معرفی و دانلود کتاب همه چیز خوب است

معرفی کتاب همه چیز خوب است

کتاب همه چیز خوب است به قلم لوئیز ال هی و مونالیزا شولز، سلامت پزشکی، سلامت کلی، سلامت تغذیه‌ای و سلامت احساسی را در یک بسته زیبا و آراسته ترکیب نموده که می‌تواند توسط هر شخص، در هر زمان و هر مکان مورد استفاده قرار گیرد.

مطالعه‌ی موردی انجام شده در کتاب همه چیز خوب است (All is well: heal your body with medicine, affirmations, and intuition) بر اساس کارهای بالینیِ انجام شده، انتخاب شده‌اند و نتیجه سال‌ها کارآزماییِ بالینی است. تمام نتایج بدست آمده در این کتاب بر مبنای حقایق بوده، اما توجه کنید که هر فرد با فرد دیگر تفاوت داشته و مورد به مورد با هم فرق دارند، بنابراین نباید تمام موارد را عمومیت داد.

تمام توصیه‌های پزشکی این کتاب برای رفع مشکلات جسمی، عاطفی و یا هر نوع دیگر تنها برای اراده‌ی اطلاعاتی کلی و آشنا نمودن افراد با طبیعت بدن و فرایند‌های درمانی است و به طور مستقیم یا غیر مستقیم و بدون اجازه و مشورت پزشک توصیه نمی‌شوند، بنابراین در صورت بروز هر گونه مشکل به دلیل استفاده از این روش‌ها، تمام مسئولیت بر عهده خواننده است. ناشر و نویسندگان هیچ مسئولیتی را نمی‌پذیرند.

لوئیز ال هی (Louise Hay) و مونالیزا شولز (Mona Schulz) در این کتاب به ‌طور واضح و مرحله به مرحله نشان می‌دهند که چگونه از بیماری به سلامتی بروید و ارتباطات بین احساسات خوب و سلامتی و نسخه‌هایی که برای درمان می‌دهند را متذکر می‌شوند.

لوئیز هی نویسنده‌ی کتاب پرفروش "شما می‌توانید زندگی خود را درمان کنید"، یک مدرس دانشگاه در متافیزیک که بیش از 40 میلیون نسخه از کتابش در سراسر دنیا به فروش رسیده است. در طول سی سال سابقه‌ی کاری، وی به افراد زیادی کمک کرده تا زندگی خود و مشکلاتشان را بهبود بخشند و با قدرت خود، باعث شفای خود شوند.

مونالیزا شولز جزء افرادی است که می‌تواند فرای مرز دانش، پزشکی و عرفان حرکت کند. او درحال یادگیری فیزیک اعصاب بوده و دانشیار دانشکده‌ی روانپزشکی دانشگاه ورمانت است. او 25 سال پزشک شهودی بوده است. وی 3 کتاب منتشر کرده که عبارتند از: خودآموز مشاوره، مغز جدید زنانه و شهود بیداری.

نقدهای مثبت کتاب همه چیز خوب است:

- همه چیز خوب است کتابی راهنماست که حتماً باید خوانده شود، مخصوصاً زمانی که نیاز است تا روح خودمان، پزشک و درمانگر ما باشد. بهترین نوع بیمه درمانی این است که سالم بمانید و لوئیز هی و دکتر مونالیزا شولز، معلمان فوق‌العاده‌ای در این زمینه هستند. (دورین ویرچو)

- در دنیای امروزی پر از اطلاعات و تهی از حکمت، دستیابی به حقیقت و قلب هر چیزی خصوصاً در مورد سلامت بسیار اندک اتفاق می‌افتد. اما همه چیز خوب است، این کار را با ترکیبی از علم پزشکی و علم شهودی به انجام می‌رساند. به عنوان یک پرستار سابق، من برای حفظ سلامتی خود، به شدت دنبال روی شواهد پزشکی اثبات شده بودم. اما من نیز داستان و تجربه‌ی شخصی خودم را دارم و همچنین حس منحصر به فردی از درک شهودی؛ من از حس شهود برای آگاهی دادن به خود برای یافتن آرامش درونی، سلامت و تعادل در زندگی روزمره بهره بردم. این کتاب نیز از همین روش بهره برده است و خب، وقتی شروع به خواندنش نمودم، به سرعت حالم بهتر شد. بنابراین اگر شما امسال می‌خواهید تنها یک کتاب در مورد سلامتی بخوانید، خب این همان یک کتاب برای شما است. (نائومی جود)

