معرفی و دانلود کتاب چه کسی مغز تو را خاموش کرد؟: حل معمای گفتگوی میان مردان و زنان

معرفی کتاب چه کسی مغز تو را خاموش کرد؟: حل معمای گفتگوی میان مردان و زنان

کارولاین لیف به عنوان متخصص علوم اعصاب، مشاور و روان‌درمانگر در کتاب چه کسی مغز تو را خاموش کرد؟ از تفاوت‌های عملکرد مغز میان مردان و زنان سخن می‌گوید و تاثیر این موضوع بر توانایی‌شان در درک کردن و عشق ورزیدن به یکدیگر را نشان می‌دهد. او با ارائه‌ی راهکارهایی به شما کمک می‌کند تا تفاوت پردازش ذهنی، دیدگاه و تعامل مردان و زنان با دنیای پیرامونشان را درک کنید.

درباره‌ی کتاب چه کسی مغز تو را خاموش کرد:

«از چی حرف می‌زنی؟»، «اصلاً گوش میدی دارم چی می‌گم؟» «می‌شه بعداً در این باره صحبت کنیم؟» این جمله‌ها هیچ به گوشتان آشنا می‌آیند؟

برای اینکه بفهمید مردان و زنان مثل هم نیستند، لازم نیست دکترا داشته باشید. ما مثل هم فکر نمی‌کنیم، حرف نمی‌زنیم، گوش نمی‌دهیم، نگاه نمی‌کنیم، تفریح نمی‌کنیم و مثل هم تمدد اعصاب نمی‌کنیم و این فقط بخش کوچکی از تفاوت‌های ماست.

در چند دهه‌ی اخیر بحث و گفت‌وگو پیرامون نقشِ جنسیت، تساویِ زن و مرد و شرطی‌سازی‌های القاء شده توسط محیط اجتماعی، به‌عنوان نشانه‌ای از فرهنگ شناخته می‌شد. طی این روند، اشاره به اینکه مردان و زنان اساساً ویژگی‌های شخصی منحصر به خودشان را دارند، نامتعارف بود و حتی از نظر حرفه‌ای می‌توانست مخاطراتی در پی داشته باشد. درحالی‌که بعضی از این بحث‌ها ضروری بود، چون اشاره به این مطلب می‌کرد که وقتی دو فرد با هم تفاوت دارند به این معنا نیست که یکی «مافوق» است و دیگری «مادون». متفاوت بودن به معنای بهتر یا بدتر بودن نیست بلکه فقط به معنای «متفاوت بودن» است.

و اگر صادق باشیم، حقیقت مطلب این است که خودمان همواره می‌دانسته‌ایم که با هم متفاوتیم. این‌طور نیست که اجتماع دختران و پسران را شرطی کرده باشد تا به تدریج با هم تفاوت پیدا کنند، بلکه آن‌ها از بطن مادر با همین ویژگی‌ها زاده می‌شوند این موضوع جزئی است جدایی‌ناپذیر از فطرتشان. این جلوه‌های منحصربه‌فرد، از اولین روزهای زندگی‌مان نمود می‌یابند و با به بلوغ رسیدنمان صرفاً قوی‌تر و واضح‌تر می‌شوند.

کارولاین لیف (Caroline Leaf) به واسطه‌ی تجربه‌هایش در قالب دانشمند، مشاور، روان‌درمانگر، همسر، مادر و فرزند، دیدگاه‌های جالب‌توجه بسیاری را کشف کرده‌ که یاری‌اش داده‌اند به این تفاوت‌ها سمت‌وسویی درست بدهد. تفاوت مردان و زنان از لحظه‌ای آغاز می‌شود که نطفه‌ی آن‌ها بسته می‌شود و این تفاوت‌ها در مغزشان و در همه‌ی دستگاه‌های بدنشان نمود می‌یابد.

اکنون دیگر صحبت درباره‌ی این تفاوت‌های جنسیتی نه تنها مخاطره‌آمیز نیست، بلکه مقبول هم شده است و از آن جا که منازعات ناشی از ناتوان بودن ما در درک‌کردن یکدیگر و کارکردن با یکدیگر، همچنان رو به افزایش است، نیاز به صحبت کردن درباره‌ی این تفاوت‌ها شاید حتی ضروری‌تر از هر زمان دیگری باشد.

لیف کتاب چه کسی مغز تو را خاموش کرد؟ (Who Switched Off Your Brain) را از جهت علاقه‌ی فراوانش برای کمک به مردان و زنان نوشته است تا یکدیگر را درک کنند، ارج بنهند و دوست بدارند؛ چه زن و شوهر، برادر و خواهر، پدر و دختر، مادر و پسر، همکار، و همسایه باشند، یا هرگونه پیوندِ دیگری میانشان باشد. او شما را در این مسیر همراهی می‌کند تا بتوانید با کسانی که شما را برآشفته و سردرگم می‌کنند و به حالت عجز می‌رسانند، روابطی عالی و سالم ایجاد کنید. اگر اراده‌ کنیم، می‌توانیم روابطمان را بهبود ببخشیم.

کتاب چه کسی مغز تو را خاموش کرد مناسب چه کسانی است؟

این کتاب برای همه‌ی افراد در هر سنی کاربردی است و آموزه‌هایی را ارائه می‌دهد که با استفاده از آن‌ها می‌توان روابط سالم بر مبنای ارتباط متقابل، بخشش، درک دوجانبه، احترامِ متقابل و عشق و محبت شکل داد.

