معرفی و دانلود کتاب چسبیده به خاک: نجواهای بیملاحظهی یک ذهن پریشان
برای دانلود قانونی کتاب چسبیده به خاک: نجواهای بیملاحظهی یک ذهن پریشان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب چسبیده به خاک: نجواهای بیملاحظهی یک ذهن پریشان
کتاب چسبیده به خاک: نجواهای بیملاحظهی یک ذهن پریشان، تالیف پرویز محمدی قلایی، مجموعهای از داستانهای فلسفی - تخیلی است و به گونهای نوشته شدهاند که در عین سرگرم کنندگی، هر کسی میتواند با توجه نوع دیدگاهش برداشت خاصی از آنها داشته باشد.
فراموش نکنید که تفکرِ حاکم بر داستانها و درون مایهشان بسیار مهمتر از ظواهر آنهاست. هیچ یک از اجزای داستانها اتفاقی نیستند و هر کدام - حتی اکثر اعداد - دلیل خاص خود را دارند، پس معماها را حل کنید و لذت ببرید.
بدیهی است جاهایی که در کتاب چسبیده به خاک، به موجوداتی غیر واقعی مانند «خدایان» اشاره شده است، علت آن اقتضای تخیلی بودن سبک نگارش بوده است. ضمناً دیدگاهها و اظهارات شخصیت داستانها، خاص خود آنهاست و نگارنده ممکن است با آنها موافق نباشد؛ بدین معنی که شرایط و فضای داستانها وجود آنها را الزامی نموده است.
در بخشی از کتاب چسبیده به خاک میخوانیم:
وقتی به نزدیکی «دروازهی بیابان» در کشور نُهم رسیدند، تا میتوانستند آب و غذا تهیه کرده و اسبها را با شتر جایگزین کردند؛ بعلاوه با پرداخت مبلغ قابل توجهی مجبور به استخدام یک راهنما شدند.
وقتی به دروازهی بیابان رسیدند نگهبانها طوری به آنها نگاه میکردند که گویی مُشتی آدم ناداناند، شاید به خاطر اندک بودن افرادی که عازم این سفر دشوار میشدند؛ این را میشد از گرد و خاک و تارهای عنکبوتی که دروازه را فرا گرفته بود حدس زد.
به لطف تدارکات مناسب و راهنمای خبره، سفر در بیابان آنقدرها هم دشوار پیش نرفت و حتی به سبب اینکه سفرشان با شبهای مهتابی همزمان شده بود ساعاتی از شب را هم به پیمودن راه میپرداختند.
بامداد روز هشتم بود که بوی دریا قابل استشمام بود و این بدین معنا بود که دارند به شهر کوچک «بِتوهِلون» نزدیک میشوند. به سبب محصور بودن توسط بیابان، تقریبا همهی مراودات این شهر با جاهای دیگر از طریق دریا انجام میگرفت و با وجود کوچک بودنش بندری نسبتاً بزرگ و فعال داشت.
راهنما به کشور نُهم بازگشت و آنها دو روز تا زمان حرکت کشتی به سوی سرزمین پرواز در شهر ماندند.
اینجا بود که ایدهی عجیبی به ذهن گِلوتیر خطور کرد؛ شبانه به دور از چشم خدمتکارانش پانصد هزار سکهی طلا را برده و جایی دور از شهر در زمین دفن کرد و کیسهها و پالانها را با سنگ ریزه پُر کرد تا آنها متوجه قضیه نشوند.
قرار را بر این نهاد که به همراه دو نفر از خدمهاش و سه رأس قاطری که اجاره کرده بودند سوار بر کشتی شوند و بقیه هم در کاروانسرا منتظر بمانند.
فهرست مطالب کتاب
پیشگفتار
مقدمه
ستارهی راهنما
صاحبان زمین
کولهبار
چسبیده به خاک
رؤیای مشترک
وارونه
سومین شادی
بِلانوئه و قلب جهان
سر به زیرانِ درهی حیات
سنوبیوف
سد تنفّر
روزی که ساعت ایستاد
سکوت مجسمهها
حباب
راه
بوی جهان
پنجه در خاک، پنجه در باد
قاب
ضعیفترین شاخه
پُل
دنیای آینهها
آخرین سنگر
زندان به توان چهار
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب چسبیده به خاک: نجواهای بیملاحظهی یک ذهن پریشان |
نویسنده | پرویز محمدی قلایی |
ناشر چاپی | نشر روزگار |
سال انتشار | ۱۳۹۵ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 376 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-374-678-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان فلسفی ایرانی |