در بخشی از کتاب همه چیز خوب است می‌خوانیم:

تارا برای یک ارزیابی کامل عصبی و برای به دقت مشخص ساختن سبک توجه مغزی، نحوه‌ی یادگیری و حافظه‌اش اقدام نمود. آن چنان که از یک هنرمند انتظار می‌رفت، تارا توجه به اشکال سه بعدی و دیگر عناصر مربوط به قسمت راست مغزش خوب بود، اما به محض اینکه موردی نیاز به تمرکز توسط قسمت سمت چپ مغزش پیدا می‌کرد، به راحتی حواسش پرت می‌شد.

او به محض دریافت دستورات نوشتاری و کلامی پریشان می‌شد. در حقیقت، برای اولین بار در قسمت چپ مغزش که مرکز کنترل زبانی وی بود یک اختلال تحت عنوان اختلال خوانش‌پریشی (خواندن و نوشتن) تشخیص داده شد.

زمانی که متخصص اعصاب تارا سبک حقیقی ذهن تارا را برای او توضیح داد، او به وجد آمد! و متوجه شد چرا نمی‌توانسته تکالیف خود را سر موقع تمام کند و بخواند. او احمق نبوده بلکه مشکلش چیز دیگری بوده است.

و این حقیقت که نمرات IQ "دید فضایی" قسمت راست مغز تارا بالا بود، نشان می‌دهد که مغز وی بگونه‌ای رشد یافته تا یک مغز هنرمند باشد. بنابراین او تنها بایستی به قسمت یادگیری خود پرداخته تا بتواند در آن بخش نیز توانایی خود را بدست آورد و بدین ترتیب قادر به خواندن باشد و بتواند به جزئیات مطرح شده در کلاس توجه کند تا نهایتاً درس خود را به اتمام برساند.

بعد از کشف تازه‌ی تارا در مورد توانایی مغزی خود، به دنبال یک مربی گشت؛ او پروفسوری را پیدا نمود که دچار همین اختلال خواندن و نوشتن بود اما توانسته بود از طریق هزارتوی آموزشی راهی برای خود بسازد. با حمایت آن پروفسور، او تکنیک‌های جبرانی از جمله 1) استفاده از سیستم تقویم رنگی برای برنامه هایش؛ 2) استفاده از یک ساعت زنگدار با صدای بلند که آن را بگونه‌ای تنظیم کند که حین درس خواندن به صدا درآید و چنانچه حواس تارا پرت شده باشد به او یادآوری کند که باید حواسش به آنچه می‌خواند معطوف شود؛ 3) استفاده از نمودارها و فلوچارت‌ها برای حفظ اولویت‌ها و تمرکز بیشتر روی کارهایش.

فهرست مطالب کتاب

نقدهای مثبت برای کتاب " همه چیز خوب است"
خوش‌آمدی از طرف لوئیز
فصل اول: روش‌های ادغامی درمان
فصل دوم: آزمون خودارزیابی در کتاب همه چیز خوب است
فصل سوم: رویکرد در استفاده از دارو
فصل چهارم: ما خانواده همدیگر هستیم
نخستین مرکز احساس: استخوان‌ها، مفاصل، خون، سیستم ایمنی و پوست
فصل پنجم: دومین مورد
دومین مرکز احساس: مثانه، اندام تولید مثل، ستون فقرات کمری و مفاصل ران
فصل ششم: نگرشی جدید (تغییر دید، نسبت به زندگی)
سومین مرکز احساس: سیستم گوارش، وزن، غدد آدرنال، پانکراس و اعتیاد
فصل هفتم: احساس شیرین
چهارمین مرکز احساس: قلب، ریه‌ها و سینه‌ها
فصل هشتم: چیزی برای گفتگو
مرکز حسی پنجم: دهان، گردن و تیروئید
فصل نهم: ناگهان مرا مشاهده کنید
ششمین مرکز احساس: مغز، چشم‌ها و گوش‌ها
فصل دهم: تغییرات، هفتمین مرکز احساسی
اختلالات مزمن و مخرب و بیماری‌های کشنده
فصل یازدهم: جدول‌های همه چیز خوب است
یادداشت نهایی لوئیز
تشکرها
درباره‌ی نویسنده