معرفی و دانلود کتاب کوله پشتی

معرفی کتاب کوله پشتی

کتاب کوله پشتی، رمانی جذاب به قلم فهیمه بنکدار، متخلص به ماهور است که با چاشنی موضوعات روانشناسی خواندنی‌تر شده. این داستان که با اقتباس از رمان‌های شگفت‌انگیز اروین‌یالوم، روان‌شناس آمریکایی، نوشته شده است، داستان زنی به نام سیمین را روایت می‌کند که به دلیلی خاص در جلسات روان‌درمانی شرکت می‌کند...

درباره‌ی کتاب کوله‌پشتی

کتاب کوله‌پشتی، نوشته‌ی فهیمه بنکدار، رمانی ایرانی و روان‌شناختی است که بر اساس گفتگوهای جلسات روان‌درمانی نوشته شده است. سیمین، شخصیت اصلی، در هر فصل به یکی از جلسات گروه‌درمانی می‌رود... اما این‌که چرا او در این جلسات شرکت می‌کند، رازی است که از میان صفحات کتاب کشف خواهد شد. آنچه می‌دانیم این است که در این ده جلسه، قرار است معنای زندگی از نو بازخوانی شود، شخصیت‌ها دنیای یکدیگر را بشناسند و از موضوعاتی همچون تنهایی، مرگ، مسئولیت و آزادی بگویند و درد دل کنند... هرکدام ده دقیقه فرصت دارند! فکر می‌کنید هرکس قرار است چه پاسخ‌هایی برای روان‌شناس حلقه داشته باشد؟

کتاب کوله‌پشتی، رمانی خوش‌خوان است که نویسنده‌ی آن سعی کرده با استفاده از متد اروین یالوم، اثری داستانی و روان‌شناختی را بیافریند‌‌. در عین حال از بستر ایرانی داستانش غافل نشده و از جملات مولانا، سهراب سپهری و حافظ به عنوان روان‌شناسان عرصه‌ی تاریخ استفاده کرده است! همین موضوع باعث استقبال و رضایت خوانندگانی شده که این کتاب را از میان قفسه‌ها برداشته و در گفتگوهای عمیق شخصیت‌هایش غرق شده‌اند! کتاب کوله‌پشتی، اثری از فهیمه بنکدار، با همکاری انتشارات متخصصان به چاپ و انتشار رسیده و در دسترس مخاطبان علاقه‌مند قرار گرفته است.

کتاب کوله‌پشتی برای چه کسانی مناسب است؟

روان‌شناسی علم زندگی است. پس چه بهتر که مطالبش را در بستر زندگی واقعی و در جهانی داستانی و برگرفته از آدم‌های حقیقی بخوانیم! اگر شما هم شیفته‌ی علم روان‌شناسی و رمان‌هایی با این تم هستید، از کتاب کوله‌پشتی غافل نشوید... به ویژه اگر طرفدار رمان‌های اروین یالوم هستید و در جستجوی یک نمونه‌ی خوبِ ایرانی از آن!

در بخشی از کتاب کوله پشتی می‌خوانیم

آن‌ها از پله‌ها پایین رفتند و وارد یک سالن مربع‌شکل شدند. درست روبه‌روی پله‌ها آشپزخانۀ کوچکی بود تمیز و نوساز. یک گاز و فر و ماکروویو داشت. یک ماشین ظرف‌شویی کوچک هم داشت با یک یخچال که قسمت پایینش ‌فریزر بود و اندازه‌اش مناسب برای یک نفر. یک میز کوچک با دو صندلی وسط آشپزخانه بود. میز و صندلی‌ها، چوبی بودند و نو به نظر می‌رسیدند. سیمین از اینکه مطمئن بود که هیچ‌کدام از این لوازم قرار نیست با کس دیگری مشترکاً استفاده شود، احساس رضایت کرد. سالن مربع‌شکل یک مبل راحتی بزرگ داشت که پیرمرد گفت: این مبل به حالت تخت هم درمی‌آد و اونو ازعمد جلوی تلویزیون گذاشته‌م که شب‌ها هرکسی اینجا اومد، راحت روش دراز بکشه و برنامۀ مورد علاقه‌شو ببینه و بخوابه. بذار اینجا رو هم نشونت بدم. و اشاره کرد به درِ کمدی که کنار آشپزخانه بود و ادامه داد: این یک کمد بزرگه. در آن را باز کرد و گفت: می‌تونی راحت داخلش بری و توش قدم بزنی. همۀ وسایلت اینجا جا می‌شن، براش قفسه هم گذاشته‌م، ببین از بالا تا پایین. و اون یکی در، اینو می‌گم که کنار در کمده، حموم و دستشوییه. اندازه‌ش مناسب یه نفره. وان هم داره برای روزهایی که خسته هستی، می‌تونی شمعی روشن کنی و با آب گرم ریلکس کنی. با اینکه اینجا اسمش طبقه پایینه، اما نور، حسابی به داخل می‌آد، دیوار رو به حیاط پشتی رو سرتاسر شیشه‌ای گرفته‌م که نور به اندازۀ کافی وارد شه. دری که بالای پله‌هاست و به خونۀ من راه داره، منظورم همین پله‌هایی که ازشون پایین اومدیم، همیشه بسته می‌مونن و تو باید از در حیاط پشتی رفت‌وآمد کنی، کنار گیت زنگ در گذاشته‌م، بیا بریم بیرون تا نشونت بدم.

آن‌ها به بیرون رفتند. حیاط پشتی با چمن پوشیده شده‌بود. سه باغچه پر از گل داشت و یک راه باریکه شبیه یو U که هدایتت می‌کرد به سمت گیت ورودی. دوطرف گیت دو درخت کاشته شده‌ بود که بلندی‌شان کمی بالاتر از گیت بود؛ به‌طوری‌که اگر می‌خواستی از گیت عبور کنی، برگ‌هایشان شانه‌هایت را لمس می‌کرد.

فهرست مطالب کتاب

بخش اول، شروع جلسات درمانی
بخش دوم، خانه جدید
بخش سوم، فقر خشم
بخش چهارم، تف شکرانه
بخش پنجم، گفتگو با دکتر
بخش ششم، صلح جهانی
بخش هفتم، گروه‌درمانی، بهشت کوچک ما
بخش هشتم، عبور از من
بخش نهم، گفتگو با دکتر
بخش دهم، ایران، خانه مادربزرگ