معرفی و دانلود کتاب عباس کیارستمی

معرفی کتاب عباس کیارستمی

جاناتان رزنبام و مهرناز سعیدوفا در کتاب عباس کیارستمی، به بررسی آثار سینمایی و شخصیت منحصربه‌فرد این هنرمند بزرگ و برجسته می‌پردازند و در گفت‌وگویی که با او انجام می‌دهند درباره سینما، زندگی، عشق و ... صحبت می‌کنند.

درباره کتاب عباس کیارستمی:

درباره عباس کیارستمی (Abbas Kiarostami) چیزی جز «اصالت» وجود ندارد، نوعی وحدت در تفکر و بینش و منش هنری و فردی که موفق شد کاراکتری خاص و یگانه از او خلق کند. کیارستمی با دلگرمی به همین اصالت، با گذشت زمان و با وجود تجربه دوره‌های مختلف اجتماعی و سیاسی همواره به چارچوب‌ها و اصول خود پای‌بند بود و کم‌کم به آن‌ها قوام و کمال داد.

او نقدهای تند و تیز را کنار گذشت، با تمجیدها و تحسین‌ها مغرور نشد و بدون توجه به ناملایمتی‌های روزگار کار خود را ادامه داد. شاید به همین علت همواره قادر بود با ایده‌های ناب مخاطب خود را غافلگیر کند و فیلم‌هایی بسازد که حتی اگر در میان عموم به محبوبیت نمی‌رسیدند، بحث‌برانگیز می‌شدند و شاید به کمک همین اصالت بود که می‌توانست بی‌اعتنا به عکس‌العمل‌های منفی احتمالی تصمیماتی خلاف خواسته دیگران بگیرد و جسارت را به ویژگی منحصربه‌فرد کارنامه هنری‌اش تبدیل کند؛ چه آن هنگام که پشت دوربین می‌ایستاد و کارگردانی می‌کرد و چه زمانی که با اشعار خود و دیگران خو می‌گرفت، چه وقتی که از لنز دوربین عکاسی‌اش قسمت‌های دلخواهش از دنیا را ثبت می‌کرد و چه حتی زمانی که در جایگاه مصاحبه‌شونده با آن صدای دلنشین و از پشت عینک تیره‌اش تعریف‌هایی بی‌نظیر و خارق‌العاده از سینما، عشق، زندگی و هنر ارائه می‌داد و از شگفت‌زده کردن مخاطبش لذت می‌برد.

منتقدان و نویسندگان بسیاری سعی کردند به واکاوی این بخش از شخصیت این هنرمند و سینماگر بزرگ بپردازند، با این حال کتاب جاناتان رزنبام (Jonathan Rosenbaum) و مهرناز سعیدوفا (Mehraz SaeedVafa) از این نظر دستاورد کامل و عالی‌ای محسوب می‌شود که علاوه بر اشاره به خصوصیات قابل تحسین کیارستمی، موقعیت و جایگاه او را به عنوان یک هنرمند جهانی مورد بررسی قرار می‌دهد و به ارزیابی و تحلیل مسیری می‌پردازد که کیارستمی در آن از یک کارگردانِ در حاشیه و کارگردان فیلم‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به موقعیتی رسید که بزرگان سینمای جهان از او تمجید کردند و کارگردانان بسیاری تحت تأثیر وی قرار گرفتند.

رزنبام به عنوان یکی از برجسته‌ترین و معروف‌ترین منتقدان سینمایی و سعیدوفا در جایگاه کارشناس و مدرس سینما سعی کرده‌اند به تحلیل اصالتی بپردازند که موفق شد به پشتوانه ریشه‌های بومی خود به زبانی جهانی برای ارتباط با مخاطب دست یابد و اعتبار و تحسین بسیاری را کسب کند. آن‌ها مسیری را مورد بررسی قرار دادند که در نتیجه آن کارگردانی ایرانی با وجود تمام حاشیه‌های سیاسی موجود در کشور توانست هم‌پای بزرگان سینمای جهان بایستد و باعث عقب‌نشینی سرسخت‌ترین منتقدان و سخت‌گیرترین داوران شود.

