معرفی و دانلود کتاب کیتی دختر آتش پاره 10: حوصله‌ام سر رفته!

معرفی کتاب کیتی دختر آتش پاره 10: حوصله‌ام سر رفته!

بل مونی در کتاب کیتی دختر آتش پاره 10: حوصله‌ام سر رفته! ماجرای تازه‌ای را برایتان روایت می‌کند که رنگ‌وبوی بی‌حوصلگی، لجاجت و البته حس تنهایی دارد! داستان از این قرار است که پای یک بچه‌ی جدید در میان است و کیتی قرار است به‌زودی صاحب خواهر و یا برادری تازه شود، اما خب، چندان از این موضوع راضی نیست. چرا که همه مشغول‌اند و حواس هیچکس به کیتی و حوصله‌ی سررفته‌اش نیست.

درباره‌ی کتاب کیتی دختر آتش پاره 10: حوصله‌ام سر رفته!

کیتی و برادرش دنیل قرار است به‌زودی صاحب یک خواهر یا برادر جدید شوند. به‌ همین‌ دلیل هم مامان حسابی چاق شده و بیشتر به یک نارگیل گرد شبیه است تا یک مامان! همین اتفاق باعث شده که مادر کیتی بیشتر زمان روز را استراحت کند و پدر رسیدگی به کارهای خانه را برعهده بگیرد. دنیل بدجنس هم هیچوقت با کیتی بازی نمی‌کند و حالا حوصله‌ی کیتی حسابی سر رفته است.

قهرمان همیشگی کتاب کیتی دختر آتش پاره 10: حوصله‌ام سر رفته! یعنی خودِ کیتی، شروع می‌کند به بداخلاقی و لجبازی. چون پدر اصلاً برای او وقت نمی‌گذارد و همه‌ی حواسش پیش مادر و ساندویچ موردعلاقه‌ی او یا لباس‌های کثیف است. به‌خاطر همین هم کیتی موقع شستن ظرف‌های آشپزخانه یکی از لیوان‌ها را از قصد می‌شکند یا نمکدان را روی میز خالی می‌کند و با انگشت روی آن نقاشی می‌کشد.

پدر که از این وضعیت خیلی خسته و کلافه شده، به کیتی می‌گوید که او یک دختر کسل‌کننده است و بهتر است به اتاقش برگردد. دخترک با خودش فکر می‌کند که آیا من واقعاً حوصله‌سربر و دوست‌نداشتنی‌ام؟ و در همان‌ حال که با آقای تابز، عروسک مورد علاقه‌اش، درد دل می‌کند، کم‌کم خوابش می‌گیرد و خواب عجیبی می‌بیند...

شما فکر می‌کنید کیتی چه خوابی می‌بیند و اصلاً این خواب ربطی به اتفاقات جدید خانه‌ی آن‌ها دارد؟ بهتر است ادامه‌ی این داستان جذاب و دوست‌داشتنی را از زبان بل مونی بخوانید. کتاب کیتی دختر آتش پاره 10: حوصله‌ام سر رفته! را نیلوفر اکبری ترجمه کرده و نشر افق به چاپ رسانده‌ است. همین حالا آن را بخوانید و از جذابیت این قصه لذت ببرید.

درباره‌ی مجموعه‌‌کتاب‌های کیتی دختر آتش پاره

تاکنون کتاب‌های آموزنده‌ی زیادی برای کودکان نوشته شده و به چاپ رسیده است. یکی از موفق‌ترین مجموعه‌‌کتاب‌های چند جلدی کودک، مجموعه‌‌ی چهارده جلدی کیتی دختر آتش پاره (Kitty and Friends) است که ماجراهای یک دختر شیطان و پرجنب‌وجوش به نام کیتی را روایت می‌کند. کیتی در هر جلد از داستان، شما را به دل ماجرایی جدید دعوت می‌کند که هر کدام پیامی آموزنده را در خود جای داده‌اند. تهیه‌ی این مجموعه و خواندن آن توسط کودکان، فرآیندهای یادگیری، ارتباط با دیگران و مهارت‌های زندگی را به آن‌ها می‌آموزد و کمک می‌کند در بزنگاه‌های زندگی فردی و اجتماعی خود، بالغانه رفتار کنند و تصمیم بگیرند. مجموعه‌کتاب‌های کیتی دختر آتش پاره برای کودکانی که در سن رشد هستند، مانند معلمی عمل می‌کند که مباحث آموزنده را با چاشنی طنز و قصه به کودکان یاد می‌دهد.

