معرفی و دانلود کتاب مهمان: همزادی از قلمروی ناشناخته
برای دانلود قانونی کتاب مهمان: همزادی از قلمروی ناشناخته و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب مهمان: همزادی از قلمروی ناشناخته
داستان موجوداتی ترسناک که نوزادان زیبا را میدزدند! مری داونینگ هان استاد بلامنازع ژانر وحشت برای نوجوانان، در کتاب مهمان: همزادی از قلمروی ناشناخته داستانی از جنس دوستی، عشق، خانواده و حسادت برایمان تدارک دیده است. این کتاب روایتی روان، پرکشش و دارای تعلیق دارد که هم کودکان و هم بزرگسالان را به خود جذب میکند.
درباره کتاب مهمان: همزادی از قلمروی ناشناخته
مری داونینگ هان (Mary Downing Hahn) در کتاب مهمان: همزادی از قلمروی ناشناخته (Guest: A Changeling Tale) دنیایی اسرارآمیز به وجود میآورد که اتفاقاتش در فضایی روستایی، جنگلی و طبیعی رخ میدهد. کتابی با فضای ترسناک و فانتزی که محمد ورزی آن را ترجمه و انتشارات پرتقال منتشر کردهاست.
توماس نوزاد تازه متولدشده خانوادهای روستایی است. او چهره بامزه و روشنی دارد که زیباییاش را دوچندان میکند. با تمام این حرفها، هرکس که به دیدن نوزاد میآید، از زشتی و کریهبودن او میگوید. پدر و مادر توماس نیز بدگوییهای دیگران درباره فرزندشان را با خوشحالی تایید میکنند.
خوشخوها موجودات اسرارآمیزی هستند که در میان مردم عادی به دنبال نوزادان زیبا و خوشاخلاق میگردند تا بچههای زشت و نقنقوی خود را با آنان عوض کنند. مردم روستا به همین دلیل راجع به توماس بدگویی میکنند و از زشتیهایش میگویند. در این روستا، پیرزنی عجیب زندگی میکند که بسیاری او را به جادوگری میشناسند. پیرزن گردنبندی را به گردن توماس میبندند تا او را از شر خوشخوها در امان نگه دارد.
خواهر توماس که مولی نام دارد، آن گردنبند را میخواهد و در دلش آرزو میکند کاش آن را به گردن او میبستند. زمانی که مولی مسئول مراقبت از توماس است، نوزاد گردنبند را درمیآورد و آن را به سمت مولی میگیرد. مولی که آن را هدیهای از طرف برادرش تلقی میکند، گردنبند را گرفته و بر گردن خود میبندد. خواهر توماس همانطور که مشغول گردنبند است، یک آن متوجه میشود که توماس در گهواره نیست. برادر زیبا و خندهروی او دزدیده شده و جایش بچهای لاغر و کریه در گهواره جیغجیغ میکند.
مولی از دست خود عصبانی میشود ولی این راز را پیش خود نگه میدارد. رازی که فقط پیرزن جادوگر از آن مطلع میشود. خانواده سعی میکند به توصیهی پیرزن، از بچه خوشخوها به خوبی مراقبت کنند تا در عوض آنها نیز توماس را اذیت نکنند. با اینحال، مولی نمیتواند از گناه خود بگذرد و تحمل فرزند خوشخوها را ندارد. او نوزاد ناخوشایند را مهمان مینامد و به دنبال پسگرفتن برادرش از آن موجودات عجیب راهی میشود.
سفر مخاطرهآمیز مولی و موانع متعدد جادویی بر سر راهش، داستانی گیرا و پرکشش میسازد. روایت مری داونینگ هان در کتاب مهمان: همزادی از قلمروی ناشناخته سرشار از چرخشها و غافلگیریهایی است که هر خوانندهای را مجذوب خود میکند.
نکوداشتهای کتاب مهمان: همزادی از قلمروی ناشناخته
- هان، رویای ترسناک و دلپذیری از جادو و اساطیر را در سر پروراندهاست که موضوعاتی مانند عشق، دوستی، انتخاب خانواده و غلبه بر ترسهای عمیق انسانی را کاوش میکند (Booklist)
- هان، استاد وحشتِ سطح متوسط و مناسب نوجوانان... سریع، پر از تعلیق، داستانی غافلگیرکننده درباره پریان شیطانی و وفاداری در خانواده... کتابی سرگرمکننده و چندشآور (Kirkus Reviews)
- این کتاب قهرمانی شایسته در دنیای داستانهای عامیانه پریان است. پیچ و تابهای داستان... فرصت کافی برای افسانههای قدیمی فراهم میکند تا با نگرانیهای اساسی بشریت درباره خانواده، رشد و نمو و شجاعت مخلوط شوند (Horn Book Magazine)
کتاب مهمان: همزادی از قلمروی ناشناخته برای چه کسانی مناسب است؟
اغلبْ ژانر ترسناک را مناسب بزرگسالان میدانند، در حالیکه آثار داونینگ هان مخصوص کودکان و نوجوانان نوشته شده است. اثر فانتزی و ترسناکِ مهمان: همزادی از قلمروی ناشناخته، برای نوجوانان بالای چهاردهسالی مناسب است که عاشق تزریق هیجان زیر پوستشان هستند.