جملات برگزیده کتاب چه کسی مغز تو را خاموش کرد؟:

- مغز مرد و زن، با یکدیگر هم سازگارند و هم مکمل.
- شناخت روابطمان و بهبودی بخشیدن به آن‌ها، بخشی مهم از زندگی ماست.
- همگام با پیشرفتِ علم، ما هم باید پیشرفت کنیم، مدام در جست‌وجوی پاسخ پرسش‌هایمان باشیم و هرگز فرض را بر این نگذاریم که همه چیز را می‌دانیم.
- همچنان که برای رابطه‌هایمان وقت می‌گذاریم، رشدشان می‌دهیم، تقویتشان می‌کنیم و آن‌ها را پرورش می‌دهیم، کیفیت زندگی‌مان [هم رفته‌رفته] دگرگون می‌شود.

با کارولاین لیف بیشتر آشنا شویم:

وی در زمره‌ی دانشمندان مغز و اعصاب شناختی قرار دارد که مدرک دکترای خود را در زمینه‌ی آسیب‌شناسی ارتباطات گرفته و تمامی آثارش در مورد چالش‌ها و مشکلات ذهن و افکار منفی است. دکتر کارولاین لیف در کتاب‌هایش شیوه‌هایی را به ما می‌آموزد که نه تنها زندگی بیماران را زیرو رو می‌کند بلکه به شما نیز این فرصت را می‌بخشد تا با مدیریت ذهن خود و حذف افکار منفی در مسیر صحیح زندگی قرار بگیرید و موفق شوید. کتاب پاکسازی آشفتگی‌های ذهن، چه کسی مغز مرا خاموش کرد؟، روانشناسی استعداد و... از جمله دیگر آثار کارولاین لیف هستند.

در بخشی از کتاب چه کسی مغز تو را خاموش کرد می‌خوانیم:

خانم‌ها، اگر آقا متوجه ایما و اشاره‌های شما نشد، فوراً نتیجه‌گیری نکنید و عصبانی نشوید. به خاطر بسپارید که او نمی‌تواند هرآنچه را شما متوجه‌اش می‌شوید بفهمد، و در نتیجه، به «غیر مستقیم حرف زدن» شما واکنش منفی نشان خواهد داد. اما به محض اینکه اطلاعات کافی در اختیار داشته باشد، خیلی عالی می‌تواند کارها را روبه‌راه کند. ما [زنان] به نکات ظریف عاطفی احساسی پی‌می‌بریم؛ آن‌ها [مردان] به صِرافت می‌افتند که چگونه کارها را روبه‌راه کنند.

مردان حتی در صورتی که جزئیات اضافی و ناگفته را متوجه نشوند، به محض اینکه اطلاعاتِ مناسب را دریافت کنند، قابلیتشان در شناسایی الگوهای راهبردی، این امکان را به آن‌ها می‌دهد که طرحی را ایجاد و اجرا کنند. این می‌تواند توضیحی باشد بر استعداد طبیعی مردان در بازی‌های راهبردی مانند شطرنج، و شغل‌هایی مثل سیاست.

بُعدی جالب از عملکرد مغزی مردان، هماهنگی برترِ میان دست و چشمان آن‌هاست؛ به طور معمول این هماهنگی را به‌عنوان عامل برتر بودن در فعالیت‌های ورزشی تفریحی می‌دانیم، اما این ویژگی بر هوش هم تأثیر دارد. این ویژگی به مردان این امکان را می‌دهد که شکل یک شیء را در ذهنشان بسیار آسان‌تر [از زنان] به همه سو بچرخانند، مجسم کنند و تغییر بدهند. این گونه است که مردان می‌توانند بسیار سریع‌تر از زنان مشکلی را در نظر بیاورند و آن را در ذهنشان از زوایای مختلف از نظر بگذرانند. اکنون این توانایی را بر توانایی زنان در دیدن جزئیات بیفزایید، و در این صورت [در همراهی با همدیگر] قاعده‌ی بُرد در دستان شماست.

فهرست مطالب کتاب

سرآغاز
فصل یکم: حل معمای گفت‌وگوی میان زن و مرد
فصل دوم: معما را با آغوش باز بپذیرید
فصل سوم: «عاملِ من»
فصل چهارم: فراتر از ژن‌های شما
فصل پنجم: ژن‌ها، اپی‌ژنوم‌ها، درختان، و قدرت انتخاب
فصل ششم: بینایی: آقا قهوه‌ای می‌بیند، خانم خاکی ملایمِ مایل به زرد
فصل هفتم: شنوایی: آقا صدای غریو و غرش را می‌شنود، خانم صدای ملایم قدم‌ها را
فصل هشتم: لامسه: درآغوش گرفتن و دست دادن
فصل نهم: ارتباط غیرکلامی: فراتر از واژه‌ها
فصل دهم: آقا سرخط خبرها را می‌گوید، خانم همه‌ی جزئیات را تعریف می‌کند
فصل یازدهم: «دسته‌دنده»
فصل دوازدهم: حس ششم
فصل سیزدهم: دردی درون مغز شما
فصل چهاردهم: سروکله‌ی هورمون‌ها پیدا می‌شود
فصل پانزدهم: خاطرات: چمدانِ ذهنی ارتباط‌هایمان
فصل شانزدهم: آقا از روی عنوان دسته‌بندی می‌کند، خانم به ترتیب الفبا
فصل هفدهم: خانم از «چندکاری» لذت می‌برد، آقا «تک‌کاری» را ترجیح می‌دهد
فصل هیجدهم: عواطف و احساسات
فصل نوزدهم: تنش
فصل بیستم: وضعیت استراحت
فصل بیست و یکم: خشم
فصل بیست و دوم: همدلی
فصل بیست و سوم: عشق و رابطه‌ی جنسی
فصل بیست و چهارم: ماده‌ی سفید، ماده‌ی خاکستری
فصل بیست و پنجم: درک فضایی
سخن پایانی
سپاس
پیوست
یادداشت سلب مسئولیت