرفه و خوشگذران صاحب پسری به نام فرانسیس شد. فرانسیس از دوران نوجوانی به تجارت پدر مشغول شد و مدت زمان اندکی را در تجارت گذراند. مدتی بعد به جرگه جنگاوران ملحق شد و در جنگ‌های مختلفی شرکت کرد. در یکی از همین جنگ‌ها به اسارت گرفته شد و پدرش برای آزادی او غرامت سنگینی پرداخت کرد.

بازگشت فرانسیس از اسارت با دوران بیماری مقارن شد و او در همین دوران فردی جذامی را در خیابان دید و این ملاقات باعث شد تا او به کار در محل نگهداری جذامیان علاقه نشان دهد. این کار به هیچ عنوان برای خانواده مرفه فرانسیس آسیزی خوشایند نبود و در طی اتفاقاتی او مجبور به ترک همیشگی خانه‌ی پدری شد. فرانسیس بدون اینکه حتی یک لباس برای خود بردارد تمام دارایی‌های پدرش را کنار گذاشت و خانه را ترک کرد. بعد از آن بود که او تمام زندگیش را وقف امور دینی و معنوی کرد. در میان مردم زندگی می‌کرد و آن‌ها را موعظه می‌داد. زندگی خود را بدون پول و بسیار فقیرانه می‌گذراند تا جایی که گاهی مجبور به گدایی می‌شد. شیوه زندگی فرانسیس آسیزی و پندهای بی‌آلایش او باعث شد که عده‌ای علاقه‌مند به شاگردی او شوند.

در سال 1209 تعداد شاگردان فرانسیس دوازده نفر بود و به سبب یکی بودن این عدد با تعداد حواریون حضرت عیسی (ع) مرامی در میان جمع شکل گرفت که فرانسیس رهبر آن بود. با همین جمع فرانسیس آیینی را تدوین کرد که در سال 1210 چاپ شد. این آیین توسط پاپ اینوسنت سوم تایید شد و اجازه تبلیغ پیدا کرد. این آیین امروزه با نام فرقه معروف فرانسیسکن‌ شناخته می‌شود.

جوایز کتاب آن فروترین

- برنده جایزه Prix ​​des Deux Magots در سال 1993
- برنده جایزه بزرگ ادبیات کاتولیک در سال 1993

نکوداشت‌های کتاب آن فروترین

- هر چند وقت یک بار کتابی می‌آید که نفستان را بند می‌آورد و شما را به هیجان وا می‌دارد. کتاب آن فروترین را بخوانید تا اهمیت توجه فروتنانه به چیزهای کوچک را درک کنید. (Spirituality and Health)

- یک تمرین متفکرانه منحصر به فرد. (Le Monde)

- این کتاب نفیس و تکان دهنده نه تنها در مورد سنت فرانسیس به شیوه‌ای رسا صحبت می‌کند، بلکه خواننده را به طور ظریف و جادویی به قلب عشق عرفانی بزرگ فرانسیس به جهان دعوت می‌کند. (Andrew Harvey، نویسنده)

کتاب آن فروترین مناسب چه کسانی است؟

علاقه‌مندان به آثار مرتبط با مسیحیت از خواندن این کتاب لذت خواهند برد. همچنین کتاب آن فروترین به دوستداران قلم خاص کریستین بوبن نیز پیشنهاد می‌شود.

کریستین بوبن را بیشتر بشناسیم

کریستین بوبن در سال 1951 دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را در رشته فلسفه گذراند و بعد از اتمام آن به نویسندگی رو آورد. در اغلب آثار او مفاهیمی چون عشق، کودکی و تنهایی به وضوح به چشم می‌خورد. آثار کریستین بوبن را می‌توان همچون زنجیری دانست که به یکدیگر وصل‌اند و هر کدام روشنگر دیگری هستند و در کنار هم افکار نویسنده را شکل می‌دهند. نوشته‌های او سرشار از اندیشه‌هایی هستند که برگرفته از عشقش به زندگی و زندگی عاشقانه‌اش است.

