معرفی و دانلود کتاب هلیکس: کتاب دوم مجموعه ایسان

معرفی کتاب هلیکس: کتاب دوم مجموعه ایسان

در کتاب هلیکس اثر مری تینگ ماجراجویی‌های پرخطر آوا ادامه دارد. او باید به ایسان بر‌گردد تا خواهر دوقلویش را پیدا کند. خواهری که تا پیش از این اصلاً نمی‌دانست وجود دارد. آوا به مرور به دروغ‌ها و فریب‌های بسیاری پی می‌برد و به‌ نظر می‌رسد تنها راه نجاتش پیوستن به گروه شورشی‌هاست. البته اگر پیش از آن، او را نکشند! لازم به ذکر است این کتاب جلد دوم مجموعه ایسان است و ماجراها را از ادامه‌ی جلد قبل پی می‌گیرد.

درباره کتاب هلیکس

در رمان هلیکس (Helix) آوا همچنان عضوی از شبکه‌ی ایسان محسوب می‌شود. این در حالی است که ائتلاف‌های ضد شبکه‌ی بین‌المللی قاتلان یا همان ایسان کم‌کم دارند شکل‌ می‌گیرند و در پی آن مقاومت در برابر این شبکه‌ی خطرناک در حال رشد و گسترش است. مری تینگ (Mary Ting) در جلد دوم از مجموعه‌ی ایسان، روایت داستان را بر عهده رِت، سرکرده‌ی گروه شورشیان، گذاشته است.

آوا با حافظه‌ای نامنسجم و خاطراتی پراکنده و غیرقابل اطمینان، تصمیم دارد به ایسان برگردد تا تمام تلاشش را به خرج بدهد و خواهر دوقلویی را که هیچ‌گاه از وجودش اطلاعی نداشت بیابد. او در حین جستجوهای خود، متوجه می‌شود در هزارتویی از توطئه‌ها، دروغ‌ها و دسیسه‌ها گرفتار شده است. بااین‌حال به تلاش برای کشف حقیقت ادامه می‌دهد و حتی به این موضوع هم شک می‌کند که شاید برای دستیابی به قدرت‌های ماورائی خود دیگر به سرم هلیکس احتیاجی ندارد.

آوا هرچه بیشتر پیش می‌رود، حقایق بیشتری را کشف می‌کند و این موضوع تهدید بزرگی برای ایسان محسوب می‌شود. به همین خاطر جان آوا به خطر می‌افتد. بنابراین قبل از اینکه به دست عاملان شبکه کشته شود باید تصمیم خودش را بگیرد و با اقدامی جسورانه به گروه شورشیان بپیوندد.

کتاب هلیکس، جلد دوم مجموعه‌ی ایسان است و هر جلد به ماجراها و درگیری‌هایی می‌پردازد که آوا ناچار است با شبکه‌ی قاتلان پشت سر بگذارد. ماجراهای این مجموعه در زمانی اتفاق می‌افتد که زمین پس از حادثه‌ی برخورد شهاب‌سنگ، دچار تغییرات بزرگی شده است. ویرانی حاصل از این واقعه ایالات متحده‌ی آمریکا را کاملاً منحل کرده و در سرتاسر زمین تنها چهار منطقه‌ی قابل سکونت‌ باقی مانده‌ است. ازاین‌رو، دولت‌ها در تلاش‌اند تا برنامه‌ای برای حفاظت از بازماندگان تدوین کنند.

مری تینگ نگارنده‌ی این اثر، از نویسندگان پرفروش و بین‌المللی است که تاکنون جوایز ادبی بسیاری را از آن خود کرده است. داستان‌های جذاب و مسحورکننده‌ی او طیف گسترده‌ای از ژانرها را در برمی‌گیرد و در عین اینکه خوانندگان فراوانی را جذب خود کرده، تحسین منتقدان را نیز برانگیخته است.

رمان خواندنی و پرکشش هلیکس به همت آرزو محمودیان به فارسی برگردانده شده و انتشارات کتابسرای تندیس آن را در اختیار علاقه‌مندان قرار داده است.