ساختار فوق‌العاده و متفاوت کتاب هم کاملاً در راستای همین ایده است. در شروع نویسندگان مقالات جداگانه و کاملی با اتکا به کارنامه کیارستمی نوشته‌اند و در ادامه با گفت‌وگویی دو نفره دیدگاه‌های همدیگر را نقد و بررسی کرده‌اند. قسمت جذاب‌تر کتاب، گفت‌وگوی آنان با کیارستمی است. از این رو دستاورد کارشان به یکی از مهم‌ترین آثار چاپ شده به زبان انگلیسی درباره این هنرمند مهم تبدیل شده است.

کتاب عباس کیارستمی برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به سینما و آثار عباس کیارستمی علاقه‌مند هستید، این کتاب برای شماست.

با عباس کیارستمی بیشتر آشنا شویم:

فیلمنامه‌نویس، کارگردان، تدوینگر، شاعر، عکاس، گرافیست، نویسنده، تهیه‌کننده و نقاش ایرانی در اول تیر 1319 متولد شد. او از سال 1970 به فعالیت در سینما روی آورد و بیش از 40 فیلم سینمایی، کوتاه و مستند ساخت.

طعم گیلاس، کلوزآپ، باد ماه را خواهد برد، خانه دوست کجاست، گزارش و... از مهم‌ترین فیلم‌های او به شمار می‌روند. کیارستمی در سال‌های پایانی کارش خارج از ایران فیلم‌هایی چون کپی برابر اصل و مثل یک عاشق را ساخت.

وی در کنار سینما به کارهای هنری دیگری چون عکاسی، شعر، دکوراتیو، موسیقی، گرافیک، طراحی و نقاشی نیز می‌پرداخت. کیارستمی در کنار سهراب شهید ثالث و پرویز کیمیاوی از جمله فیلمسازان موج نو محسوب می‌شوند. سادگی، سبک مستندگونه، حذف کارگردان، بهره‌گیری از کودکان به عنوان نقش اول و قهرمان فیلم، استفاده از فضاهای روستایی، شاعرانگی و گفت‌وگوی شخصیت‌ها برخی از ویژگی‌های قابل توجه ساخته‌های عباس کیارستمی به شمار می‌روند.

او در طول عمر هنری خود چندین جایزه بزرگ سینمایی دریافت کرد. پنج بار نامزد جایزه نخل طلای جشنواره فیلم کن شد و در نهایت در سال 1997 در پنجاهمین دوره این جشنواره برای فیلم طعم گیلاس موفق به دریافت این جایزه شد. این کارگردان بزرگ در جشنواره‌های بسیاری به عنوان داور حضور پیدا کرده و در سال‌های 1993، 2002، 2005 و 2014 در چهار دوره جشنوراه فیلم کن داوری کرده است.

روزنامه گاردین سال 2011 در گزارشی فهرستی از 40 کارگردان بزرگ معاصر سینمای جهان را منتشر کرد که نام عباس کیارستمی در جایگاه ششم این فهرست و بالاتر از بزرگانی چون دیوید فینچر، پدرو آلمودوار، استیون سودربرگ، دیوید کراننبرگ و گاس ون سنت قرار گرفت. او همچنین در سال 2015 با فیلم کلوزآپ در رده‌بندی برترین هنرمندان و فیلم‌های قاره آسیا در لیست 10 هنرمند و اثر شاخص قاره حضور داشت.