با مری داونینگ هان بیشتر آشنا شویم
مری داونینگ هان، کتابدار سابقی که تاکنون سی رمان در ژانرهای وحشت، معمایی و ارواح نوشته است. این نویسندهی آمریکایی در دسامبر 1937 چشم به جهان گشود تا با داستانهای جذابش بیش از پنجاه عنوان جایزه را از آن خود کند. داونینگ هان برندهی جایزهی اسکات اودل برای داستان تاریخی (کتاب قدمگذاشتن روی شکافها) و جایزه نویسندگان رازآلودِ آمریکا ادگار (برای کتاب تعطیلی بهخاطر فصل) شده است.
فضای ارواح، وحشت و فانتزی داستانهای مری داونینگ هان به تجربه زیسته و شخصیت او بازمیگردد. به گفتهی این نویسنده، اکثر شخصیتهای سالمند و ترسناک داستانهایش را از روی مادربزرگش الگو گرفته که در کودکی برایش داستانهای وحشتناک و خرافی تعریف میکرد.
از معروفترین آثار دیگر او میتوان به کتابهای «صبرکن تا هلن بیاد»، «قدمگذاشتن روی شکافها» و «عمیق و تاریک و خطرناک» اشاره کرد. جدیدترین اثر او کتاب «چیزی که ما دیدیم» نام دارد و در سپتامبر 2022 منتشر شده است.
در بخشی از کتاب مهمان: همزادی از قلمروی ناشناخته میخوانیم
مهمان تقریباً درجا خوابش برد؛ ولی من با چشمهای نیمهباز آیدان را میپاییدم. مطمئن بودم او هم داشت همین کار را میکرد. به او اعتماد نداشتم و او هم به من اعتماد نداشت. کاش میشد مادوگ آن طرف آتش خوابیده بود و آیدان اینجا نبود.
روز بعد هم مثل همیشه گذشت. از تپههای سنگلاخی و خطرناک بالا و پایین رفتیم، باران توی صورتمان میزد، باد با شدت هرچه تمامتر میوزید و مگسکها نیشمان میزدند. واقعاً شرایط طاقتفرسایی بود و پاهایم هم از اینکه مدام سعی میکردم پابهپای آیدان راه بروم، بدجور درد گرفته بود. مهمان دستم را چسبیده بود و از سرعتم کم میکرد. آیدان گاهی وقتها با بیحوصلگی تمام میایستاد و منتظرمان میشد.
بادی شدید، صدای درختان اطرافمان را درآورده بود. درختها به اینسو و آنسو میرفتند، شاخوبرگهایشان به غژغژ و خشخش میافتاد و انگار میگفتند: برگردید. از این سرزمین برید. شما به اینجا تعلق ندارید. اینجا جای شما نیست.
آیدان جلوجلو میرفت و من هم که روی سربالایی یک تپه کم آورده بودم، مهمان را هرطور بود، با خودم میکشیدم.
مدام زیر لب تکرار میکرد: «جای بدیه.»
به او گفتم: «هیس! داری من رو میترسونی.»
نگاهی به من انداخت، سری تکان داد و دیگر حرفی نزد؛ ولی لبهایش حرکت میکرد. احتمالاً هنوز داشت با خودش میگفت که جای بدی هستیم.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب مهمان: همزادی از قلمروی ناشناخته |
نویسنده | مری داونینگ هان |
مترجم | محمد ورزی |
ناشر چاپی | انتشارات پرتقال |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 184 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-462842-6 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان ترسناک نوجوان |
مخاطب این رمان گروه سنی ۱۵ سال به پایینه و برای این گروه سنی عالیه.
داستان گاهی آبکی، بی منطق و سرسری پیش میره. دیالوگها سطحی هستش.
مولی شخصیت اصلی داستان خیلی گیج میزنه و دیر متوجهه اتفاقات اطرافش میشه. در عین لجباز بودن اکثر مواقع خیلی زود راضی میشه. و به قولی راحت گول میخوره. حتی نقشهای منفی داستان هم زود راضی و بیخال موضوع اصلی یعنی مولی میشن. با وجود تمام قدرت و وحشت اندازی که دارن نمیتونن جلوی یه دختربچه رو بگیرن.
اگه نویسند داستان رو گسترش و شخصیتها رو بیشتر میکرد خیلی خوب میشد.
بیشتر بخشهای داستان قابل پیش بینی هست اما تخیلهای خوبی در اون جا داده شده.
نویسنده کتاب از کمبود محبت، کمبود تعریف و عدم پشتیبانی خانواده رنج میبره.
در دوران کودکی مرتکب اشتباهاتی از سر ناآگاهی شده و از این که کسی در اون دوران راهنماییش نکرده حسرت میخوره.
نمادهای رواناسی زیادی هم توی داستان وجود داره که نشون دهنده خواست نویسنده یا کلا خواست آدم هاست.
مثلا شنل نامرئی کننده نشون دهنده پنهان کاریه. خیلی از آدمها دوست دارن بدون دیده شدن. کارهایی رو که دوست دارن انجام بدن.
گردنبند نقره ای؛ نماد محافظت. آدمها دوس دارن قدرتی رو داشته باشن که در مواقع ضروری بتونه ازشون محافظت کنه. مثلا پول میتونه نقش گردنبند رو در زندگی آدم داشته باشه.