معرفی و دانلود کتاب پیراهنی بر آب
برای دانلود قانونی کتاب پیراهنی بر آب و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب پیراهنی بر آب
در افسانههای قدیمی آمده است، اگر همای سعادت بر دوش کسی بنشیند یا بر سر او سایه بیندازد، بخت و اقبال به او رو میکند و او را از فرش به عرش میرساند. در کتاب پیراهنی بر آب، چنین اتفاقی میافتد و بازی بر بام خانهی دختری در شهری قحطیزده فرود میآید. اما ماجرا به این سادگیها هم نیست و قهرمان داستان با فراز و نشیبهای زیادی روبهرو خواهد شد. لیلا باقری این کتاب را در ژانر داستان علمی – تخیلی نگاشته است.
دربارهی کتاب پیراهنی بر آب
در شهر، خشکسالی شده و آب جیرهبندی است. سه بار در روز جیرهی آب در لولهها جاری میشود و روزانه، ماشین پخش سهمیه آب خوردن برای آب رساندن به اهالی محل میآید. چند سال است که در حوالی این شهر پرندهی زندهای پر نمیزند. تنها چند گنجشک باقی ماندهاند که آنها هم رو به نابودی هستند. وقتی باد میآید، پرهای پرندگان مرده را به هوا بلند میکند و تودهی حشرات را با خود میآورد. در چنین شرایط قحطیزدهای، شاهبازی با بالهای طلایی، در آسمان ظاهر میشود و بر سقف خانهی دختری به نام پری که همراه با مادرش زندگی میکند، فرود میآید. گویی همای سعادت قرار است بر سر پری فرود آید و او و این شهر بحرانزده را نجات دهد. لیلا باقری در کتاب پیراهنی بر آب این داستان را در ژانر تخیلی به رشتهی تحریر درآورده است.
موجودات خیالی و افسانهای که در قصهها و افسانههای قدیمی ایرانی آمده، عناصری هستند که در این داستان فانتزی حضور دارند. در این کتاب شخصیت اصلی داستان، پری با پرندگان اساطیری مانند هوبره، شاهباز و موسیقار روبهرو میشود، آدمهای تازه و موجودات عجیب و غریب میبیند و همانند افسانههای قدیمی باید خانهای مختلفی را پشت سر بگذارد تا به سمت سرنوشت نامعلومش برود.
لیلا باقری در کتاب پیراهنی بر آب، با استفاده از تکنیکهای فانتزی، داستانی بر پایه افسانهها و باورهای بومی ایرانی ساخته و پرداخته است که خوانندگان را به شگفتی و حیرت میآورد. او این کتاب را در فصلهای کوتاه نوشته است. نام پری و استفادهی وی از موجودات تخیلی رمانها و افسانههای کهن ایرانی فضای افسانههای پریان و قصههایی چون امیرارسلان نامدار را در ذهن خواننده زنده میکند. در عین حال، از این فضای فانتزی در جهت شرح یکی از دغدغههای امروزهی جهان، یعنی بحران کمآبی استفاده شده است.
استفادهی نویسنده از ظرفیتهای فرهنگ اساطیر ایرانی در خلق داستانی تخیلی، یکی از ابتکارات و جذابیتهای این داستان است که در ادبیات داستانی معاصر و رمان ژانر ایرانی کمتر به چشم میخورد. ضمناً رمان ژانر و ژانر علمی تخیلی از گونههایی است که در داستاننویسی فارسی پیشینهی چندانی ندارد و تعداد آثاری که در این گروه میگنجند، زیاد نیست. توجه نویسندهی کتاب پیراهنی بر آب به این ژانر، یکی دیگر از نقاط قوت و ابتکاراتی است که میتواند برای مخاطب فارسیزبان جذابیت داشته باشد.
این کتاب را انتشارات هیلا که زیرمجموعهی گروه انتشاراتی ققنوس فعالیت میکند، منتشر کرده است.
کتاب پیراهنی بر آب برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب برای کسانی که به داستانهای علمی و تخیلی همراه با فضای رمانسها و افسانههای کهن ایرانی علاقهمند هستند، مناسب خواهد بود.
در بخشی از کتاب پیراهنی بر آب میخوانیم
مرشد از پری راه خانهاش را میپرسد و اینکه اولاد چه کسی است. پری گیج و منگ دور و برش را نگاه میکند. حالتش مثل لحظه بعد از خوردن سر به جایی است, که هم میدانی چه شده و هم نمیدانی. چشمانش دودو میزند بین جمعیت و دنبال ریحانبلنده میگردد. «نیست... حالا که باید باشه نیست...» مرشد یک بار دیگر بلند میپرسد: «دخترجون نگفتی تخم و ترکه کدوم شیر پاک خوردهای هستی.» پری عرق پشت لبش را پاک میکند. «از یه جای دیگه اومدهم.» یکی از دختران سرخپوش که طرهای مو از زیر چادرقد بیرون آورده و نوکش مروارید سفیدی بسته میزند زیر خنده. مرشد میغرد: «حناق!» دختر با غیظ میگوید: «اینکه مال اینجا نیس، از سر و ریختش معلومه. بگه از خونه کی اومده پایین...» پری برمیگردد و به انتهای بازار اشاره میکند. «از اونجا...» مردم همهمه میکنند. مرشد عصایش را بلند میکند. «ساکت...!» سکوت میشود. «اونجا که ته شهره و تا بوده راه به جایی نداشته... چرا حاشا میکنی؟» پری کلافه میشود. «یعنی چی از کدوم خونه اومدهای؟ داره, برین ببینین...» مرشد نگاهی به سقف میکند و استغفاری زیر لب. «چطوری از بالا اومدی پایین؟ از دریچه کدوم خونه؟ این ارسیها چیه پات کردهای؟» پری نگاهی به کتانیهایش میکند, بعد به پای بقیه: یا برهنهاند یا گیوه و گالش دارند. تازه متوجه میشود که کسی رو به رویش نیست و راه باریکی باز است. بدون هیچ فکری، مثل فنر از جا کنده میشود و در جهت خلاف راهی که آمده میدود. چاره دیگری ندارد، آن هم با جمعیتی که تا ته بازار جمع شدهاند. پشت سرش میشنود که پسربچهها یکصدا هو میکشند. «عروس فرار کرد... عروس فرار کرد...» و صدای تقتقِ کفیِ چوبیِ بیست سی جفت گیوه را میشنود.
ته بازار به یک سهراهی میرسد. از راه سمت راست میرود در کوچهای باریک و پیچ در پیچ. یکنفس میدود و جرئت ایستادن ندارد. کوچهها، البته اگر بشود اسمشان را گذاشت کوچه، مثل روده گوسفند به هم پیچیدهاند: باریک، تاریک، پیچ در پیچ و تنها روشناییشان دریچههای روی سقف در انتهای بعضی از این راههای باریک است که بازند و نور میتابانند به داخل. دیگر صداهای پشت سرش را نمیشنود. مردم سرِ یکی از پیچها گمش کردهاند، اما جرئت ایستادن و نفس تازه کردن ندارد. با این سر و وضع پیدا کردنش کار چندان سختی نیست, مخصوصاً اینکه تمام کوچهها شبیه هم است.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب پیراهنی بر آب |
نویسنده | لیلا باقری |
ناشر چاپی | انتشارات هیلا |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 279 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-5639-73-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان علمی و تخیلی ایرانی |