معرفی و دانلود کتاب گزیدهای از داستانهای شاهنامه؛ گرسیوز (جلد سوم)
برای دانلود قانونی کتاب گزیدهای از داستانهای شاهنامه؛ گرسیوز (جلد سوم) و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب گزیدهای از داستانهای شاهنامه؛ گرسیوز (جلد سوم)
کتاب گزیدهای از داستانهای شاهنامه؛ گرسیوز (جلد سوم) نوشتۀ امیرحسین علیقلی و مهدی شفیعی، دو داستان مشهور و جذاب «سیاوش» و «رزم رستم با اشکبوس و کاموس» فردوسی را به زبانی ساده روایت میکند.
این کتاب در قالب گزیدهای از شاهنامهی حکیم ابوالقاسم فردوسی در قالب نثر، جهت مطالعهی آسان علاقمندان شعر و ادب پارسی گردآوری شده است، تا هم زمینهی خواندن کل اثر بدیع فردوسی کبیر را فراهم کند و هم مهمترین قسمتهای شاهنامه را در مجموعهای جداگانه در اختیار دوستداران آن شاهکار قرار دهد. داستانها به تقدمشان در کتاب اصلی آمده است تا پس از ارائهی مجموعهی کامل، از نظر ترتیب زمانی وقایع، مشکلی به وجود نیاید.
شاهنامه نگهبان راستین سنتهای ملی و شناسنامهی قوم ایرانی است و میتوان گفت بدون وجود این اثر بزرگ بسیاری از عناصر مثبت فرهنگ آبا و اجدادی ما در طوفان حوادث تاریخی از بین میرفت. شاهنامه روایتی از نبرد خوبی و بدی است و پهلوانان، جنگجویان این نبرد دائمی در جهان روزگار میگذرانند. دیدگاه فردوسی و اندیشهی حاکم بر شاهنامه همیشه طرفدار خوبیها در برابر ستم و تباهی است.
در بخشی از کتاب گزیدهای از داستانهای شاهنامه؛ گرسیوز (جلد سوم) میخوانیم:
رستم به گودرز گفت که شاد باش و غم از سر بپرداز که گیتی، چنین است و نصیب همگان، مرگ. مرگ، چارهای ندارد و مرا نیز گریزی از آن نیست. رستم پس از گفتن آن سخنان، مورد استقبال سایر ایرانیان قرار گرفت؛ همگان به سوی جهان پهلوان رفتند و همچنان که به همراه او به یاد کشتگان میگریستند، وی را به گرمی پذیرفتند. رستم، همگان را آرام کرد و در کوه، سراپردهای برپا نمود.
جهان پهلوان، درفش افراشت و بر تخت نشست؛ یک سوی او گودرز و گیو جای گرفتند و در سوی دیگرش، طوس و دیگر پهلوانان. شمعی افروخته شد و همگان به گفتگو نشستند. سخن از جنگ بود و پهلوانانی چون کاموس و شنگل و منشور و خاقان چین. به رستم از پهلوانی کاموس گفتند و فراوانی دشمن و از آنکه بیحضور رستم، کار بر ایرانیان سخت میشد. ایرانیان به رستم گفتند که از خدای به خاطر رساندن تو و فرو آوردن رنج و سختی، سپاسگزاریم. تن ما به تو زنده شد و به تو امیدواریم.
رستم، لختی بر کشتگان اشک بارید و از رنج روزگار سخن گفت و تقدیر را تغییر ناپذیر خواند. سپس، خدای را به یاری طلبید و پیروزی را حتمی و نزدیک خواند. همگان بر رستم آفرین خواندند و او را شاد و عمرش را دراز، آرزو کردند. با دمیدن دوبارهی خورشید، ترکان، آمادهی نبردی دیگر شدند. این در حالی بود که هومان با نگریستن بر سراپردهای که از دیبای سبز رنگ برپا شده بود، دانست که ایرانیان، یاوری در کنار خود دارند. سراپردهی سیاهی نیز، بودن فریبرز را خبر میداد. هومان به نزد پیران رفت و او را از هراسی که با دیدن ایرانیان تازه نفس، به دلش افتاده بود، آگاه کرد و بدو گفت که به گمانم رستم به یاری دشمن آمده است.
فهرست مطالب کتاب
پیشگفتار
داستان سیاوش
داستان رزم رستم با اشکبوس و کاموس
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب گزیدهای از داستانهای شاهنامه؛ گرسیوز (جلد سوم) |
نویسنده | امیرحسین علیقلی، مهدی شفیعی |
ناشر چاپی | انتشارات مرسل |
سال انتشار | ۱۳۹۶ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 94 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-972-392-1 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان ایرانی |