این مجموعه را انتشارات افق به چاپ رسانده و در اختیار کودکان قرار داده است.

کتاب کیتی دختر آتش پاره 10: حوصله‌ام سر رفته! برای چه کسانی مناسب است؟

خواندن این کتاب را به همه‌ی کودکان 5 تا 8ساله پیشنهاد می‌کنیم. اگر کودکی دارید که از مطالعه‌ی ماجراهای دنباله‌دار و هیجان‌انگیز لذت می‌برد و یا به‌ زودی قرار است صاحب یک خواهر یا برادر جدید شود، این کتاب آموزنده بهترین انتخاب برای اوست.

با بل مونی بیشتر آشنا شویم

بل مونی یک روزنامه‌نگار انگلیسی است که با نام بریل آن مونی هم شناخته می‌شود. او که زاده‌ی سال 1946 میلادی‌ست، در دانشگاه کالج لندن و در رشته‌ی زبان و ادبیات انگلیسی به تحصیل پرداخت. همچنین بعدها در رشته‌ی فلسفه تجربه‌اندوزی کرد و سپس به حوزه‌ی روزنامه‌نگاری وارد شد. داستان‌های کیتی، دختر آتش پاره از آثار موفق بل مونی به شمار می‌روند.

در بخشی از کتاب کیتی دختر آتش پاره 10: حوصله‌ام سر رفته! می‌خوانیم

قصه‌ی ویلیام

به درون مه رفتم. حتی نمی‌توانستم پاهایم را ببینم. فکر کردم روح یا شبحی می‌خواهد بیایید و مرا بگیرد. به وحشت افتادم. بعد به طرف پایین جاده دویدم و آن‌قدر تند می‌دویدم که روی مه به پرواز درآمدم. بعد، هوا به آرامی صاف شد اما من هنوز روی شهر پرواز می‌کردم که جیغ زدم: «مرا ببینید.» طولی نکشید که به بالای خانه‌ی خودمان رسیدم و دیدم که پنجره‌ی اتاق‌نشیمن باز است. از پنجره شیرجه زدم و جلو میز تلویزیون فرود آمدم و وارد فیلم سوپرمن شدم که بابا و مامان و سالی، داشتند تماشا می‌کردند. من واقعاً سوپرمن بودم، اما آن‌ها نمی‌دانستند کسی که توی تلویزیون است، منم. ولی همه‌ی آدم‌های بد می‌دانستند و حالا همه‌شان از من ترسیده‌اند! پایان.

قصه‌ی آنیتا

روزی روزگاری وقتی چراغ تمام خانه‌ها روشن بود و ما داشتیم شیرینی می‌خوردیم و به هم‌دیگر هدیه می‌دادیم، یک پری‌برفی، به‌جشن‌دیوالی1‌ آمد. توی‌جشن همه‌جا نورانی بود.

پری برفی به دیدن دختر کوچولویی به اسم آنیتا آترا رفت که در خیابان ملتون زندگی می‌کرد. آنیتا غمگین بود چون هیچ‌وقت برف واقعی ندیده بود، به جز یک‌ذره برف در سال گذشته. بعد، پری برفی آنیتا را جادو کرد و آنیتا به سرعت، خوابش برد.

فهرست مطالب کتاب

می‌خواهم اتفاقی بیفتد!
بچه تابز
داستان‌های روز بارانی
لیست خرید پدر
ملیسا و موزه
اولین لبخند
مامان کیتی