معرفی و دانلود کتاب یک شهر یک خانه: خاطرات دریادار دوم تکاور داریوش ضرغامی
برای دانلود قانونی کتاب یک شهر یک خانه: خاطرات دریادار دوم تکاور داریوش ضرغامی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب یک شهر یک خانه: خاطرات دریادار دوم تکاور داریوش ضرغامی
کتاب یک شهر یک خانه: خاطرات دریادار دوم تکاور داریوش ضرغامی به قلم مریم حضرتی، از مجموعه «قصههای دریا»، به شرح مختصر و مفید خاطرات زندگی، جنگ و ایثار و فداکاریهای یکی از قهرمانان هشت سال دفاع مقدس داریوش ضرغامی، جهت نشان دادن تلاش و اهمیت نیروی دریایی جمهوری اسلامی به نوجوانان میپردازد.
مجموعه «قصههای دریا» خاطرات جمعی از فرماندهان نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران (نداجا) است.
این مجموعه شامل: «من یک کلاه سبزم!» خاطرات امیر دریادار دوم تکاور محمدحسین محیطی نوشته فاطمه بهبودی، «یک شهر، یک خانه» خاطرات دریادار دوم داریوش ضرغامی نوشته مریم حضرتی، «کلاه یادگاری» خاطرات عیسی حسینی بای نوشته رضا کاظمی، «سی کشتی، یک فرمانده!» خاطرات ناخدا یکم فرید آگه دل نوشته لیلا نظری گیلانده، «سبلان زنده است» خاطرات امیردریادار عبدالله معنوی رودسری نوشته رضا قلیزاده علیار، «درست یک پا روی زمین» خاطرات ناخدا یکم سلیمان محبوبی نوشته محمداسماعیل حاجی علیان و چند کتاب دیگر است.
در بخشی از کتاب یک شهر یک خانه میخوانیم:
نیمههای شب بود. از گرسنگی ضعف کرده بودم. چیزی برای خوردن نبود. به دیواری تکیه دادم. از شدت گرسنگی و تشنگی و بیخوابی نا نداشتم. جیبهای اسیر عراقی را گشتم و یک بسته شکلات میلک پیدا کردم. گرسنه بودم. اما، دور از عدالت بود اگر به تنهایی آن شکلات را میخوردم. اعضای تیم را شمردم و آن شکلات کوچک را تقسیم کردم بین بچهها.
یک سهم هم به خود اسیر دادم. فرصت نداشتیم اسیر را عقب ببریم و تحویل دهیم. هر جا میرفتیم او را هم میبردیم و با او مثل نیروهای خودمان رفتار میکردیم؛ طوری که به بچههای ما علاقهمند شده بود.
اسیر یک ستوان بود. مسئول پشتیبانی ما، ناوبان بابازاده، به من گفت: «این اسیر را به من بسپار.» پرسیدم: «او را کجا میخواهی ببری؟ میخواهی با او چه کنی؟» گفت که میخواهد اعدامش کند. ناراحت بود و مثل ابر بهار اشک میریخت. گفتم: «چرا گریه میکنی؟» گفت: «آن دو نفر، شعبانی و مزینانی، دوستان صمیمی من بودند. هر دو کشته شدند.
من هم باید این اسیر را اعدام کنم.» گفتم: «که چه بشود؟ چه ربطی دارد! او دیگر سلاح ندارد و در دست ما اسیر است.» ولی او اصرار میکرد و با گریه میگفت: «اجازه بدهید او را اعدام کنم.» او را عقب راندم و گفتم: «ما قاتل نیستیم اخوی! مبارزیم. و طبق قانون داریم از وطنمان دفاع میکنیم. قوانین جنگی ژنو میگوید اسیر را باید حفظ کنید. حق نداری چنین چیزی از من بخواهی و انتقام شخصی از او بگیری.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب یک شهر یک خانه: خاطرات دریادار دوم تکاور داریوش ضرغامی |
نویسنده | مریم حضرتی |
ناشر چاپی | انتشارات سوره مهر |
سال انتشار | ۱۳۹۶ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 104 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-03-1755-3 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان دفاع مقدس برای نوجوانان |
کتاب پر بود از شرح لحظات خاص و پراضطراب که حتیتصور آن هم مشکل اشت.
توقع از خاطره نگاری بیشتر آنست که نویسنده هرآنچه را که عینا دیده و تجربه کرده به قلم بیاورد چرا که معتبرترین سند برای آن رویداد است. مثلا در این کتاب چند جا از بنی صدر به عنوان و خائن یاد شده، در حالیکه خیلی از فرماندهان سپاه (متل شمعخانی) صراحتا بیان کردند که او خائن نبود فقط میخواست مدیریت جنگ واحد باشد مخالف دادن سلاح به افراد غیر متخصص بود. همان مشکلی که راوی کتاب در چند جا به آن اشاره کرد که وجود افراد غیر نظامی در جنگ چه مشکلات مضاعفی را ایجاد میکرد. کلا هرگاه نویسنده به جزییات اتفاقاتی که برایش پیش آمده بود میپرداخت، مطالب بسیار گیرا و تاثیر گذار بود. باشد که بتوانیم قدردان این نام آوران گمنام باشیم