نکوداشت‌های کتاب هلیکس

• دنباله‌ای خیره‌کننده! مری تینگ بار دیگر ما را به دنیای خلاقانه و در عین حال لبریز از دسیسه و خیانت ایسان می‌برد، اما این بار وقایعی مرگبار را در پی دارد. کتابی که حتماً باید خوانده شود. (یوناس سال، نویسنده‌ی پرفروش مجموعه‌ی سارا رابرتز)
• کتاب هلیکس یک ماجراجویی پر از اکشن است که مرا تا پایان داستان مشتاق نگه داشت. رمان از داستانی غنی و پیچیده برخوردار بود و ماجراهای خطرناک نسبت به جلد قبل بیشتر شده بود. اگر عاشق رمان‌های آخرالزمانی هستید که داستان آن مانند یک فیلم جذاب به تصویر کشیده شده باشد، حتما باید این مجموعه رمان را بخوانید. (نظر یک خواننده)
• این رمان را دوست داشتم و دلم نمی‌خواست آن را زمین بگذارم. از طرفی هم نمی‌خواستم آن را تمام کنم چون می‌دانستم باید منتظر جلد بعدی باشم. قلم مری تینگ فوق‌العاده بود. (نظر برگزیده‌ی گودریدز)
• عجب کتابی! این رمان هر چیزی را که بخواهید در خود دارد، از عشق و غم گرفته تا خطر و تعلیق! (نظر یک خواننده)

کتاب هلیکس برای چه کسانی مناسب است؟

نوجوانان و تمامی مخاطبان علاقه‌مند به داستان‌های علمی تخیلی‌ای که در فضاهای آخرالزمانی روایت می‌شوند، از مطالعه‌ی این رمان به وجد خواهند آمد.

در بخشی از کتاب هلیکس: کتاب دوم مجموعه ایسان می‌خوانیم

آوا تقریباً تمام خاطراتی که با هم داشتیم و مهم‌تر از همه، عشقش را نسبت به من به یاد آورده بود و این برایم همه‌چیز بود. دیگر شک نداشتم دزدیدن آوا، جنگیدن برای بازگرداندن او و تلاش برای آنکه خاطراتش را به یاد آورد، ارزش خطری را که به جان خریده بودم داشت. او نه‌تنها برای من که برای گروه ما ارزشمند بود.

اگر قدرتش را داشتم، تمام سِرُم‌ها و نتیجه‌ی پژوهش‌هایی که در رابطه با هلیکس انجام شده بود، یک‌جا نابود می‌کردم تا دیگر کسی نتواند چنین ماده‌ی هولناکی را بسازد. حالا همه چیز فقط به سه روزِ سرنوشت‌ساز وابسته بود. آوا فقط باید سعی می‌کرد سه روز را با آن نوواک دیوانه‌ی زنجیری سَر کند و زنده بماند. و من باید سعی می‌کردم با هر بدبختی که شده است آن سه روز کذایی را تحمل کنم و دندان بر جگر بگذارم. هر چند می‌دانستم تا آوا صحیح و سالم به پناهگاه برنگردد؛ نه می‌توانم چیزی بخورم و نه پلک بر هم بگذارم.

اوزی و رینا پشت کامیون نشسته و منتظر بودند راه بیفتیم. من هم بین آوا و کلوئه و روبه‌روی زِن ایستاده بودم. زِن رو به آوا گفت: سه روز وقت داری آوا. ما همون جایی که با هم قرار گذاشتیم، می‌آیم دنبالت. رت مکان دقیقش رو برات می‌فرسته.

بعد رو به من کرد و ادامه داد: مراقب دخترم باش. اجازه نده اتفاقی براش بیفته.

کلوئه آهی کشید و گفت: بابا... رِت لَلِه‌ی من نیست! خودم می‌تونم از خودم مراقبت کنم.

زِن با مهربانی پیشانی دخترش را بوسید: می‌دونم که می‌تونی. اما منم وقتی می‌تونم با خیال راحت اجازه بدم بری که بدونم آدم‌های دیگه‌ای هم مراقبت هستن. رت باید کامیون رو یه ‌جایی توی راه برگشت رها کنه. اونجا یه گلایدر منتظرته. بعداً برمی‌گردیم و کامیون رو برمی‌داریم. خب... یالا دیگه. راه بیفتین... ظهر شد!

فهرست مطالب کتاب

مکان‌های مبادله
نانوایی کلوئه
شهر متروک
شهر امید
مأموریت
بازگو کردن ماجرا و تالار رقص
دیوار کافه‌تریا
پایگاه غربی ایسان
مکالمه‌ی مودبانه، حین صرف شام
مأموریت ذهنی
باغ
جشن بالماسکه
بدون نقشه
آقای سَن
زیرِ زمین
فرار
افشاگری
یادآوردی گذشته
گردش در شهر امید
در قلب شهر امید
رازهای بی‌شمار
دورهمی
خانه‌ی ما
بازگشت به شهر
ملاقات با میچ
مأموریتی که خوب پیش نرفت
مهمانان ناخوانده
گروه جست‌و‌جو
نابودی پایگاه جنوب
همراهان غیرمنتظره
جست‌وجوی مخفیانه
پایگاهِ ساختگی شورشیان
سرانجام
هلیکس بی. 88
خانه
دوباره در کنار هم