از کریستین بوبن تاکنون بیش از 30 اثر منتشر شده است. کتاب‌های دیوانه بازی، قاتلی به پاکی برف، ای کاش قلبم بی‌انکه بشکند، مقاومت کند، ژه و... برخی از آثار وی هستند.

در بخشی از کتاب آن فروترین می‌خوانیم

زیباست. نه، بیشتر از زیباست. خود زندگی‌ست در نازنین‌ترین تلألو سحر. نمی‌شناسیدش. حتی یکی از نقش‌چهره‌هایش را ندیده‌اید و از همین‌جا پیداست، پیدایی زیبایی‌اش، نور روی شانه‌هایش چون بر گهواره خم می‌شود، آن جا که می‌رود به نفس فرانسواً اسیزی کوچک که هنوز فرانسواً نام ندارد گوش بسپارد، که جز اندکی گوشت گلی و مچاله نیست، هنوز آدمکی عاجزتر از گربه‌توله یا درختچه‌ای. زیباست از عشقی که پوست می‌کند تا برهنگی کودک را بپوشاند. زیباست به طاقت خستگی که زیر پا می‌گذارد هر بار که به اتاق کودک می‌رود. همه‌ی مادران دارای این ‌زیبایی‌اند، همه این عدالت را دارند، این حقیقت را، این دیانت را. همه‌ی مادران رحمتی را دارند که خدا را حاسد می‌گرداند- خلوت‌نشین زیر درخت سرمدی‌اش. آری نمی‌توانید جز پوشیده پیراهن عشق‌اش به حساب آوریدش.

زیبایی مادران شکوه طبیعت را بی‌منتهی در می‌گذرد. زیبایی تصورنکردنی، تنها زیبایی که می‌توانید برای این زن بی‌قرار جنبیدن کودک تصور کنید. زیبایی، مسیح هرگز از آن نمی‌گوید. تنها آنچه هم‌صحبتی می‌کند، در نام واقعی‌اش: عشق. زیبایی از عشق می‌آید چون روز که از آفتاب، آفتاب که از خدا، چون او که از زنی فرسوده از زایمان. پدران به کارزار می‌روند، به اداره، قراردادها امضاء می‌کنند. پدران جامعه را به عهده دارند. امورشان است، امور بزرگشان. پدر کسی‌ست که چیزی جز خود را به فرزندش می‌نمایاند، و به آنچه می‌نمایاند باور دارد: قانون، عقل، تجربه. جامعه. مادر چیزی برابر بچه‌اش نمایندگی نمی‌کند. رودرروی فرزندش نیست، دور اوست، درون، برون، همه‌جا. بازوان گشوده کودک را بلند می‌کند و به زندگی جاودانه معرفی‌اش می‌نماید.

مادران خدا را بار می‌کشند. اشتیاقشان است، یگانه اشتغالشان. باخت و تبرکشان با هم. پدر بودن نقش پدر را بازی کردن است. مادر بودن رازی‌ست سر به مهر، که با چیزی نمی‌آمیزد، مطلقی منوط به هیچ. رسالتی ناممکن اما شده، حتی در بدترین مادران.

فهرست مطالب کتاب

سخنی در باب ترجمه‌پذیری متن ادبی
برادرمان، فرانسوآی اسیزی
پرسشی که از پاسخش مأیوس می‌شود
وانگهی قدیسی نیست
شیرینی عدم
لیکورن، سمندر، جیرجیرک
واژگانی‌چند پرسایه
نگاهم کن، دارم می‌روم
چهارهزارسال و خرده‌ای
برادرم خر
خیمه‌ی زنان، خنده‌ی خدا
این قدیم‌خدا
می‌گویید دوستم دارید و کدرم می‌کنید
تصویر ملوث، تصویر مقدس