عباس کیارستمی در نگاه بزرگان سینما:

- یکی از برترین کارگردان‌های تاریخ سینمای جهان، کیارستمی نماینده عالی‌ترین سطح هنر در سینماست. (مارتین اسکورسیزی)
- سینما با گریفیث آغاز می‌شود و با کیارستمی پایان می‌یابد. (ژان لوک گدار)
- به نظرم فیلم‌های این کارگردان ایرانی خارق‌العاده هستند. کلمات نمی‌توانند احساسات مرا بیان کنند. پیشنهاد می‌کنم فیلم‌هایش را ببینید و بعد متوجه شوید چه می‌گویم. ساتیا جیت رای که درگذشت خیلی ناراحت شدم اما با دیدن فیلم‌های کیارستمی خدا را شکر می‌کنم که جایگزینی برای او پیدا کردیم. (کوروساوا)

در بخشی از کتاب عباس کیارستمی می‌خوانیم:

طعم گیلاس به عنوان یکی از بهترین و بحث‌برانگیزترین فیلم‌های کیارستمی، نکته‌های متعددی را درباره معنا و کارکرد حلقه‌های مفقوده در روایتِ این فیلم‌ساز به ذهن ‌آورد؛ به‌خصوص وقتی برنده‌ نخل طلا از جشنواره‌ کن سال 1997 شد (به طور مشترک با مارماهیِ شوهی ایمامورا).

آقای بدیعی به عنوان شخصیت محوری پنجاه‌ساله‌ فیلم به فکر خودکشی است و ما هیچ‌وقت دلیلش را نمی‌فهمیم. شاهد یک روز بررسی جوانب امر و آماده‌ شدن برای خودکشی هستیم اما حتا نمی‌فهمیم او در تصمیمش موفق می‌شود یا نه. بارها استدلال شده که کیارستمی این‌جا از دادن اطلاعات امتناع می‌کند چون در غیر این صورت به دام کلیشه می‌افتد و حرفی برای گفتن ندارد.

معتقدم کیارستمی با جزئیات با ما دیالوگ برقرار می‌کند. از ما دعوت می‌کند بخشی از روح و روایت حاکم بر فیلم باشیم و با این‌که در خود فیلم عملاً توضیحی بیان نمی‌شود اما ما را در تحمل سنگینی مسئله خودکشی سهیم می‌کند. به همین دلیل اگر نخواهیم به مرگ فکر کنیم و ندانیم فراری بودن از مرگ چه تأثیری بر زندگی‌های‌مان می‌گذارد یا ندانیم خودکشی احتمالی غریبه‌ها و نحوه‌ مواجهه‌ ما با تمایل آن‌ها به خودکشی با ما چه می‌کند طعم گیلاس زیاد به کارمان نمی‌آید.

بدیعی در بلندی‌های حاشیه‌ تهران دنبال کسی می‌گردد که اگر توانست با خوردن قرص‌های خواب خودش را بکشد، دفنش کند یا اگر در خودکشی موفق نبود او را از گودالی که برای این کار انتخاب کرده، بیرون بیاورد. او در طول یک بعدازظهر سه مسافر سوار می‌کند و از هر سه آن‌ها می‌خواهد در ازای دریافت پول این کار را برایش انجام دهند: یک سرباز کُرد که پادگانش همان حوالی است، یک طلبه افغان که تاحدی از سرباز بزرگ‌تر است و یک تاکسیدرمیست تُرک که از طلبه سن بیشتری دارد. سرباز از ترس پا به فرار می‌گذارد. طلبه سعی می‌کند بدیعی را از تصمیم به خودکشی منصرف کند و تاکسیدرمیست که اول تلاش می‌کند نظر بدیعی را تغییر بدهد در نهایت با بی‌میلی به خواسته او تن می‌دهد تا برای درمان فرزند بیمارش پول به دست بیاورد.

فهرست مطالب کتاب

پیش‌گفتار مترجم
یادداشت مؤلفان برای ترجمه‌ی فارسی
سپاس‌گزاری
جاناتان رُزِنبام
مهرناز سعیدوفا
مکالمه‌ای بین نویسندگان
گفت‌وگو با عباس کیارستمی
ضمیمه‌ی 1: درباره‌ی شیرین
ضمیمه‌ی 2: در حاشیه‌ی کپی برابر اصل
ضمیمه‌ی 3: تأملاتی درباره‌ی مثل یک عاشق
فیلم‌شناسی
تصاویر