معرفی و دانلود کتاب چاوان

معرفی کتاب چاوان

کتاب چاوان، رمانی عاشقانه است که به قلم نیلوفر قنبری نگاشته شده. کتاب حاضر داستان زندگی مردی به‌ نام بهادر را روایت می‌کند که به‌تازگی از روستای دراگون به تهران آمده و تمام دارایی خود را از دست داده است. مواجهه‌ی او با جسم زخمی سپیده، وارث یک شرکت مدلینگ که در تصادفی حافظه‌اش پاک شده، جریان زندگی او را به‌کلی تغییر می‌دهد و درگیری‌ها و رویدادهای غیرمنتظره‌ی فراوانی را برایش رقم می‌زند.

درباره‌ی کتاب چاوان

نیلوفر قنبری (سها)، نویسنده‌ی کتاب چاوان، در اثر خود داستان زندگی مردی به‌ نام بهادر را تعریف می‌کند که اخیراً از روستای محل زندگی خود به تهران نقل‌‌مکان کرده. او در این حین زنی زخمی را پیدا کرده و نجات زندگی زن، مسیر زندگی‌اش را برای همیشه دگرگون می‌کند.

این زن، سپیده نام دارد و یک شرکت مدلینگ را به ارث برده. او زنی زیبا و مهربان است و پس از اینکه یک مهمانی را با عصبانیت ترک می‌کند، تصادف کرده و در نتیجه‌ی این فاجعه، حافظه‌اش را از دست می‌دهد.

سپیده بعد از تصادف، بیهوش شده و ماشین و وسایلش دزدیده می‌شوند. از آنجا که پس از مدتی، ماشین آتش‌ گرفته و با یک سرنشین سوخته پیدا می‌شود، مادر و همسر سپیده می‌پندارند که او مرده است. بنابراین، دست از جست‌وجو برای پیدا کردن او برمی‌دارند اما در حقیقت سپیده همچنان زنده است و با مراقبت‌های بهادر به زندگی ادامه می‌دهد.

بهادر، او را چاوان صدا می‌زند؛ به معنای زنی که فرزند خود را از دست داده. این رمان عاشقانه، به روایت پستی‌ها و بلندی‌های رابطه‌ی این دو نفر و اتفاقاتی می‌پردازد که آشنایان سپیده از سر می‌گذرانند. تمام این اتفاقات در شرایطی رخ می‌دهند که بهادر از ابتدا برای فروش یک زیرخاکی به تهران آمده بود. اما با دزدیده شدن این شیء ارزشمند، تمام دارایی خود را از دست می‌دهد و شبانه راهی حرم شاه عبدالعظیم می‌شود. در همین زمان است که با سپیده ملاقات می‌کند و تصمیم می‌گیرد برای نجات جان او بکوشد.

خواننده در این حین با وقایع و رویدادهای پیش‌بینی‌نشده‌ی بسیاری مواجه می‌شود و همین مسئله او را مشتاق به مطالعه‌ی ادامه‌ی داستان می‌کند. این اثر خواندنی به کوشش انتشارات آئی‌سا راهی بازار کتاب شده است.

کتاب چاوان برای چه کسانی مناسب است؟

مطالعه‌ی این کتاب به دوستداران رمان‌های عاشقانه و طرفداران داستان‌های فارسی پیشنهاد می‌شود.

با نیلوفر قنبری (سها) بیشتر آشنا شویم

نیلوفر قنبری (سها)، نویسنده‌ی ایرانی است که در سال 1358 در تهران متولد شده. او فارغ‌التحصیل رشته‌ی زبان انگلیسی بوده و به نویسندگی و ترجمه علاقه دارد. نیلوفر قنبری، هم در زمینه‌ی نگارش داستان برای کودکان و نوجوانان و هم در حوزه‌ی داستان‌نویسی برای بزرگسالان فعالیت می‌کند. او همچنین مربی و مدیر انجمن نویسندگان سهاقلم نیز هست.

کتاب‌های «فریاد سکوت»، «آیینه‌ی دق» و «آبروی ماه» شماری از آثار منتشرشده‌ی این نویسنده‌اند.

در بخشی از کتاب چاوان می‌خوانیم

دلش می‌خواهد برود و او را از پنجره‌ی اتاق به بیرون پرت کند. اما آن‌قدر محتاج و بدبختِ آن افیون زندگی‌نما است که ترجیح می‌دهد اندکی دیگر صبر کند. خوب گوش تیز می‌کند با شنیدن نامی آشنا از دهان مهتاب، حس می‌کند دل و روده‌اش دارد بالا می‌آید. به سمتِ نزدیک‌ترین دستشویی خیز برمی‌دارد و همه‌ی محتویاتِ معده‌اش را بیرون می‌ریزد. صورتش را می‌شوید و از لابه‌لای آدم‌های آن مهمانی به سمت درِ خروجی می‌رود. کیف و مانتویش را از خدمتکار می‌گیرد و از آن‌جا بیرون می‌زند.

فکرش کار نمی‌کند. فقط می‌داند که باید برود. با هر جان‌کندنی که هست سوار اتومبیلش می‌شود و با سرعتی سرسام‌آور در خیابانِ پت و پهن آن محله‌ی اعیان‌نشین به سمت نامعلومی می‌راند. اشک‌ها مجالش نمی‌دهند و او دلش می‌خواهد زار بزند و نمی‌داند چرا تمام آن چند سال را مثل احمق‌ها زندگی کرده. اصلاً مهتاب کیست؟ و چه بلایی سرش آمده که خبر ندارد.

در میان ترافیک سرسام‌آوری گیر کرده. دستش را روی بوق می‌گذارد و جیغ‌های هیستریک می‌کشد و به جد و آباد مهتاب و خصوصاً آن آشنا فحش می‌دهد. اما خیلی زود خودش را جمع و جور می‌کند.

نفهمیده چه موقع به بزرگراه رسیده و اصلاً نمی‌داند آن‌جا کجاست. به تابلوهای بزرگ و سبزِ روبه‌رویش نگاه می‌کند. نامِ حرمِ مطهر را که می‌بیند در عجب است کی و چه‌طور آن مسافتِ طولانی را از قیطریه تا آن‌جا آمده.