معرفی و دانلود کتاب چشم‌های پری توی دلش بود

معرفی کتاب چشم‌های پری توی دلش بود

کی برای خواندن یک داستان شیرین شبانه آماده است؟ کتاب چشم‌های پری توی دلش بود اثر فاطمه فروتن اصفهانی از آن قصه‌هاست که هر کودکی می‌خواهد با شنیدن آن به خواب آرام برود. مادر پونه، شخصیت کوچک قصه نیز مشغول خواندن ماجرایی تازه برای اوست. داستانی درباره‌ی پری‌های زیبا و مهربان که حتی می‌توانند تا آخر دنیا پرواز کنند. اما آخر دنیا کجاست؟ این موضوع به کنجکاوی ذهنی تازه‌ی پونه تبدیل شده.

درباره‌‌ی کتاب چشم‌های پری توی دلش بود

هر کسی حداقل یک آرزوی بزرگ در دل خود دارد. اما پونه، شخصیت کوچک داستانِ چشم‌های پری توی دلش بود، امید دارد این‌بار آرزوی خود را به دست پری قصه‌ها برساند. فاطمه فروتن اصفهانی نویسنده‌ی این کتاب و داستان‌نویس خوب دنیای کودکان مهمانان خود را به سفری متفاوت در دنیای پریان مهربان دعوت می‌کند؛ نیلوفر مس‌چی نیز نیز با تصویر‌گری‌های رنگارنگ خود، جادو و خیال بیشتری به روند این ماجرای خواندنی می‌بخشد.

داستان چشم‌های پری توی دلش بود از یک شب دل‌انگیز و آرام در یک خانه‌ی نقلی آغاز می‌شود. پونه، شخصیت اصلی این ماجرا یک دختر‌بچه‌ی دوست‌داشتنی‌ست. پونه عادت دارد شب‌ها را با شنیدن قصه‌های مادرش بگذارند و با تمام شدن کتاب داستان نیز او به خواب برود. اما امشب گویی از آن شب‌های متفاوت است. مادر پونه، قصه‌ای درباره‌ی دنیای پریان انتخاب کرده است. او با پایان رسیدن قصه‌ی خود کتاب را می‌بندد و مثل همیشه به چهره‌ی پونه نگاه می‌اندازد. چشم‌های درشت و برق‌زده‌ی پونه امشب برخلاف همیشه به‌خواب نرفته برعکس، به دقت مشغول تماشای مادر است. معلوم است ماجرای قصه‌ی پریان حسابی ذهن کنجکاو او پونه را به خود مشغول کرده. پونه تا‌به‌حال پری‌ها را از نزدیک ندیده و چیز زیادی نیز درباره‌ی آن‌ها نمی‌داند. او تنها خبر دارد که پری‌ها مسئول برآورده‌ کردن آرزو‌ها هستند. اما همه می‌دانند که این موجودات رویایی حتماً بسیار دور‌تر از ما آدم‌ها زندگی می‌کنند. شاید در کف دریا، شاید در اوج آسمان و یا اصلاً شاید در آخر دنیا! اما پونه یک آرزوی بزرگ در دل دارد و باید هرطور‌شده آن را به پری قصه برساند. ولی او چطور می‌تواند خانه‌ی پری‌ها را پیدا کند؟

کتاب چشم‌های پری توی دلش بود یک روایت ساده و دل‌نشین با حال‌وهوایی آرام‌بخش و لطیف برای کودکان است. داستانی که در دل روایت فانتزی خود نکته‌های آموختنی بسیاری دارد. نویسنده‌ی چشم‌های پری توی دلش بود با قلم گیرا و زبان کودکانه‌ی به مخاطبان خود درس امیدواری می‌آموزد و به ما یادآوری می‌کند که درنهایت، کلید رسیدن به مشکلات در درون ما قرار دارد. داستان چشم‌های پری توی دلش بود با تلاش‌های انتشارات پرنده آبی تهیه شده و به دستان شما می‌رسد.

کتاب چشم‌های پری توی دلش بود برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به دنبال یک قصه‌ی ساده و کوتاه برای آرامش بخشیدن به ساعات خواب فرزندان 4 تا 7 سال خود می‌گردید، این کتاب یکی از بهترین گزینه‌ها برای شماست.

در بخشی از کتاب چشم‌های پری توی دلش بود می‌خوانیم

پونه روی رودخانه یک پل کشید. از پل رد شد و کمی دورتر دشتی پر از گل کشید، پر از گل‌های پونه. بوی گل‌ها و سبزه‌ها در هوا پیچید و خیلی زود دشت پر از پروانه شد. پونه لی‌لی‌کنان از میان گل‌ها به سمت کوه رفت. ناگهان صدایی شنید، صدایی که نزدیک و نزدیک‌تر می‌شد. هواپیمایی روی دشت زیبای نقاشی‌اش آمده بود؛ از همان‌ها که وقتی می‌آمد پونه و مامان می‌رفتند در زیر‌زمین خانه‌شان قایم می‌شدند. مامان می‌گفت: «داریم با دشمن قایم‌باشک بازی می‌کنیم». پونه لابه‌لای سبزه‌ها قایم شد.

از ترس، گوش‌هایش را گرفت تا صدای هواپیما را نشنود. آن روز هم مامان می‌گفت: «گوش‌هایت را بگیر و چشم‌هایت را ببند. خیلی زود بازی تمام می‌شود و آن‌وقت من به عروسکم جایزه می‌دهم». اما وقتی پونه چشم‌هایش را باز کرد، توی بیمارستان بود و هیچ‌کجا را نمی‌دید.